روایت کودتا و قتل عام در اندونزی
«یکی از فجیعترین قتلعامهای قرن بیستم»- جملهای که آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به کار میبرد- به دست ۳۲سال دیکتاتوری و بیتفاوتی جامعه بینالمللی در سکوت خفه شده، و تا به امروز در تاریک خانه تاریخ باقی مانده است.خانم ساسکیا ویرینگا محقق چنین توضیح میدهد «کشتار ۱۹۶۵ آغاز «نظم جدید» است. ژنرال سوهارتوبا از بین بردن حزب کمونیست اندونزی، قدرت رئیسجمهور سوکارنو که به کمونیستها نزدیک بود و از بنیانگذاران جنبش عدم تعهد به شمار میرفت را متزلزل کرد و توانست کنترل دولت را به دست گیرد.» یک واژگونی سیاسی بسیار به موقع برای آمریکا و اروپای غربی، که در گرماگرم جنگ سرد توانستند بزرگترین جنبش کمونیستی پس از شوروی و چین مائوئیستی را از سر خویش باز کنند. تعدادی از محققان، دولت آمریکا را به خاطر پشتیبانی از ژنرال سوهارتو و خصوصاً دادن تجهیزات مخابراتی و لیست فعالان سیاسی متهم میکنند، ولی آمریکا همیشه انکار کرده است. در شب ۳۰سپتامبر ۱۹۶۵ کشته شدهاند. با نوشته توضیحی «به قتل رسیده توسط کمونیستها» تاریخ رسمی اما، از کشتارهایی وسیعی که در پی آن شب خونین انجام گرفت کلمهای بر زبان نمیآورد. اگرچه امروز هنوز تردیدهایی در مورد بهانه واقعی این کشتارها وجود دارد، ولی در آن زمان دشمن مردم سریعا مشخص شد. از ۲اکتبر ۱۹۶۵، ژنرال محمد سوهارتو ریاست ارتش را به عهده میگیرد، و حزب کمونیست اندونزی را به قصد کودتا متهم کرده و خواستار نابودی طرفداران حزب میشود. در ماههای پس از آن چندین صدهزار از مردمان اندونزی کشته شدند و بیش از یک میلیون نفر بدون محاکمه زندانی شدند. برخی عضو حزب کمونیست اندونزی، و دیگران سندیکالیست و یا روشنفکر و بسیاری از شهروندان عادی بودند که در معرض ظن طرفداری از حزب کمونیست قرار گرفتند و از طریق همکاران یا همسایگانشان افشا میشدند. از اول اکتبر ۱۹۶۵ تا بهار سال بعد بین ۵۰۰هزار تا یک میلیون نفر به قتل رسیدند. خانم نورسی اهبانی کاجا سونکانا، وکیل دادگستری چنین اظهار میدارد:«ما فقط میتوانیم تخمین بزنیم، چون هیچگونه تحقیقاتی در این زمینه انجام نشده است. برعکس آنچه در مورد آن اطمینان داریم این است که اگرچه شورشهای ضدکمونیستی وجود داشته ولی اکثر کشتارها به طور سیستماتیک توسط ارتش انجام شده است.» بازداشتها و قتلها از اوایل اکتبر در جزیره سوماترا شروع و در مرکز جزیره جاوه ادامه یافت. یک کماندوی نظامی به منظور هماهنگی سرکوب به این ناحیه که مرکز تاریخی حزب کمونیست اندونزی به شمار میآمد فرستاده شد و همچنین پاکسازی دولت و ارتش در جاکارتا آغاز گردید. در ماه دسامبر سرکوب به بالی و بقیه نقاط کشور گسترش یافت. براساس لیست ارائه شدهی ارتش، دستگیریها به دست ارتش، پلیس و شبهنظامیان صورت میگرفت. برخی دستگیرشدگان به اردوگاهها فرستاده میشدند و دیگران در سیاهی شب بدون هیچ تشریفاتی به قتل رسیده و در گودالها مدفون یا به رودخانه انداخته میشدند، جسد بسیاری از آنها هرگز پیدا نشده است. در سال ۱۹۹۸ حکومت سوهارتو با خونریزی پایان پذیرفت. اندونزی بازسازی شد. تحریمها و حقوق سیاسی قربانیان ۱۹۶۵، خانواده و نزدیکانشان، در مورد محرومیتهای سیاسی، ورود به دانشگاهها و ادارات دولتی برطرف شد. ولی قتلعام یک تابو باقی ماند. خانم پرتی با آهی بلند چنین ادامه میدهد «چندینبار گفتگو در مورد این رویدادها مطرح شد اما هرگز به ثمر نرسید. چندین عضو دولت جدید وابسته به سوهارتو بودند، و برخی از آنها در خونریزیها شریک بودند. و احزاب مذهبی مهم چون نهدالتول علما از جمله شبه نظامیان آنسور که در این کشتارها شرکت داشتند از باز شدن این پروندهها جلوگیری کردند.» ولی در جامعه کمکم زبانها باز میشود. قربانیان حکومت «نظم جدید» در انجمنها سازمان مییابند، رسانههای مترقی خاطرات آنها را منعکس میکنند. در سال ۲۰۱۲، کمیسیون حقوق بشر گزارش حجیمی را روی میز دادستان کل گذاشت. بر اساس اظهارات ۳۴۹قربانی و شاهدهای وقایع در شش استان، کمیسیون دولت اندونزی را به جرم «نقض آشکار حقوق بشر» محکوم کرد و قرار تشکیل دادگاه برای کشف و تعقیب مسئولیت این قتلها را صادر کرد. این گزارش سر و صدای زیادی به راه انداخت... .