عقلانیت درحوزه سیاست و حکمرانی
محمدبهرامی (کنشگراجتماعی) با سیری در تاریخ اجتماعی شدن انسان که بنابر نظرات دانشمندان زیستشناسی، باستانشناسی، جامعهشناسی خاستگاه انسان در آفریقا و ابتدائا همانند سایر موجودات زنده همانندگونههای مختلف شمپانزهها گوریلهاو... زندگی کاملا طبیعی داشته و تنهامایحتاجش فقط تامین غذا و آب و تولیدمثل بوده که باگذشت هزارهها ۶گونه انسانی مثل نئاندرتالها و...که آخرین گونه انسان خردمند نسل کنونی است باگذشت زمان و باکسب استفاده ازتجارب و بهرهمندی ازهوش وذکاوت موفق به کشفیات واختراعات ابتدائی مثلا استفاده ازچوب بهعنوان ابزاردفاعی ساختن سلاحهای ساده با استفاده ازسنگهای تیز و بستن آن به چوب جهت پرتاب برای شکار ساختن آشیانههای ابتدایی به وجودآوردن نهادخانواده! درطول ۷۰هزارسال سه انقلاب شگرف وسرنوشت ساز درتاریخ اجتماعی شدن انسان رخ داده است: نخست؛ انقلاب شناختی که توانست باکسب آگاهی از محیط اطراف وتلفیق و انسجام آگاهیها اولا خود را از زندگی جبری(طبیعی) رها و با استفاده از روشهای منطقی وعقلانی زندگی متفاوت و بهینهتر درمقایسه با دیگر موجودات فراهم کند. دومین انقلاب کشاورزی که طی آن بادرک اینکه باکشت برخی ازعلفها مثل گندم، برنج، سیب زمینی و... میتواندمحصولات بسیار فراوانتر مهیا و درنتیجه هرگز ازبابت تامین غذا در مضیقه نباشید. ضمنا موفق به یکجانشینی باتعداد بیشتر همنوعان که همانا بوجودآوردن روستاها درنتیجه ضمن تامین امنیت و بهمرور خلق قوانین برای رفتارهای عاطفی ومدیریتی و روابط فیمابین مثل همکاری ازدواج مساعدت درمواقع نیازهاو... .
بدیهی ست باگذشت هزارهها برآگاهیهایش افزوده و رفتارجمعی بهسمت تکامل وگسترده شدن آبادیها وپیچیدگیهای روابط و طبیعتا بوجود آمدن مشکلات مثلا مالکیت زمین، آب، خشکسالیها و... . سومین انقلاب علمی حدودا از۵۰۰سال قبل که قطعا درتمامی زمینهها تاثیر شگفت انگیزی داشته ودارد!!! اما هدف راقم درحوزه سیاست وحکمرانی ونقش عقلانیت درآن است که حاصل تجارب شایدصدها هزارساله جامعه بشری تا رسیدن به جهان کنونی درقرن ۲1 که منجر به وجودآمدن ۱۹۷کشور بامرزها ونظامهای مختلف سیاسی ونهادهای داخلی وبینالمللی وجودقوانین قراردادهای داخلی خارجی که همگی درجهت زندگی توام با آرامش امنیت آسایش توسعه آبادانی ارتقاع وضعیت آموزش بهداشت و... .
مهمترین نکته درحوزه سیاست وسیاستورزی داشتن تخصص و آگاهی مدیریت اصولی درک منافع منطقه ملی وبینالمللی خصوصا باور براینکه در روابط بین الملل تنها موضوعات مهم و سرنوشتساز منافع ملی و تلاش در ایجاد روابط باهمه کشورها باحفظ احترام متقابل واستفادعاقلانه در بده و بستانهای طرفینی بدون درگیرشدن درحاشیههای غیرمنطقی که منافع ملی را درخطر جدی قراردهند! بهعنوان مثال مخالفت جناب دکترجلیلی در پذیرشFATF علیرغم باورمندی به آن اما باتوجیه اینکه نخواسته بهنام جناح رقیب(روحانی رئیس جمهوروقت) ثبت شود(بنابهفرموده جناب پورمحمدی درمنازعات انتخابات ریاست جمهوری اخیر)که نتیجه چنین نگرش و موضعگیری تحمیل میلیاردها دلار خسارت به کشور عزیزمان شده!! موضع تاسفبار تحریمها طی سالیان اخیر که موجب بحرانهای عدیده فقر و فلاکت مردمان، طرد کشور از مراودات اقتصادی، فروش ارزان انرژی و منابع کشور!!! اتکا به چین و روسیه که عملا عدم وفاداریهایشان به روابط دوستانه ومدافع بودنشان ازمنافع ملی ما بارها اثبات شده! حمایت ازتهاجم روسیه به اوکراین باهر دلیلی که باشد برضدمنافع ملی بوده و هست. بقول معروف فقط مرگ را چاره نیست. آیا تا به ابد با عدم تعامل باغرب باید باپذیرش تحریمها کشور رانابودکنیم؛ هرچندکه برخیها ازنعمت تحریمها میلیاردها سود برده ومیبرند!!! انشاالله بهمرور با نقدعالمانه عملکرد دولت درتعاملات جهانی ودرک اینکه درصورت تغییر رویه سالهای اخیر وتلاش درتعاملات باغرب البته با حفط حرمت واستقلال و کرامت ملی قطعا موجب برون رفت ازچنین وضعیت اسفبارکشور شاهد شکوفایی کشور بهواسطه بهبود روابط اقتصادی تجاری صنعتی ورودسرمایه وتکنولوژی مدرن انشاالله شاهد شهدشیرین نشاط وشادابی مردم نجیب وبزرگوارایران زمین.