یک اقتصاددان از حرکت به سمت بنگلادش 20 سال قبل گفت
گرفتار در «شوآف» دولتیها
همدلی| یک کارشناس اقتصادی با اعلام اینکه شو آف با اعداد و آمار بیش از واقعیات اقتصادی برای مسئولان دلچسب است، تاکید کرد به جای اینکه درباره رتبه تولیدناخالص داخلی صحبت کنید، بهتر است درباره قدرت خرید و قدرت پول حرف بزنید والا شعبدهبازی با اعداد سالهاست صورت میگیرد و دردی از ما دوا نکرده است.
پیمان مولوی در واکنش به اظهارات «داوود منظور» رئیس سازمان برنامه و بودجه مبنی بر رتبه ۱۹ ایران در اقتصاد دنیا گفت: وقتی رفاه و قدرت وجود ندارد و دولت نیز قادر به تحقق شعارهایش نیست، پای اعداد و ارقام به میان میآید و مقامات دولتی تلاش میکنند با استناد به اعداد ثابت کنند که وضعیت اقتصادی خوب است. برای من شهروند نوزدهم بودن یا اول بودن اهمیتی ندارد. من باید قدرت خرید داشته باشم و بتوانم هزینه زندگی خود را با یک فعالیت سالم اقتصادی تامین کنم.
مگر ممکن است؟
مولوی گفت: برای درک بهتر موضوع مثالی میزنم. حقوق بلندپایهترین مدیران در ایران به 100 میلیون تومان در ماه نمیرسد. یک مدیر ایرانی با این حقوق دو هزار دلاری چند سال باید کار کند تا بتواند یک خودروی 80هزار دلاری بخرد؟ چند سال باید کار کند تا یک واحد مسکونی در استاندارد بینالمللی خریداری کند؟ جواب این سوالات در اقتصاد ایران هولناک است.
مولوی اضافه کرد: مگر میشود ایران اقتصاد نوزدهم باشد بعد چنین فاصله عجیب و غریبی با اقتصادهای دیگر جهان داشته باشد. شما دستمزد آدم عادی را در اروپا ببینید، بالاتر از دو هزار دلار است. این یعنی بیشترین حقوق در ایران که متعلق به مدیران شرکتهای خصوصی و مقامات در ایران است، اندازه یک نیروی کار ساده در اروپاست. تا به حال دیدید دانمارکیها بگویند ما رتبه اول جهان هستیم؟ وقتی رفاه دارند، نیازی به بازی با اعداد و شو آف نمیبینند.
این کارشناس اقتصادی گفت: من میخواهم کشور چهلم جهان باشم اما درآمد سرانه من بالا باشد. برای من مهم، رتبه آزادی اقتصادی است. متاسفانه رتبه آزادی اقتصادی ایران 160 از 165 در دنیاست. ما در این حوزه کنار لبنان، زیمباوه، یمن، سودان و آرژانتین ایستادهایم. رتبه تجارت بینالمللی ما هم 164 از 165 است یعنی یکی مانده به آخر و تنها سوریه وضعیتی بدتر از ما دارد.
او با اشاره به مهمترین بحران اقتصاد ایران تاکید کرد: دلیل این وضعیت، گلخانهای بودن اقتصاد است. ما در حال شبیه شدن به بنگلادش 20سال پیش هستیم یعنی آدمها صبح تا شب کار کنند و فقط روزمره بگذارنند. با این حقوق و دستمزدهایی که در ایران وجود دارد، چشماندازها برای خرید مسکن استاندارد، خودرو و... بسیار تیره و تار است. آدمها فقط میتوانند خورد و خوراک خودشان را مدیریت کنند و چیزی نمیماند.
مولوی گفت: در سایه نبود آزادی اقتصادی و مبادله بینالمللی پیشبینی میکنم سال آینده سال ادغامها و تملکهای بزرگ باشد. اقتصاد ایران، اقتصادی ذینفعانه است. وقتی اقتصاد بزرگ نمیشود و چشماندازی هم برای رشد ندارد، شاهد خرید بنگاهها از سوی یکدیگر و ادغامهای بزرگ هستیم. منظورم تنها شرکتهای دولتی نیست. در بخش خصوصی هم همین اتفاق رخ میدهد. تحولات استارتاپی مانند خرید این استارتاپ توسط فلان شرکت و... در این راستا رخ داده و سال آینده این روند به شدت ادامه خواهد داشت.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: در وضعیتی که اقتصاد شدیدا ذینفعانه است، رقبا تلاش میکنند همدیگر را حذف کنند یا حتی با ادغام و تملک یکدیگر سهم بازارشان را حفظ کنند. در این میان البته نفعی برای مصرفکننده وجود ندارد چون در غیاب آزادی اقتصادی، نفع مصرفکننده و حق انتخاب وی یک شوخی بیشتر نیست.
مولوی در پایان گفت: نگاهی به بازار بیندازید، در این بازار هیچ چیزی اصل نیست. شما پول بیشتری میپردازید اما از قهوه، کاغذ و کفش گرفته تا خودرو و... کالایی را تحویل میگیرید که اصل نیست و کیفیتش با استاندارد جهانی برابری نمیکند.