مجازستان
یه لحظه دوبل پارک کردم، رفتم سیگار خریدم و برگشتم. تا نشستم تو ماشین، یه آدم گولاخِ عصبانی اومد دم پنجره ماشین و گفت: دوبل پارک میکنی، نمیگی مردم علافت میشن؟ دیدم زر بزنم، طول و عرضم رو عوض میکنه. با لحن مظلومانه گفتم: اقا شرمندتم، قول میدم تکرار نشه. بدون جواب ولم کرد و رفت. (پشه خسته)
===========
میخواستم کولر رو روشن کنم، با خودم گفتم: خجالت بکش، آذر شروع شده. کی این موقع سال کولر روشن میکنه. مردم چی میگن. بعدش فکر کردم: مردم از کجا میخوان بفهمن، .... روشنش کردم.(علی بسکابادی)
==============
داروخونه داروهام رو داد گفت ۳۳۷هزارتومن. گفتم اینا که بیمه ست چرا آزاد حساب کردین؟ گفت دو قلم دارو دارین که تحت پوشش بیمه نیست. با شَک پرداخت کردم ولی همونجا زنگ زدم به دوستم که داروخانه داره گفت جفتش بیمه ست. داروها رو پرت کردم روی میز گفتم پس میدم. (دلفین)
============
حقیقتا باید از دنبال «رابطهی بینقص» گشتن دست بکشیم همگی. هیچنیمه گمشدهای وجود نداره، نیمهتون رو خودتون میسازید. هیچ رابطه بینقص مناسب شمایی وجود نداره و رابطه خوب ساختنیه. هیچچیز آمادهای هرگز و هیچجا منتظر شما نیست. همدیگه رو باوجود نقصها دوست داشته باشیم. (Tina)