غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


آنچه که حسن روحانی تجویز می‌کند چقدر با واقعیت سیاسی همخوانی دارد؟

کنشگری فعال در فضای تنگ سیاست

همدلی| خلیل خوش سیما: حسن روحانی در دیدار حزب کارگزاران سازندگی، کنشگری را به جای تماشاگری تجویز می‌کند. او می‌گوید اگر در مسیر انقلاب شاهد اشتباهاتی بودیم باید نقد و اصلاح کنیم و اصلاح فقط از مسیر کنشگری فعال و بازگشت به صندوق رای امکان‌پذیر خواهد بود. او معتقد است سکوت منفعلانه و اعتراض خیابانی اگرچه به لحاظ ماهیت رفتار با یکدیگر تفاوت دارند اما در نتیجه عمل یکسان هستند. این دو رفتار نه تنها چاره‌ساز نیست که قطعا مخرب و به ضرر کشور است.
اما به نظر می‌رسد فضای سیاسی کشور زمینه‌های دیگری را پیش‌روی فعالان سیاسی گذاشته است. گویی رئیس جمهور پیشین کشور آرمان‌خواهانه به سیاست می‌نگرد؛ آرمانی که سیاست‌ورزی را در محدودیت‌ها تجویز می‌کند و کنشگری را راه حل می‌داند. در حالی که جامعه تاثیرگذار سیاسی و پیشران‌های مشارکت فعال در هاله‌ای از بیم و امید قرار گرفته‌اند، نشانه‌های تاکنون صادر شده از سوی افکار عمومی بیانگر دلسردی‌هایی است که شاید گفتمان درونی را هم سخت کرده است.
 انشقاق در موضوع انتخابات میان گروه‌های اصلاح طلب و حتی میانه‌روهایی که در انتخابات گذشته مشارکت را ارجح و تصلب را مردود می‌دانستند به ناگفته‌ها از تصمیم تبدیل شده است. بی‌شک حسن روحانی این فضا را به خوبی درک کرده است. با این وجود اصرار دارد که بگوید سکوت و انفعال راه‌حل نیست. وی در این دیدار تاکید دارد: فعالیت احزاب نقش مهمی در ایجاد نشاط سیاسی دارد. با وجود موانع و سختی‌ها احزاب نباید منتظر تغییر فضای سیاسی باشند، بلکه باید پیشگام آن شوند.
او با بیان اینکه کنار کشیدن در شرایط فعلی به نفع آینده کشور و نظام ما نیست، کمترین تاثیر را هم در این فضای سیاسی مهم می‌داند: «حتی اگر احساس کنیم توان و اثرگذاری حرف و کنش ما فقط ده درصد است، نباید از آن دریغ کنیم. نقد ما بی‌تاثیر نیست. نگوییم همه چیز در اختیار آن‌هاست، پس چه فرقی می‌کند ما حرف بزنیم یا نه؟ می‌بینید که وقتی یکی دو نقد در رسانه‌ها مطرح می‌شود، بازتاب دارد، با وجود اینکه به جای پاسخ، دست به تخریب و تهمت می‌زنند.
 اگر بدانیم فداکاری ما اثر مثبتی برای نظام دارد باید فداکاری کنیم؛ این فداکاری یا می‌تواند همین نقد کردن با وجود تخریب شدن باشد و یا مشارکت در انتخابات در شرایطی که با هجمه‌ها و فشارهای مختلف مواجه شویم. این کنشگری حتی اگر پرهزینه باشد از انفعال بهتر است.»
تشویق مردم و نقد حاکمیت
در همین حال دیروز «میرمحمدصادقی» حقوقدان و هم صنف حسن روحانی می‌گوید: «گاهی وقت‌ها مردم تشویق می شوند با صندوق های رأی قهر نکنند و بیایند پای صندوق های رأی و افرادی را انتخاب کنند که انتخاب‌هایشان در سرنوشت کشور و سرنوشت خود مردم مؤثر است. اما این دو بُعد دارد و فقط نمی شود مردم را توصیه به شرکت در انتخابات کرد، که توصیه درستی هم هست، ولی از آن طرف ناظران و مجریان انتخابات را از توصیه مصون داشت. بلکه عملکرد آنها، به ویژه شورای نگهبان، هم باید به گونه‌ای باشد که مردم را تشویق کند به آمدن پای صندوق‌های رأی؛ یعنی برای مردم این برداشت را ایجاد کند که تصمیم، تصمیم آنهاست و به اندازه کافی گزینه نهایی از سلایق مختلف وجود دارند که مردم بتوانند از میان آنها فرد مورد نظر خود را انتخاب کنند.» گفت و گوی میرمحمد صادقی با خبرآنلاین همزمان با اظهارات رئیس دولت تدبیر که کنشگری را نسخه نهایی جریان‌ها و گروه‌های سیاسی اعلام می‌کند بیانگر این نکته است که دغدغه فعالان سیاسی از فیلترهای موجود چندان بی مورد نیست و مصداق نگرانی امروز آنها قابل درک و فهم است.
در این فضا که حتی «محمدرضا باهنر» از اصولگرایان سنتی گلایه دارد و به صراحت عنوان می‌کند عده‌ای به دنبال مشارکت کم‌رمق و حداقلی هستند تا بتوانند کرسی‌ها را تصاحب کنند، نظاره‌گری سیاسی – همان نکته‌ای که حسن روحانی فعلان را نسبت به آن پرهیز می‌دهد- جای کنش و فعالیت‌های حزبی و رسانه‌ای را گرفته‌ است. موج اخیر اخراج اساتید و محدودیت‌های دانشگاهی این نکته را بدیهی می‌سازد که گفته‌های باهنر و اصولگرایان سنتی همچون لاریجانی شواهد عینی و ملموسی را برای جامعه نخبگانی کشور ایجاد کرده است، شواهدی که شاید از نظر حسن روحانی دور مانده باشد یا اگر به آن پرداخته شده به نسبت خواسته‌ها از فعالان سیاسی جنبه فرمایشی تری دارد.
چنانکه رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم، دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری که امسال برگزار می‌شود را سرنوشت‌ساز می‌کند و می‌گوید: یک انتخابات پرشور با رقابت و مشارکت بالا می‌تواند شرایط داخلی و خارجی ایران را تغییر دهد و تهدیدات را از کشور ما دور و برای مردم و نخبگان، احزاب و فعالان سیاسی امید و انگیزه ایجاد کند.»
روحانی بلافاصله پس از این توصیه کوتاه  با اشاره به نقش مهم احزاب در انتخابات ادامه می‌دهد: «می‌دانم شرایط واقعا سخت است، اما مهم‌ترین موضوع اقناع مردم به مشارکت در انتخابات است تا تجربه دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ تکرار نشود.»
انتظار برای تغییر در فضای سیاسی
اما سختی‌های شرایطی که در فضای سیاسی امروز وجود دارد چه مختصاتی نسبت به گذشته دارد و چگونه محدودیت‌ را جایگزین ایجاد انگیزه‌های مشارکت کرده است؟ میرمحمدصادقی در این باره نگاهی به گذشته می‌اندازد و از یک خاطره تاریخی می‌گوید که امروز از آن دور شده‌ایم: «گاهی در انتخابات واقعاً سلیقه‌های متنوع وجود داشته، مردم هم خیلی استقبال کرده اند و انتخابات کم نظیری انجام شده مثل انتخاباتی که هم آقای ناطق نوری و هم آقای خاتمی نامزد بودند و انتخابات بسیار پرشوری بود یا بعضی از دوره های مجلس. متأسفانه گاهی وقت‌ها به نظر می‌رسد شورای نگهبان در تصمیماتی که گرفته، خودش را در نقش مجلس سنا دیده است.حتی در رد برخی از مصوبات مجلس هم ظاهراً به عنوان مجلس سنا عمل کرده است، درحالی که بحث خلاف شرع بودن یا خلاف قانون اساسی بودن در آن مصوبه واقعاً وجود نداشته است. یا گاهی وقت‌ها از باب تشخیص مصلحت نظام مصوبه مجلس را رد کرده اند. این سم مهلکی است که شورای نگهبان خودش را مرجع تشخیص مصلحت نظام بداند.شورای نگهبان باید ببیند که آیا واقعاً صلاحیت افراد برایش احراز می شود یا نه؛ که به نظر من در این مورد هم باید به گواهی مراجع مربوطه توجه کند و طبق آن رأی و نظر بدهد. واقعاً هنوز مردم راجع به برخی از رد صلاحیت ها یا عدم احراز صلاحیت های شورای نگهبان تردیدهای جدی دارند.»
این همان نکته ای است که بسیاری از سیاسیون این روزها تکرار می‌کنند، راه‌حلی که از طرف حسین علایی فرمانده پیشین سپاه و منتقد امروز نیز مطرح می‌شود: «اگر مردم حس کنند که حکومت به سمت اجرای خواسته های آنها می رود مشارکت افزایش پیدا می کند. اما اگر حس کنند حضور شان در انتخابات تاثیری در سیاست‌ها و اصلاح روش های حکمرانی ندارد نمی دانم چه اتفاقی می افتد.»
با این حال این روزها همه منتظر گشایش‌های سیاسی هستند در حالیکه جریان تندرو سعی می‌کند همه منافذ تنفس فعالان و نخبگان را ببندد. حسن روحانی ابراز امیدواری می‌کند که در ماه‌های آینده تحول خاصی رخ دهد تا مردم را به مشارکت گسترده در انتخابات ترغیب شوند. اما جای میانه‌ها و میانجی‌های سیاسی چندان خالی است که اصلاح طلبان را ناگزیر به نظاره‌گری و اصولگرایان را به سوی انتخابات حداقلی با طعم رقابت درونی سوق می‌دهد. نگاهی گذرا به گفته‌های رئیسی دولت تدبیر و امید نشان می‌دهد حتی میانه‌هایی چون او که انگشت شمار در اتمسفر سیاسی ایران هنوز نقش بازی می‌کنند هم خیلی امیدوارانه به تغییر فضا نمی‌اندیشند و شاید همه در انتظار یک معجزه هستند تا درهای رقابت و مشارکت حداکثری را به روی مردم بگشاید. اما این نخبه‌اندیشی تنها تا زمانی قابل ارائه است که مردم تصمیم خود را برای هرگونه ایجاد تغییر و مشارکت بگیرند. باید دید ابراز امیدواری حسن روحانی برای گشایش فضای سیاسی در ماه‌های آینده و مانده به انتخابات محقق می‌شود یا نظاره‌گری جریان‌های سیاسی ناگزیر تمامیت خواهان را به مجلس آینده می‌فرستد.