شیوه خنثیسازی نقشه قدرتها و طمع همسایگان
محمدرضاچمن نژادیان( فعال فرهنگی) این روزها سیاستمدران، قدرتهای جهانی و دولتمردان ملل رویکردهای جدیدی را در عالم قطب بندی و قدرتمندی در حال تجربه و مرور کردن هستند. باید عالمان، کنشگران و تحلیل گران با تبیین پدیدهها و رویدادها به مدد آنان برای اتخاذ تصمیمات واقعبینانه برآیند. شاید اساسیترین تلنگر به هوشیاری سیاستمداران، قدرتها و حاکمان برای بیداری شدن و درک واقعیات فلش بک زدن به تاریخ باشد؛ تا عقبه پدیدهها و رویدادهای تاریخی را به درستی تجزیه و تحلیل نمایند. از جمله در منطقه خاورمیانه که همیشه مرکز ثقل حوادث تاریخی، توسعه و تمدنی بشر بوده و هست. امروزه آبستن حوادث جدیدی با آتش خشمناک عقیدتی بالفعل و بالقوه ی خطرناکتر امنیتی زیر خاکستر میباشد.
اکنون کانون توجه ویژه دو بلوک قدیم غربی یعنی ناتو به رهبری آمریکا و بلوک شرق یعنی ورشو منحل شده در حال احیای به رهبری روسیه( شوروی سابق) گردیده است. در طول تاریخ و روزگارهای دور و نزدیک نگاه بلوک بندی غربی و شرقی در منطقه خاورمیانه به کشور ایران بوده است؛ زیرا لنگرگاه مدیریت، امنیت و منافع همگانی با رژیم متمایل به غرب بود. همچنانکه در طول تاریخ تمدنی و حاکمیتی منطقه خلیج فارس با سه ویژگی راهبردی ژئوپولتیکی، ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی که داشته است.
تحت قلمرو ایران و حاکمیت ایرانیان مدیریت میگردید. محور تنظیم کلیه روابط، حوادث و پدیدهها مورد توافق رویکردی و مدیریتی برعهده ی حاکمیت بلامنازع ایرانیان بر خلیج فارس قرار داشت.
امنیت، منافع ملتها و حاکمیتها در منطقه خاورمیانه و سراسر دنیا را تضمین میکردند. با وجود تمام اختلافات منطقهای، طمع ورزی قدرتهای خارج از منطقه و فشار همه جانبه استعمارگران که در طول تاریخ وجود داشت، منابع کافی برای مطالعه، تحقیق و تامل در دسترس برای اثبات وجود دارد.
آنانی که در صدد مدیریت این منطقه حیاتی و قلب تپنده زندگی بشریت با نادیده گرفتن ایرانیان بودهاند، و جنگهای پر هزینههای جانی و مالی بسیاری را بر ملتهای خود و دیگران تحمیل کردهاند،علاوه بر اینکه با این قصد شوم و ناممکن خود بر اداره پایدار خلیج فارس فائق نیامدند،با کسب مطامع اندک مقطعی دچار هزیمتهای سخت تاریخی و پشیمان کننده مواجه شدهاند. و عامل هرج و مرج با سردرگمی همه بازیگران منطقهای و بین المللی دارای منافع محلی و منطقی گردیدند باید اعتراف کرد،درکشمکشهای بغرنج شده بینالمللی، منطقهای و تاریخ معاصر یک غفلت اساسی و عامل اصلی وجود داشته و دارد. آن غفلت و عامل اصلی خلاء قدرت منطقهای اثبات شده و تاریخی ایران است که تاکنون لطمات جبران ناپذیری را به منطقه، جامعه جهانی و حتی ایرانیان وارد کرده است.
بی توجهیها به جایگاه ایرانیان و اهمیت تاریخی ایران در مدیریت منطقهای از درون و برون به عنوان بالاترین ذنب لایغفر و ویران کننده نزد ایرانیان و دیگران بوده و میباشد. در پنج دهه اخیر و عصر انقلاب اسلامی ایران تلاشهای تعاملی و همگرایانه اثربخشی برای اعتمادسازی چند جانبه یا وجود نداشته و یا براساس عقلانیت، منافع مشترک و حسن همجواری صورت نگرفت؛ زیرا بجای اقناع سازی منطقهای، بین المللی و تثبیت این موقعیت از سوی ایرانیان بر واگراییها تاکید شده و از سوی همسایگان طمع ورز و بیگانگان بیشتر با تفرقه مورد تغافل قرار گرفت. امروزه شاهدیم این غفلتها با جایگزین سازی قدرتها و بیتوجهی درونی به جایگاه ایران و ایرانیان برجسته تر دامن زده شد. از جمله علل و عوامل خلاء ساز و غفلت از نقش سازنده ایران و ایرانیان در مدیریت منطقهای را میتوان:
- استقلال طلبی واستیفای استقلال واقعی مغفول شده تاریخی ایرانیان
-کم تجربگی تعاملی بین المللی و بد تدبیریهای غیر واقع بینانه درونی و برونی ایرانیان
-طمع ورزیهای توهمی منطقهای و فرامنطقهای به ویژه غربیان و همسایگان
-حمایت تفرقه افکنانه ی بیگانگان با نگاه سلطه گرایانه و استانداردهایدو گانه منافع محور
-نادیده انگاشتن منافع منطقی سایر ملل، منطقه و قدرتها از جانب بازیگران و ایرانیان
-دگم اندیشهای تنشزا و واگرایانه منطقهای درونی و بیرونی مانند اشغال سفارتخانهها
ـ تفکرات متحجرانه داخلی و خارجی با حمایت قدرتهای منطقهای و آمریکا و... بر شمرد. که امروز موجب قدرتسازیهای کاذب را با تولیت غربی و شرقی در منطقه فراهم کرده است. از سویی خاورمیانه را کانون توجهات غربیان بدون حضور ایرانیان از سوی آمریکائیان و شخص بایدن با گردآوری ۹ کشور عربی و طرح تنشزای جزایر سه گانه بلامنازع ایرانی ساخته است. از سوی دیگر ایران و گرایش به روسیه ی پوتینیزم در حال جنگ با غربیان کرده است.
بنابراین خلائی راهبردی که هم اکنون بایدن( غربیان)، ایرانیان و همسایگان از آن غافلند و برای پر کردن آن بایدن به نمایندگی از غربیان با گردآوری اعراب طرح مالکیت جزایر ایرانی و آمدن و آوردن ایرانیان با رویکرد شرقی سازی در کنار روسیه و جنگ اوکراین در گمانه زنیهای بیحاصلی قرار دارندکه بدنبال تضعیف و نفی مدیریت تعاملی منطقه ای، حاکمیت تاریخی ایران در منطقه ی خلیج فارس و جزایر ایرانی است.
منافع و امنیت همگانی از سوی ایرانیان و همسایگان باید برسمیت شناخته و تامین گردد. هیچ بازیگر درونی، منطقهای و بین المللی در صدد ستیزگی، تغییر و نفی حاکمیت ایران و نفع منطقی دیگران برنیایند. چون تاکنون تلاشهای بیهوده خودخواهانه، کینه توزانه و یکجانبه گرایانه خارجیها، همسایگان و ایرانیان خسارات جبران ناپذیری بر ایرانیان،ملتهای منطقه و جامعه ی جهانی وارد کرده است. در ضمن از سویی قدرتمندی امروزی ایرانیان در پرتو مجاهدت فرزندان آن، استقلال طلبی پر هزینه و تجارب هشت سال دفاع مقدس را هیچ بازیگری منطقهای و خارجی نباید دست کم بگیرد. از سوی دیگر حکمرانان نظام اسلامی هم نباید با اقتدارگرایی متکی به سلاح مغرور شوند. و خود را بی نیاز از مشارکت حداکثری ملت در همراهی و سرنوشت برای اتخاذ تصمیمات سخت، تعاملات منطقهای و بین المللی ببینند.