غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


روزي كه «فیدل کاسترو» قدرت را ترک کرد

 فيدل كاسترو 20فوريه 2008، و 48سال پس از ملي کردن شعب کمپاني هاي آمریکا در کوبا که 22فوريه 1960 اعلام شده بود و 49سال و سه روز پس از به دست گرفتن رياست دولت،در اعلاميه اي كه با يك تيتر سراسري در روزنامه«گرانما»چاپ شده بود چنين نوشت:به اين وسيله به هَموطناني كه چند روز پيش بازهم به من افتخار دادند و با آرای خود نماينده پارلمان كردند اطلاع می‌دهم كه نَه خواهان هستم و نَه مي پذيرم كه [در اجلاس پارلمان كه 24فوريه 2008 گشايش مي يابد] بارديگر سمت رياست شورای كشور و فرماندهي كل قوا بر عهده من گذارده شود.تكرار مي كنم که از این پس، نَه آرزوي اين شغل را دارم و نَه بار ديگر آن را خواهم پذيرفت.» هفته‌ها پس از فرار«باتيستا» ديكتاتور كوبا از اين كشور و افتادن زمام امور به دست انقلابيون مسلح، فیدل كاسترو 16فوريه 1959[درآن روز 32ساله] نخست وزير كوبا(رئيس شورای وزیران اين كشور)شده بود.كاسترو در اعلامیه بيستم فوريه 2008 وعده داد که جهانیان را از نظرات خود پیرامون مسائل روز،تصمیمات و تحولات[جهان] که حاصل تجربه طولانی و مطالعات و برگرفته از اندیشه های او هستند محروم نخواهد کرد،به مقاله نگاري خواهد پرداخت که باید خدمتِ بدون چشمداشتِ یک «بازنشسته» به جامعه بشری باشد.
این نظرات در وبسايت من و نيز در روزنامه«گرانما» درج خواهد شد تا به اطلاع علاقه‌مندان برسد.از این زمان [بيستم فوريه 2008]این نظرات پس از انتشار در «گرانما» چاپ هاوانا و وبسایت اختصاصی فیدل کاسترو به اطلاع مقامات ارشد کشورها می رسید و نیز در رسانه‌های جهان منعکس و تفسير میشد.کاسترو در 31جولای 2006 و پس از انتقال به بيمارستان، وظايف خود را به برادرش رائول که پنج سال کوچکتراز او و همرزمش از دوران جواني بود واگذار كرده بود.درباره تصميم فوريه 2008 كاسترو[به بازنشستگي در 81سالگي]،اظهارنظرها به يك شكل بود:در يك نظام ايدئولوژيك، يك مقام قديمي و از بانيان نظام پس از كنار رفتن هم داراي نفوذ و حتي حق«وتو» است.كاسترو كه تا آن زمان پنج دهه، خود و كشورش در تحريم آمريكا قرارداشت از راه خود بازنگشت، كوتاه نيامد و باقي ماند و از اين لحاظ هم مورداحترام و تكريم جهانيان بود.اقامتگاه فيدل کاسترو در هاوانا از زمان بازنشستگي اش محل رفت وآمد سران کشورهاي آمريکاي لاتين و کشورهاي ديگر که ريشه سوسياليستي داشته اند ازجمله چين و روسيه شده بود. نفوذ فيدل کاسترو در آمريکا لاتين همين قدر بس که چند ساعت پيش از رفراندم 15فوريه 2009 ونزوئلا گفت:اگر اين رفراندم شکست بخورد همه ما شکست خواهيم خورد و با انتشار اين کلام، آن شمار از ونزوئلايي ها که هنوز مردّد بودند به محل صندوق های رايگيري شتافتند و رفراندم پيروز شد.كاسترو در يکي از مقاله هايش كه سال 2008 در«گرانما» انتشار يافته بود ضمن بررسي رقابت‌های انتخاباتي وقت در آمريكا نوشته بود كه«مَككِين» نامزد حزب جمهوريخواه آمريكا گروگان مافياي اين كشور است و درنتيجه فاقد اراده.كاسترو نوشته بود:مك كين نانِ اسيرشدن خود در حمله هوايي به ويتنام را می‌خورد (كه خلبان بمب افكن بود و هواپيمايش سرنگون شد).اين، پيش شرط سناتور شدن و چنين مقام انتخابي نيست. تبليغ نبايد چشم مردم را به روي اصول [ازجمله شرايط عضو دستگاه مُقننه و مُجریه بودن] ببندد.به هرحال،دست کم وي نبايد اخلاقيات را فراموش كند و در نطقهايش دروغ بگويد و براي احراز مقام و ماندن در آن به هركاري دست بزند.فيدل کاسترو در نوامبر 2016 در نود سالگی درگذشت.