نگاهی به ملی شدن کانال سوئز؛ جرقهای بر انبار باروت ملیگرایی
در سالهایی که استعمارگران انگلیسی و فرانسوی بر سر تصاحب سرزمین مصر با هم در جدال بودند، فرانسه کانال سوئز را در سال 1869م احداث کرد. با بهرهبرداری از این مسیر، راه دریایی میان اروپا و آسیا کوتاهتر شد.ازآنجاکه فرانسه عامل مهمی در احداث کانال بود، اداره کامل آن نیز بر عهده این دولت قرار گرفت و این وضع تا قبل از ملی شدن کانال سوئز در سال 1956م ادامه یافت؛ البته انگلستان نیز بعد از تأسیس این کانال، سهم چشمگیری در آن بهدست آورد. نفوذ و استعمار فرانسه و انگلستان از طریق شرکت کانال سوئز اعمال میشد. شرکت کانال سوئز، کاملا به نفع استعمارگران فرانسه و انگلستان فعالیت میکرد؛ چنانکه فرانسه از طریق این کانال بر بسیاری از مستعمرات خود نظارت داشت. انگلستان نیز کانال سوئز را وسیلهای برای کنترل بهتر مستعمرات خود میدانست؛ بهویژه آنکه این کانال، مسیر دریایی کلیدی به هند نیز بهشمار میآمد، اما گذشته از موقعیت استراتژیک، منافع اقتصادی کانال نیز اهمیت داشت. منبع درآمد شرکت کانال سوئز از محل دریافت عوارض گمرکی از کشتیهای عبوری بود. بخش بزرگی از این درآمد به شرکت کانال سوئز یا همان استعمارگران انگلستان و فرانسه تعلق میگرفت و سهم بسیار ناچیزی از آن نصیب کشور مصر میشد. این وضعیت، با استقلال سیاسی و اقتصادی مصر در تضاد بود و باعث اعتراض ملیگرایان مصری از جمله جمال عبدالناصر شد؛ البته زمینه این کار ابتدا با حذف ملک فاروق از قدرت و قرار گرفتن ناصر به جای او فراهم شد. در سال ۱۹۵۲م، گروهی از افسران ارتش مصر حکومت فاسد ملک فاروق، پادشاه وابسته به انگلستان، را سرنگون کردند. چهار سال بعد، جمال عبدالناصر، رئیسجمهور جدید، کنترل کانال سوئز را بهدست گرفت و اعلام کرد که این کانال به مصر تعلق دارد، نه به انگلیسیها و فرانسویهایی که مدتها بود اداره آن را در دست داشتند.به این ترتیب با اقدام ناصر و همفکرانش، کانال سوئز در 26ژوئیه 1956م ملی شد.نتایج ملی شدن کانال سوئز
ملی شدن کانال سوئز پیامدهای سیاسی و نظامی متفاوتی داشت. برخی از این پیامدها عبارت بودند از:
1. حمله استعمارگران به مصر و عقبنشینی:
در پی اقدامِ ناصر در ملی کردن کانال سوئز، نیروهایی از انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی، در 31اکتبر آن سال، همزمان به مصر حمله کردند، اما با وجود برتری نظامی این کشورها در جنگِ سوئز، فشار افکار بینالمللی بر دولتهای متجاوز و نیز مقاومت ملت مسلمان مصر، موجب عقبنشینی اشغالگران از منطقه کانال سوئز شد و این کانال در اختیار ملت و دولت مصر قرار گرفت. به این ترتیب استعمارگران در رویارویی با مصر، شکست دیگری را متحمل شدند.
2. پیامدهای ژئوپلیتیکی:
ملی شدن کانال سوئز و شکست انگلیس و فرانسه از مصر پیامدهای ژئوپلیتیکی گستردهای داشت. گرچه عقبنشینی این کشورها متأثر از فشارهای بینالمللی نیز بود، این موضوع از کاهش نفوذ قدرتهای استعماری اروپایی در منطقه و ظهور مصر در چهره یک کشور مستقل به رهبری ناصر خبر میداد.
3. محبوبیت ناصر و جنبش ملیگرایی:
بیشک یکی از مهمترین پیامدهای ملی شدن کانال سوئز، افزایش محبوبیت ناصر و تقویت جنبش ملیگرایی بود. ناصر با محبوبیت خود، الهامبخش جنبشهای ملیگرایانه دیگری شد. او نه تنها در ماجرای ملی شدن کانال سوئز بسیار مقتدرانه عمل کرد، بلکه پس از آن نیز در برابر استعمارگرایان با اقتدار کامل ایستاد. او بهویژه بعد از حمله نظامی اسرائیل، انگلستان و فرانسه، چهره مرد سیاسی پیروزمند به خود گرفت و در مصر و در سراسر جهان سوم محبوبتر از آن شد که بود.
جمال عبدالناصر در کنار کانال سوئز، اداره تمام سازمانها و شرکتهای متعلق به انگلستان و فرانسه را که در مصر دایر شده بود نیز در اختیار گرفت. او دستور داد که سازمانهای بازرگانی و صنعتی فرانسه در مصر را دولت چند گاهی در اختیار خود درآورد و نگهداری کند. در واقع این اقدام ناصر نیز ضربه دیگری بود به فرانسه در زمینه سیاسی. بسیاری این اقدام ناصر را تحقیر فرانسه اعلام کردند و معتقد بودند فرانسه با عقبنشینی در برابر ناصر، آبرو و حیثیت خود را به باد داد.