این یادداشت درباره فوتبال نیست
رضا صادقیان( روزنامهنگار) بازی ایران و قطر با تمام تلخیهایی که داشت به پایان رسید و متاسفانه تیمملی فوتبال موفق نشد با کسب پیروزی و تثبیت جایگاه خود در این جام به مقام قهرمانی برسد. همان طور که در ابتدای این یادداشت نوشتم، این نوشته درباره فوتبال نیست.
یک: تیمملی همچنان تحت فشار افکار عمومی است و پس از وقوع اعتراضات سال گذشته به یکباره در کانون توجهها قرار گرفت. مانند همه جدلهای فرسایشی بخشی از مردم طرفدار این تیم به عنوان تیمملی کشورمان ماندند و برخی نقش خنثی را عهدهدار شدند و شماری دیگر که علاقهای به بازی فوتبال نداشتند با نشر برخی متنها و دمیدن در شیپور اختلافها در عمل مدافع تیمملی شدند.
استفاده از عبارتهایی مانند «اگر از باخت تیم ملیات ناراحت میشود شما یک بیوطن هستید» و یا «بیوطن نباشیم» بیش از آنکه تیمملی را از حاشیهها دور کند، در عمل فشار بیشتری را به بازیکنان تیم وارد میکند.
متاسفانه تا زمان حال همچنان این رویه در تمام ابعاد آن در فضای شبکههای اجتماعی به چشم میخورد. دقت به این نکته بسیار با اهمیت است؛ در مقایسه با سایر ورزشها، تیمهای فوتبال به دلایل مختلف دارای بیشترین تماشاچی، بیننده، طرفدارا و سرمایه اجتماعی است، بنابراین در بزنگاهی که تیمملی فوتبال نوک پیکان انتقادها قرار میگیرد، چندان عجیب نیست که سایر تیمهای ورزشی با چنین حواشی روبرو شوند.
دو: اثبات اینکه تیمملی فوتبال، تیمملی و مردمی است و ارتباطی با کارکردهای یک نظام سیاسی و حقوقی ندارد، در عالم واقع بسیار دشوار است. نحوه انتخاب ریاست فدراسیون فوتبال، انتخاب سرمربری تیمهای ملی، هزینه مرتبط با تیمهای ورزشی، بهرهبرداری دولت و چهرههای صاحب قدرت از پیروزیهای تیمهای ملی و صدور پیامهای تبریک از مدیران میانی و ارشد و... بخش جدانشدنی از تیمهایملی است.
اما آن سوی چنین روایتی، باید قبول کنیم که کارکردهای تیمهای ملی در تمام دوران و خصوصا پس از فربهتر شدن جایگاه فوتبال جهان در میان تماشاگران از میانه دهه هفتاد شمسی، بخشی از برساخته بازی فوتبال است و تیمملی ارتباطی مستقیم با شکل دادن به سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی و ایجاد همبستگی اجتماعی میان شهروندان را دارد. در حال حاضر و به هر دلیل این دشواره از سال گذشته تا به امروز درباره تیمملی وجود دارد و رفع آن جزء کاستن از حجم حواشی سیاسی و استفاده از مدیران توانمندتر برای هدایت فدراسیون فوتبال و تیمملی میسر نخواهد شد.
سه: طی روزهای اخیر دولت سیزدهم به دنبال بهرهبرداری از پیروزیهای تیمملی بود. کاری بس نادرست و غلط. معمولا همه دولتها نسبت به سرمایهگذاری برای تیمهای ملی تلاش کردهاند، اما اینکه قبل از کسب نتیجه به دنبال چشیدن طعم شیرین پیروزی باشیم یکی از همان رفتارهای ناپختهای بود که از سوی دولت سیزدهم انجام شد.
نشر خبر حضور رئیس جمهور برای بازی فینال نیز از منظر رسانهای عجیب بود. خوردن نان شیرین پیروزی توسط دولت سیزدهم با هر فکری که صورتبندی شده باشد، نتیجهای جزء ایجاد حاشیهای جدید برای تیمملی را به همراه نداشت. مدیر روابط عمومی دفتر رئیس جمهور بدون توجه به اتفاقاتی که در جامعه رخ داده است، دقیقا دو روز قبل بازی ایران و قطر گفت: «در ادامه تکمیل پروژههای نیمه تمام در دولت مردمی تیمملی فوتبال هم پس از 18 سال موفق به شکست ژاپن شد.» بدون شک بیان چنین گزارهای نتیجه دریافت مشورتهای غلط و عجیب در داخل ساختار دولت و احتمالا بیرون آن بوده است.
فکری که گمان میکند با بیان چنین حرفی کارنامه دولت پربارتر به مردم نشان داده خواهد شد، در صورتی که تکرار چنین عبارتی نتیجهای جزء افزایش انتقادها از دولت وقت را به همراه نداشت.
دولتی که با حرفهای بسیار سکان مدیریت در دست گرفته است، اما همچنان نتوانسته بازار خودرو، ارز، طلا، مسکن و سایر کالاهای مصرفی بادوام را ثبات ببخشد و در حوزه سیاست خارجی نیز کارنامه قابل دفاعی حداقل در مورد احیاء برجام و به نتیجه رساندن مذاکرات هستهای ندارد.