هفت سنگ دکتر پزشکیان
دکتر رحمن پاداش( استاد دانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2481
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


اخگر ارتجاعی و ارتجالی

محمدعلی نویدی (استاد دانشگاه)

 در سرآغاز مطلب لازم است راجع به عنوان نوشتار توضیح مختصر و مجمل عرضه گردد؛ مراد من از اخگر در اینجا، یعنی، پاره آتش و ظهور خطر و آشکارگی ویرانی و تباهی است؛ در واقع، اخگر دو وجه دارد، گاهی برای ایجاد روشنی و گرمی و حرارت افزون‌تر بکار می رود که حکم آتش زنه را ایفا می کند، در این صورت وجه ایجابی و امدادی را دارد.
 و گاهی وجه سلبی و تخریبی دارد که در این صورت عامل و موجب تقویت و تحریک تباهی گری و ویرانی می شود؛ در اینجا غرض معنی دوم است.
و مراد از ارتجاع، بازگشت به عقب و گذشته و عقب گرد و عقب ماندگی است و اساساً نگرش ارتجاعی یک تفکر و اندیشه واپس گرا و برابر و مخالف تغییر و دگرگونی و پیش رفت گرا در سطوح گوناگون زندگی انسانی است.
 و صاحبان چنین نگرشی را مرتجعان و مخالفان تغییر و نوآوری خوانند. و منظور از ارتجال، بی خردی، بی تأملی و بی درنگی است. بنابراین، مرتجلان همان نااندیشگان و ظاهر پرستان هستند.
جان سخن این است در این نوشتار و مطلب کوتاه می خواهیم در باره خطر بنیادین نگاه و نگرش ارتجاعی و واپسگرا و بدون تفکر و اندیشه و دانش بحث و بررسی کنیم.  
 در باب دیدگاه ارتجاعی ضرورت دارد حداقل به پنج اصل و قاعده توجه و تفطن گردد؛
۱- نگرش ارتجاعی و واپسگرا به آموزه‌های گذشته ی منسوخ و بدون اثربخشی اعتنا و التفات دارد. مثل، توسل و تمسک به اسطوره‌های قدیمی و مناسک ثابت و صامت و تو خالی و تهی . همانند الهه های یونانی و امثال آن.
 ۲- سلفی گری افراطی. اهل ارتجاع کعبه آمال و آرزوهای خود را در گذشته و بازگشت بدان، بدون بازسازی و تغییر را طالب است.
ابن تیمیه و محمد بن عبد الوهاب و سلفی گری های جهادی مدرن مثل القاعده، طالبان و داعشیان را در نظر بگیرید.
۳- راه خشونت، راه ارتجاعی در عصر و دوران کنونی است. یعنی راه خشونت، طریق چنین جماعتی در قرن بیست و یکم می باشد.
 کارهای داعش و طالبان را در نظر بگیرید و وقایع یازده سپتامبر و حوادت بعد آن را. یعنی رویکرد نظامی  و خشم رویکرد چنین گروه هایی است.
۴- تقدیس. تقدیس یعنی نسبت آسمانی و الهی دادن به کسی یا چیزی. و در نتیجه بری و دور دانستن وی از گناه و خطا و عیب و ایراد و نیز نقد و اصلاح امر مقدس. تقدیس سنت و گذشته یعنی همین.
 این گونه تقدیس، هم شامل نگرش و کنش ها می شود و هم شامل افراد و اشخاص. ۵- مخالفت با تغییر. در رویکرد ارتجاع و سلفی گری، هر گونه تغییر و تحول و پیشرفت و توسعه، امری مذموم و ناپسند است.
بنابراین مخالفت با تغییر و دگرگونی در این نگرش به محاق می پیوندد و از میان می رود. این گونه نگرش و رویکرد اگر بر سیاست و سیاست مداران کشوری مستولی و چیره گردد، آن کشور و جامعه فرهنگ و تمدن و علم و انسانیت و اخلاق و ادب خود را به تدریج از دست می دهد و فقر و فلاکت و ویرانی نصیب آن سرزمین می گردد. دقت کنیم که این قبیل مباحث، در واقع، ریشه ها و قاعده های بسیاری از پرسش ها و چالش ها زمانه ما هستند.  
ماحصل مخرب اندیشه و نگرش ارتجاعی زمانی آشکار و عیان می شود که ارتجاع لباس و صورت ارتجال و وضعیت ارتجالی به خود بگیرد.
حالت و وضعیت ارتجالی، آن وضعیت و موقعیتی است که مدیران و متولیان یک جامعه و کشور امور جامعه و مردم را بدون اندیشه و تأمل و دقت و سرسری و سهل انگارانه و بی دلیل سرهم کنند و بطور سطحی و ظاهر گرایانه سپری سازند. فلذا، ارتجاع و ارتجال ( ارتجاعی و ارتجالی) مکمل و ملازم هم هستند و یکدیگر را در تباهی گری و ویرانی سازی یاری می کنند.
این قاعده اصیل در تمام دوران ها و جوامع می تواند مصداق داشته باشد؛ وقتی ارتجاع و ارتجال با هم جمع شوند، ارتحال و مرگ فرهنگ و تمدن و تاریخ و علم و ترقی و تعالی و انسانیت آن جامعه فرا می رسد. مثل وضعیت تحصیل بانوان و دختران در افغانستان و سایر ممالک فلاکت زده.  
 چکیده این بحث فلسفی چنین است: اگر در قرن بیست و یکم که قرن تغییر و تحول شتابان و روزافزون است، جامعه‌ای بخواهد رشد و بالندگی و شکوفایی و پیشرفت داشته باشد به خردمندی، سخت کوشی و مدیریت زمان و سرمایه و نگرش تحول گرا لازم دارد.
سنت و گذشته با تعبیر و تفسیر عقلا و خردمندان و متخصصان می تواند به کار و بار زندگی امروز یاری  رساند و حفظ جوهره با بازسازی عقلانی ممکن است.
   ابر اگر آب زندگی بارد،
هرگز از شاخ بید بر نخوری.
با فرومایه روزگار مبر،
کز نی بوریا شکر نخوری. « سعدی»