آیا رفتار ترامپ قابل پیشبینی است؟
رامین فخاری ( تحلیلگر سیاسی) در روزهای گذشته «دونالد ترامپ» نامزد ریاست جمهوری ایالات متحده،اظهار نظرهایی را در رابطه با تعامل با ایران مطرح کردهاست و اعلام کردهاست که ایران با کشورهای عربی تفاوت دارد و حتی بحثهایی را در رابطه با اما با همپیمان شدن با ایران در صورت پیروزی در گفتوگو با فاکسنیوز مطرح کردهاست. او سخنانی را در رابطه با تأمین منافع آمریکا توسط ایران مطرح کرده است.
در اینجا باید چندین گزارش در رابطه با سخنان ترامپ مطرح کرد:
نخستین گزاره این است که ترامپ دارای یک نوع فوبیا در رابطه با دخالت احتمالی ایران و چین در انتخابات آمریکا میباشد و این مساله قابل طرح که ممکن است در درجه اول این سخنان از دیدگاه ترامپ برای رفع نگرانی خودش در رابطه با دخالت ایران در انتخابات ایالاتمتحده(صرف نظر از درستی یا غلطی آن)مطرح کرده باشد و این مساله دور از ذهن نیز نیست که در روزهای آینده نیز ادعاهای مشابهی را در رابطه با بهبود روابط با چین نیز مطرح کند.
گزارهی دوم در رابطه با این مسئله است که معمولاً در زمان انتخابات این سخنان در کشورهای مختلف بسیار مطرح میشود که میتوانند دارای مصرف داخلی و مصرف انتخاباتی باشد اما اجرای آن هیچ ضمانتی ندارد و خود ترامپ نیز به این مسئله آگاه است که سخنانش ضمن دارای ضمانت اجرایی نیست.
گزارهی سوم نیز در رابطه با گزاره دوم است و این مسئله مطرح میشود که حتی در صورتی که ترامپ تمایل به اتحاد و صلح با ایران داشتهباشد هر شخصی که بهاندازهای از ساختار حکومت ایالات متحد و ایران و منافع متضاد دو کشور درحالحاضر آگاهی داشته باشد و درحالیکه حتی ناظران برد احیای برجام نیز بدبین هستند مسئله تعامل ایران با آمریکا و همپیمان شدن ایران با آمریکا تا اندازهای دور از ذهن است و حتی در صورت تمایل ایران و ترامپ سناتورهای سنای آمریکا که دارای قدرت بسیاری هستند میتوانند از اقدامات دولت ترامپ ممانعت به عمل آورند.
گزارهی پنجم در رابطه با خود شخص ترامپ و گذشته وی است باید این مسئله را مطرح کرد که بعید به نظر میرسد که ترامپ که دارای یک داماد یهودی است و درحالحاضر ایران و اسرائیل در اوج تخاصم به سر میبرند و همچنین با نگاهی به گذشته و نحوه رفتار ترامپ در گذشته با ایران، بتوان نسبت به نیات دونالدترامپ در رابطه با ایران خوشبین بود. عملکرد گذشته ترامپ نیز ضد ایرانی بودن وی را در چهار سال ریاست جمهوریاش نشان داد. عملاً ترامپ در دوران ریاست جمهوریاش همواره دچار چالشهای مختلفی با ایران بود و نمیتوان تجربه تاریخی ریاستجمهوری ترامپ را نادیده گرفت و از کنار آن بهراحتی عبور کرد.
گزارهی ششم نیز این مسئله را مطرح میکند که ترامپ درحالحاضر دارای یک نگاه انتقادی نسبتبه جنگ اوکراین است و مباحثی که مطرح میکند عمدتاً بر محور صلح بین روسیه و اوکراین میچرخد که این مسئله مشابه نظرات دونالد ترامپ در رابطه با ایران است و نشانگر این است که اظهارنظرهای ترامپ تا قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میتواند در راستای جمعآوری آرا باشد. همچنین میتوان متصور شد که عملکرد ترامپ پساز به قدرت رسیدن همانند گذشته واقعاً غیرقابلپیشبینی باشد. حتی میتوان این مسئله را مطرح کرد که پیروزی ترامپ علاوه بر اینکه نمیتواند صلح را به ارمغان بیاورد میتواند آنارشی بهوجود آمده در سطح جهان ناشی از جنگ اوکراین و همچنین رخدادهای نوار غزه و چالشهای بین ایران و اسرائیل،را شدت بخشد. شخصیت آنارشیک ترامپ در رابطه با حمله به کنگره آمریکا و همچنین چالشهایش با ایران در خاورمیانه نیز میتواند تأییدی برای این ادعا باشد که ترامپ نیز دارای شخصیتی آنارشیک است.
با اینوجود باید به این موضوع نیز اشاره کرد که در صورتی که ترامپ بتواند در انتخابات ریاستجمهوری در برابر کاملاهریس پیروز شود که این مسئله نیز باتوجه به نظرسنجیهای فعلی در آمریکا تا اندازهای کمرنگ شده و در صورتی که ترامپ بهدنبال تعامل با ایران نیز باشد ایران میتواند از این فرصت برای احیای برجام و رفع تحریمها استفاده کند ولی با این وجود، رویابافیهای ترامپ در رابطه با همپیمان شدن ایران و آمریکا همانطورکه اشاره شد درحالحاضر و تا زمان اصلاح نشدن رفتار آمریکا دور از ذهن به نظر میرسد،با این وجود و با وجود گزارههای مطرح شده باید از همه فرصت پیش آمده در راستای کاهش تنشها در جنگ اوکراین،امضای آتش بس در نوار غزه و رفع تحریمهای ایران از جانب هر شخصی حتی ترامپ استقبال کرد.