محمدتقی فهیم؛ منتقد و روزنامهنگار نامآشنا:
در سینمای ایران فیلمی نظیر «بیبدن» ساخته نشده است
همدلی| «بیبدن» یکی از فیلمهای جذاب جشنواره فیلم چهل و دوم فجر بود. عموم اهالی رسانه و منتقدان نسبت به این اثر سینمایی نگاه مثبتی داشتند یا دستکم آن را جزو آثار قابل اعتنای این دوره جشنواره فیلم فجر میدانستند. با این همه، اما «بیبدن» در نامزدی و کسب سیمرغ در بخش های مختلف شاید ناکامترین اثر حاضر در جشنواره امسال فیلم فجر بود.
محمدتقی فهیم؛ منتقد سینما در این باره گفت: فیلم «بی بدن» یکی از قربانیان جدی کشمکشهای درون جشنوارهای بود که نادیده گرفته شد و این نشان میدهد داوریها در برخی مقاطع میتواند با رعایت نشدن انصاف یا دخالت برخی مسائل فرامتنی به سینما به ویژه سینمای خوب آسیب جدی بزند؛ آسیب به فیلمهایی که میتوانند الگویی برای سینمای آینده باشند مخصوصاً از جانب فیلم اولیها که با یک انگیزه و دغدغه جدی وارد کار میشوند.
او اضافه کرد: بعد از سالها که فیلمهای متعددی درباره قصاص ساخته شده است، این فیلم معنای تازه ای را دنبال میکرد. به نظرم ما تاکنون مثل این فیلم نداشته ایم و «بی بدن» اولین فیلمی بود که توانست موضع خوبی درباره قصاص به نمایش بگذارد و باید به آن التفات جدی تری صورت میگرفت. فیلم در بیان دغدغه خود به خوبی پیش میرود و هم تکنیکی و هم فرمی موفق است. این مهم است چراکه همانطور که گفتم در باب قصاص چنین فیلمی تاکنون نداشته ایم و اتفاقاً چنین فیلمهایی باید برای مدیران و حوزه قضایی مهمتر باشد.
فهیم با اشاره به موضوع قصاص تصریح کرد: فیلمهای زیادی درباره قصاص ساخته شده اند و طرح این موضوع به یک اپیدمی در سینمای ما تبدیل شده است. گاهی در دورهای یک باره با ۵ فیلم درباره قصاص مواجه میشدیم چون به لحاظ دراماتیک موضوع پرکششی است و همواره هم در نتیجه نهایی این فیلمها، قصاص مورد نقد قرار میگرفت. به هر حال قصاص از نظر عمومی و دینی و مذهبی یک حکم بسیار دقیق، سنجیده، منصفانه و حتی به روز است یعنی به لحاظ مؤلفههای لازم و نکات علمی هم مورد توجه است اما فیلمسازان معمولاً به دلیل کشش دراماتیک به این سمت میرفتند که هم ذات پنداری مخاطب را با قاتل برانگیزند، فضاسازی فیلم و شخصیتها به گونهای بود که مخاطب با قاتل همراهی میکرد و علیه خانواده مقتول و دادخواه موضع گیری ذهنی داشت.
این منتقد سینما تصریح کرد: این فیلمها چالشی هم در سطح جامعه ایجاد میکرد که خود من همیشه با آن مشکل داشتم و همین ذهنیت منفی نسبت به قصاص بود. «بی بدن» برای اولین بار سعی دارد این تعادل را حفظ کند و مخاطب را به سمتی نمیبرد که فکر کند حق با قاتل است. دوربین در فیلم به گونهای در میزانسنها و دادگاه دکوپاژ شده که اگرچه گاهی به سمت قاتل هم میرود و به او هم نزدیک میشود اما حق را به مقتول میدهد و مخاطب هم در دادگاه وجدان خود به این نتیجه میرسد که حق با مقتول است.
او اضافه کرد: تا آنجایی که من در ذهنم مرور میکنم ما فیلمی نداشته ایم که در این سوژه موفق باشد و توفیق سوژه هم این است که وقتی فیلم تمام میشود این گونه نیست که اگر خبری درباره چنین ماجراهایی بشنویم حق را به قاتل دهیم و بگوییم نباید قاتل قصاص شود. موفقیت «بی بدن» در این است که یک جانبه به قضیه قصاص نزدیک نمیشود، به هر ۲ تقابل توجه دارد، دوربین این نوسان و رفت و برگشت به محیط خانواده مقتول و قاتل را نشان میدهد.
این منتقد سینما به مهر گفت: این همه سال است که مدیران میخواهند چنین نگاهی را نسبت به قصاص ترویج دهند و حالا جوانی پیدا شده که فیلم اولش را در این باره ساخته است اما مورد توجه قرار نمیگیرد. کارگردانهای فیلم اولی معمولاً سمت آثار روشنفکرانه میروند اما اینجا کارگردان نخواسته یک فیلم آوانگارد و روشنفکرانه برای پسند جشنوارههای خارجی بسازد تا قصاص را دستاویزی کرده باشد که برای رشد خود پله بسازد. این همه فیلم در این سالها با بودجه دولتی ساخته میشود اما چنین فیلمی به خروجی نرسیده است. این فیلم چون دلی و دغدغه فیلمساز است با مخاطب ارتباط میگیرد و اگر دغدغه اش نبود مثل باقی فیلمهایی میشد که بیشتر به درد آمار و آرشیو میخورند.
فهیم با اشاره به نقاط ضعف فیلم تصریح کرد: این فیلم خوش ساخت است اما طبیعتاً یک فیلم عالی نیست. ما در این جشنواره فیلمهایی داشتیم که میلیارد میلیارد برایشان خرج شده است اما حتی تیپ هم نداشتنند چه برسد به شخصیت. فیلمهایی که برای هر دقیقه آن چند صد میلیون تومان هزینه شده است. ما در سینمای ایران هنوز نمیتوانیم شخصیت بسازیم حتی به صورت تیپیکال هم نداریم، طبیعتاً در این فیلم هم مشکل شخصیت پردازی را داریم. قهرمان «بی بدن» از ابتدا به لحاظ اجرایی شکست خورده است پس حتماً این فیلم هم نقدپذیر است.
او با اشاره به نقش بازپرس در فیلم اظهار کرد: ما چنین بازپرسی در قوه قضائیه نداریم از این رو شخصیت پردازی او کاملاً نقدپذیر است. این بازپرس جعلی است اما فیلمساز دوست داشته است بازپرسها اینگونه باشند. بازپرس مگر شلوار جین می پوشد؟ این بازپرسی متعلق به سینمای اروپاست اما با همه اینها باز هم میتوان گفت در مضمون فیلم، هیچ خطرسازی برای دستگاه قضائی و تبلیغی جمهوری اسلامی و امنیتی نیست بلکه به نظرم در خدمت این دستگاه هاست. این فیلمساز اتفاقاً دارد از نظر مضمونی کمک میکند و کاری میکند که این دستگاهها در طول این سالها باید انجام میدادند.