نظارت یا دخالت؟!
علی مندنیپور( حقوقدان)هفتم اسفند ماه ۱۳۳۱روزی است که با پایمردی و پیشگامی روانشاد دکتر محمّد مصدّق و پشتیبانی جمعی از وکلایِ آزاده و مدافعانِ راستینِ حقوقِ مردم، نهالِ سبز»استقلالِ « کانون وکلای دادگستری،این نهاد مدنی - مردمی، دیرپا و خدمتگذار کاشته شد و اینک ۷۱ سال از آن روز میگذرد. «نهالی» که در گذرِ زمان تا به به امروز از جانب «اصحاب قدرت» نامهربانیهای بسیار به خود دیده ، و» طوفان»های فراوانی را از سر گذرانده است و همچنان از آسمان تیره اش صدای آزار دهنده «رعد و برق» به گوش میرسد. «استقلالی» که بنا به علّتها و تحتِ تاثیرِ انگیزههایی چند که بر همگان روشن است هنوز که هنوز است در تقویم رسمی کشور جای پایی باز نکرده و این در حالی است که برای ۳۶۵ روز سال و بیشتر از آن در این تقویم مناسبت گنجانیده شده است! طُرفه آنکه به بزرگترین ، دیرپا ترین ،پویاترین وتنها نهاد قانونی، خدمتگذار و بهرسمیّت شناخته شده مدنی کشور یعنی کانون وکلای دادگستری با وجود پیگریهای زیاد تا این زمان اجازه ثبت ۷ اسفند یاد آور روز استقلال کانون وکلاءداده نشده که همین خود پیام رسا و گویایی است بر حقانیِت وکیل، جایگاه حرفه شریف وکالت و نقش سُتُرگ و ارزشمندکانون وکلاء در دفاع از حقوق مردم.ارج میگذارم هفته وکیل و ۷ اسفند روزِاستقلال وکیل مدافع را و درود میفرستم به همه آنانی که در هر جامه و جایگاه با قلم ، قدم و زبان خویش در کاشت و نگاهداشتِ نهال دیروز و درختِ نچندان با نشاط این روزها رنج برده ، هزینه پرداخته و همّت گمارده و میگمارند. با پوزش از همکاران ارجمند در پهنه ایران زمین، اجازه میخواهم با آشفته بازاری که در نوع نگاه مسئولان به حرفه وکالت و چشم انداز آینده آن شاهد بوده وهستیم، به نشانه نارضایتی از وضع موجود، بهخود اجازه گفتن شادباش به هم دردان عزیز را نداده و تنها به فلسفه وجودی «استقلال» و در این میان نقش تعیین کننده و خدمات کانون وکلاء در ایجاد نظم و تحقق عدالت و نقش مکمل آزادی و استقلال در ایجاد جامعهای آزاد، قانون مدار ، مستقل و آباد با بهرهگیری ازظرفیّت نهادهای مدنی و در راس آنها کانون وکلاء دادگستری بسنده کنیم. مگر نه این است که شادباش دل و دماغ میخواهد که از اساس ما نداریم! مگرچیزی از «استقلال» برای مان باقی گذاشتهاند تا به آن دلخوش باشیم و به همدیگر هفته وکیل و روز ۷ اسفند را شادباش بگوئیم؟! یک اتّحادیهای بود قانونمند ، رسمی و در جایگاه جهانی با دو دهه حضورِ مفید و نقطه وصل حلقههای بهم پیوسته کانونهای کشور در ایجاد رویه واحد و هماهنگی که به وجودش دلخوش بودیم، آن هم ، جنانچه «افتاده است و دانیم»، دوهفتهای است که انتخابات دوسالانه اش با قید «فعلاً» وبا تصمیمی آنی درست در زمان برگزاری بدون مقدمه و با صدور دستوری نیمه اداری لغو شد. در این میان دارندگان عنوانِ « یاران عدالت» و «هم شان قضاء» ونیز «بال دیگر فرشته عدالت» ( وکلاء دادگستری) ماندهاند و گرهگشایی از این دستور! استقلال بر روی کاغذ آن استقلالی نیست که رویای داشتن «آن» را هماره در سر پروراندهایم! به،استقلالی که هر روز و با عَلَم کردن بهانهای «مَن دَر آوردی» دایره اختیاراتش تنگ تر و تنگتر میشود، نتوان نام « استقلال» نهاد! استقلالی که در گذر زمان برگهایش ریخته و شاخههایش را شکسته و از آن جز «تنهای» کم رمق باقی نمانده، چه استقلالی است و چه دردی را از جامعه وکالت و در نتیجه دفاع از حقوق حقّه صاحبان حق دوا خواهد کرد؟درختی که برای حفظ و کوشش در جهت بازگرداندن طراوت و تازگیاش «فرزندانِ باغبان» نیز از انگیزه لازم برای تقویت، اصلاح و آبیاری اش دلسرد و نا امیّد گشته و بیتفاوت از کنارش میگذرند، چگونه میتوان سرِ پا نگهداشت؟ بیتردید، انجام این مهّم تدبیر، دور اندیشی،همّت و حمایت تمامی همکاران در جای جایِ مامِ میهن، بویژه بزرگان خانواده وکالت و نیز مسئولانِ کار بلد، دلسوز و آینده نگر را میطلبد.کلام آخر آنکه، «نظارت بله» ، « دخالت نه». از یاد نبریم، برای گذرِ از گردنه سخت و پر پیچ و خم پیش رو، بیش و پیش از هر چیز به همدلی و هم زبانی و در یک کلام «همبستگی « نه فقط در «شعار»، که در میدانِ عمل نیاز داریم . یاحقّ