دیدگاه زبان شناسی
علی عسکر غنچه ( منتقد ادبی )یک: ظرافتهای تفکر آدمی را قالب زبان نظم بخشیدن به نشانههای زبانی مفهوم را انتقال میدهد. درخشش و غنای زبان بر این نکته تاکید میورزد که زبان آموزه کوشش و مطالعه انسان مدارانه است. بدینسان زبان مکتوب، زبان ملفوظ، «به لفظ آمده» و زبان ذهنی بر پدیده اشارت دارد. زبان ابزار آوایی و معنایی کلام درونی ذهن است که در گوینده باقی میماند و به شنونده انتقال داده میشود.
دو: ژان ژاک رسو زبان را پدیدهای میداند که از ملتی به ملت دیگر متمایز است و با نیازهای مردم تغییر میکند. اما آنچه رابطه بنیادین زبان و تفکر را جلب میکند تمایزات و دگرگونی های عناصر نظام نشانهای همواره منطبق بر تفاوتهای موجود میان پدیدههاست و آنچه تنوع زبانی نامیده میشود تحت نام هایی چون زبان واژگانی، زبان تصویری، زبان ایما و اشاره و زبان آهنگین، برحسب زمان قابلیت تغییرپذیری را دارا هستند.
سه: انگیزه آغازی بیان گفتاری نیازی است که به ضابطه مندی چیزی در قالب گفتار وجود دارد. اگر انگیزه آغازی در کار نباشد گفتار صورت نخواهد گرفت. دومین مرحله انگیزه گفتار، طرح بندی کلام است که برخی از زبان شناسان آن را نمودار آغازین معنایی نامیدند که محتوای کلام را در این سطح تعیین میکند.
نظام و موضوع گفتار آنچه دو بُعد اساسی معنی را در متن درنظر دارد این است که: «متن بیانی» و «متن زایشی» در حصول بینامتنیت گفتاری و نوشتاری دلالتهای «یاکوبسن – چامسکی» بسیار متنوع است، گرچه متنهای بیانی روساخت متنی است که میتواند توسط شیوههای زبانی ساختاری همچون نحو و معنی شناسی توصیف شود، و از سوی دیگر متن زایشی ژرف ساخت متنی است که در آن تولید دلالت صورت می گیرد، و آنچه نقش گفتار را در انعکاس جهان خارجی و در پردازش و نگهداری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد بررسیها در اینجا محدود خواهد بود به دادههای همخوانی های معنایی که از آزمایشهای که در سطوح جامعه و بازخورد اجتماعی فراهم میشود صورت پذیراست و بازتاب آن از معنای پایداری برخوردار است.