همدلی خطر هیجان خودکشی را در جامعه امروز بررسی میکند
تسلیم مرگبار مقابل رنج
همدلی| جستجویی در فضای مجازی نشان میدهد بخش زیادی از اخبار و محتواهایی که در شبکههای اجتماعی تولید و منتشر میشود، به مطالب و اخیاری در مورد خودکشی و همچنین حوادث و دل نوشتههای کاربران نا امید بر میگردد. شبکههای مختلف اجتماعی، چت رومهای ویدئویی و برخی سایتهای خاص ممکن است نوجوان و جوان امروز را به مسیری ببرند که انتهایش به نابودی برسد. دل نوشتههایی که نشانههایی هستند از افزایش میل به خودکشی. رخدادی که در یکی دو سال اخیر با نامهای مختلف و حتی مشهوری عجین شده است. از كيومرث پوراحمد كارگردان، زهره فكورصبور بازيگر، آزاده نامداري مجري تا سحر خداياري معروف به «دختر آبي» شيده لالمي روزنامهنگارو سحر خداياري معروف به «دختر آبي» ... مسالهای آنچنان مهم که دهم ماه سپتامبر هرسال، را به عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی نامگذاری کرده اند.
براساس اعلام سازمان جهانی بهداشت، ، در سال 2019 میلادی، خودکشی چهارمین عامل مرگ و میر در بین جوانان 15 تا 29 ساله بوده است. همچنین بیش از 77 درصد از خودکشیهای جهانی در این سال، در کشورهای با درآمد کم و متوسط رخ داده است. اینها در کنار آمار جان باختن بیش از 703000 نفر براثر خودکشی در جهان نشان میدهد که چه مقدار وضعیت دلمردگی انسانها حاد شده است. به همین دلیل سازمان جهانی بهداشت، خودکشی را یک مشکل جدی بهداشت عمومی عنوان کرده است.
اصطلاح «سندروم اُردک» توسط پژوهشگران دانشگاه استنفورد ابداع شد که پس از بررسی پستهای مجازی چند دانشجو که خودکشی کرده بودند. دانشجویانی که در آن مقطع خودکشی کردند، همگی تصاویری شاد یا نقلقولهایی اُمید بخش از خود منتشرکرده بودند که به ظاهر نشان میداد ، آنان بسیار شاد و خوشبخت هستند، در صورتی که خارج از شبکههای مجازی و در دنیای واقعی با مشکلات روحی زیادی دست به گریبان بودند.
حال به همین فضاهای مجازی مختلف موجود در کشورمان بازگردیم از اینستاگرام و واتس آپ گرفته تا فیسبوک، توییتر و ... . چقدر این فضاها نمود واقعی زندگی ما هستند و چقدر با سبک زندگی ما شباهت دارند. شاید حتی یک صبحانه خوردن ما با عکس و فیلمهایی که در این فضاها پخش و منتشر میشود نیز متفاوت باشد. حال به همان راه رفتن اُردک در آب توجه کنیم که بخش اعظم تلاشش زیر آب است و ما تنها بخش کوچکی از سر و بدن او را بیرون از آب میبینیم، به نظر شما خیلی از ما در همین فضاهای مجازی گرفتار سندروم اردک نشده ایم؟
آمار تکان دهنده
در بین کشورهای جهان، لسوتو، گویانا و اسواتینی بیشترین آمار خودکشی نسبت به جمعیت را دارند و در کل کشورهای فقیر چندبرابر دیگر کشورها دچار مشکل خودکشی هستند. در ایران نیز آمار خودکشی هر سال بیش از پیش شده است و این وضعیت به حدی رسیده که بنا بر گزارش معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در سال ۱۴۰۰ بیش از یک میلیون نفر در ایران اقدام به خودکشی کردهاند. به بیانی براساس گزارشهای منتشر شده، نرخ خودکشی در ایران هر سال افزایش یافته و بنابر تخمین معاون سازمان بهزیستی این افزایش به علت افزایش بیکاری و میزان فقر در کشور بوده است. همچنین ایلام و کرمانشاه در میان مناطق مختلف ایران بیشترین نرخ خودکشی را داشتهاند.
با این حال رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران مدعی است که آمار خودکشیها در ایران بسیار کمتر از جهان است. «حمید یعقوبی» با بیان اینکه خودکشی قابل پیشگیری است، گفت: این جمله هم درست و هم نادرست است. اگر قابل پیشگیری بود به گونهای که به طور کلی این پدیده را به صفر برسانیم اکنون این همه خودکشی در دنیا نداشتیم. در حالی که سالانه بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر در دنیا بر اثر خودکشی میمیرند. خودکشی به معنای واقعی کلمه به ویژه خودکشی اقدام به خودکشی قابل پیشگیری نیست اما بعد از اینکه فردی اقدام کرد و وارد سیستم بهداشتی درمانی شد میتوان از اقدام مجدد وی به خودکشی پیشگیری کرد.
در چنین شرایطی بسیاری از کارشناسان و محققان آسیبهای اجتماعی معتقدند که خودکشی ارتباط تنگاتنگی با رخدادهای جامعه و میزان ناامیدی در جامعه دارد. «محمدعلي دادگسترنيا» پژوهشگر علوم اجتماعي محاسباتي یکی از همین کارشناسان است که میگوید: «بررسي آمارهاي خودكشي نشان ميدهد در سال 1395 به ازاي هر صدهزارنفر 73 /4 نفر خودكشي كردهاند و در سال 1396 اين رقم با يك شيب معنادار از 73 / 4 به 85/4 نفر رسيده است اما بعد از ناآراميهاي سال 1396 در سال 1397 اين عدد به 17/5نفر ميرسد. در سال 1398 آمارها به پايين گرايش دارند و روي 5 نفر ثابت ميماند كه خبر از كاهش 17 صدمي اين ارقام دارد. اما بعد از ناآراميهايي كه براي افزايش قيمت بنزين در سال 1398 به وجود آمد در سال 1399 شاهد رسيدن اين عدد به 5 و 73 نفر هستيم» اين رشد نشانهاي روشن از تاثير اتفاقات اجتماعي بر مساله اضطراب و در نهايت خودكشي دارد. آنطور كه دادگسترنيا ميگويد در دوران كرونا آماري از ميزان خودكشي وجود نداشت. اما شرايط اقتصادي حاصل از كرونا منجر به فشار به طبقه محروم و ساكنان مناطق كمدرآمد كشور شد. اين فشار اقتصادي خودش را در ميزان سرچ كلمات مربوط به خودكشي نشان ميدهد كه حتي آمارهاي رسمي هم اين مساله را تاييد ميكنند. دادگسترنيا ميگويد: «آخرين آماري كه در سال 1399 بيرون آمده است نشان ميدهد بيشترين تعداد خودكشي در كرمانشاه، ايلام، كهگيلويه و لرستان و بعد همدان بوده است. در سرچ كلمه خودكشي هم شاهد هستيم كه ايلام رتبه اول، كهگيلويه و بويراحمد، كرمانشاه و همدان در رتبههاي بعدي قرار دارند. تهران رتبه 24 سرچ كلمه خودكشي را به خود اختصاص داده است.»
آنطور كه این پژوهشگر ميگويد: «از ابتداي سال ۱۳۹۸ تا شهريور ۱۴۰۲ در متون خبري و خبرگزاريها و رسانههاي آنلاين ۶۱ هزار پست خبري از ۷۱۹ خبرگزاري در رابطه با خودكشي توليد شده است.» همچنین براساس آمار منتشر شده دیگری «به طور ميانگين روزانه 255 توييت مربوط به خودكشي در شبكه اجتماعي ايكس در حال توليد است.»
کولهای از عوامل
عوامل متعددی را میتوان به عنوان محرک خودکشی نام برد. به عنوان مثال براساس اعلام سازمان جهانی بهداشت ارتباط بین وجود اختلالات روانی به ویژه افسردگی و اختلالات ناشی از مصرف الکل با اقدام به خودکشی ثابت شده است. همچنین بسیاری از خودکشیها به صورت ناگهانی در لحظات بحرانی در زمان شکست در توانایی مقابله با زندگی اتفاق میافتد. استرسهایی مانند مشکلات مالی، قطع روابط عاطفی یا درد و بیماریهای مزمن نیز از دیگر علل خطر اقدام به خودکشی به شمار میروند.
همچنین این سازمان مدعی است که ارتباط بین وجود اختلالات روانی به ویژه افسردگی و اختلالات ناشی از مصرف الکل با اقدام به خودکشی ثابت شده است. همچنین بسیاری از خودکشیها به صورت ناگهانی در لحظات بحرانی در زمان شکست در توانایی مقابله با زندگی اتفاق میافتد. استرسهایی مانند مشکلات مالی، قطع روابط عاطفی یا درد و بیماریهای مزمن نیز از دیگر علل خطر اقدام به خودکشی به شمار میروند.علاوه بر این، تجربه درگیری، خشونت، سوء استفاده یا از دست دادن عزیزان و احساس انزوا به شدت با افکار خودکشی مرتبط است.
براساس اعلام این سازمان، نرخ خودکشی در میان گروههای آسیبپذیری که تبعیض را تجربه میکنند، مانند پناهندگان و مهاجران نیز بالاتر است.اختلالات روانی، مصرف نابجای داروها، مصرف مواد مخدر و الکل و در دست بودن وسایل برای ارتکاب این عمل، از عوامل دیگر خودکشی به شمار میروند.
خودکشی یا مهاجرت؟
«دورکیم» در همین راستا سه نوع خودکشی را از هم تفکیک و بازشناسی میکند. خودکشی خودخواهانه، این خودکشی در شرایطی اتفاق میافتاد که فرد تحت تاثیرعوامل اجتماعی نمیتواند خود را با جامعه تطبیق دهد و عملا منزوی و طرد میشود و جدا از جامعه میافتد. نوع دوم خودکشی، نوعی است دیگرخواهانه. معمولا زمانی که شدت همبستگی در یک جامعه زیاد شود مثلا بر اثر جنگ یا مصیبتهای بزرگ، در چنین شرایطی این نوع خودکشی اتفاق میافتد. اما نوع سوم که به گفته بسیاری از جامعه شناسان میتواند شرایط امروز ایران را به خوبی تعریف کند، خودکشی تحت تاثیر شرایط نابسامان اجتماعی است. که به خودکشی نابسامانی مشهور است. این خودکشی زمانی اتفاق میافتد که یک جامعه درگیر یک «فروپاشی اجتماعی» است که اساسا نشان میدهد تمام عناصری که باعث پیوستگی اعضای یک جامعه به هم میشود یا سست شده یا کاملا از بین رفته است. درچنین شرایطی تعداد خودکشیها هم به شدت افزایش پیدا میکند.
«سپیده بشول» روانشناس معتقد است که سندروم اردک در کنار فضای بیدروپیکر مجازی میتواند عاملی برای شکل گیره نطفه خودکشی باشد. وی در گفت و گو با «همدلی » میگوید: پژوهشگران ثابت کرده اند که این گرفتاری و گیرکردن در سندروم اردک ، درصد امکان دست زدن افراد به خودکشی را بیشتر میکند. به استناد بررسیهای دهه گذشته ، میانگین کشوری از 6 به 7.2 درصد در هر 100 هزار نفر افزایش یافته است. آمارهای بین المللی نیز از 800 هزار خودکشی کامل (فوت شده) در جهان خبر میدهند و طبیعتا آمار اقدام به خودکشی 4 تا 8 برابر شده و بسیاری از خودکشیها تشخیص و افتراق نیز گذاشته نمی شوند.
بشول در این رابطه میگوید: «در حال حاضر شبکههای اجتماعی ، چت رومهای ویدئویی و برخی سایتها محتواهای مسموم زیادی را برای سلامت ذهنی کاربران خود و بخصوص نوجوان و جوانان تولید میکنند. این مساله به حدی جدی است که طی چند سال گذشته با افزایش نرخ خودکشی در شبکههای اجتماعی نگرانیهای زیادی هم در ارتباط با جوانان و نوجوانان در این فضاها مطرح شده است، خیلی از این فضاها بدون هیچگونه فیلتری در اختیار همگان قرار دارد و باعث رفتارهای خطرناک نوجوانان و جوانان میشود و بر تغییر نگرش افراد اثرگذارند.
از سوی دیگر هم دیده میشود که در فضای مجازی و اینترنت به طور مداوم اخبار مربوط به خودکشی و همینطور روشهای مربوط بدان برای کشورهای مختلف ثبت میشود و همین هم خطر وقوع چنین چیزی را چند برابر میکند مثلا چندی پیش دیده شد که در ارتباط با خودکشی در یکی از چت رومها افراد با هم توافقی کردند که از آن به عنوان «پیمان خودکشی» یاد شده بود و قرار گذاشتند که در یک زمان یکسان با ابزار مشابهه جان خود را بگیرند و این اتفاق هم افتاد. بنابراین چنین کارهایی ممکن است در سطح جامعه الگوسازی شود و یا اینکه مثلا دیده میشود در یک دورهای افراد دست به خودکشیهای اجتماعی میزنند یعنی در انزار عمومی مثل پرت کردن خود در بام منزل یا مکان خاص دیگری یا اینکه انداختن خود جلوی مترو یا قطار و همینطور خودسازی در مکانهای عمومی که همه اینها ممکن است تحت فشارهای خاصی صورت بگیرد اما در واقع یک الگوسازی منفی برای دیگران نیز میشود.
جنبه نمایشی خودکشی برای نوجوانان
علاوهبر همه این مباحث برخی از روانشناسان نیز معتقد هستند که خودکشی در بین نوجوانان جنبه نمایشی دارد تا آسیب شناسی و مشکل خانوادگی. در این زمینه شیوا دولت آبادی روانشناس معتقد است که خودکشی بین نوجوانان بیشتر از این بابت است که بین خانواده دیده شوند تا اینکه واقعا بخواهند خودشان را نابود کنند. بنابراین اگر رابطه تعاملی بین والدین و فرزندان بهبود پیدا کند و یا اینکه والدین به درک بهتری از فرزندانشان برسند هیچگاه این اتفاقات نیافتد.
بشول همچنین میگوید: «نکته دیگر اینکه اگر والدین خودشان سلامت روان خود را حفظ کنند و کمتر آلوده ارتباطات مجازی و شبکههای مختلف باشند، فرزندانش نیز کمتر دچار بحران و مشکل میشوند. بنابراین ابتدا خود والدین در این زمینه مراقبت کنند و سپس از بچهها توقع داشته باشند که استفاده از اینترنت و فضای مجازی را محدود کنند.»
این روانشناس ضمن بیان اینکه الگوهای خودکشی تابع زمان و مکان است میگوید: مثلا شما اگر در ایران یا یکی از شهرهای آن موضوع خودکشی را بررسی کنید، نمی توانید آن عوامل را همیشه و در هربازه زمانی دلیل اصلی خودکشی در آن منطقه عنوان کنید. چون در هر برههای این عوامل تغییر میکنند.
وی با بیان اینکه یکی از اصلی ترین دلایل تبین کننده خودکشی در میانگین کشوری ریشه در بی هنجاری دارد میگوید: این بی هنجاری و بی ثباتی در جای جای جامعه دیده میشود باعث شده تا شهروند هیچ هنجار و آینده روشنی را برای آینده زندگی خود نبیند و همین امر میتواند احتمال گرفتار شدن وی در تله خودکشی را به شدت افزایش دهد. مثلا میتوان به موضوع گرانی اشاره کرد که بی ثباتی در قیمتها باعث میشود تا شهروندان و بخصوص جوانان نتوانند برای آینده خود برنامه ریزی کنند و در نهایت افسرده میشوند. گرچه عوامل متعددی در این بی هنجاری دخالت دارند.
مهاجری با بیان اینکه بی هنجاری در جنبههای مختلف میتواند در نهایت منجر به افسردگی و خودکشی شود ادامه میدهد: البته از نقش عوامل فرهنگی و اجتماعی در این زمینه نیز نمی توان غافل ماند کمااینکه خودکشیها در بسیاری از نقاطی که فرهنگی نزدیک به مردم ایلام را دارند تابع و مشابه همان شرایط خودکشی دختران در این استان است. فرهنگ مردسالاری که دختران را نا امید میکند. افرادی که با این بی هنجاری مواجه و درنهایت افسرده میشوند یا ترجیح میدهند مهاجرت کنند و یا دست به خودکشی بزنند.
این جامعه شناس در خصوص راهکارهایی برای کاهش آمار خودکشی نیز میگوید: این وضعیت دولتها و حاکمیت است که شرایطی را ایجاد کند تا این بی ثباتی به حداقل خود برسد و جوانان بتوانند برای آینده خود برنامه ریزی کنند. چرا که جوانی که نمی تواند برای آینده خود برنامه ریزی مسلم است که مایوس میشود و همانطور که گفته شد ممکن است به دام خودکشی بیافتاد.