انتخابات آینده این جریان فکری را به بازخوانی از خود و اوضاع ترغیب کرده است
اصلاح طلبان در برزخ انتخاب
همدلی| خلیل خوشدل: اصلاح طلبان اکنون در موقعیت شکنندهای قرار دارند. این شکنندگی نه همهاش مربوط است به رقابتهای حاکمیتی که خواستار یکدست سازی است؛ نه مربوط است تنها به آنچه «عبور مردم از اصلاح طلبان» خوانده میشود و نه صرفا تغییر شرایط گفتمانی در تعاملات سیاسی ـ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور. همه اینها هست اما یک دلیل اصلی همانا گیجی یا خود گم کردگی و نداشتن ایده راهگشا برای دو موضوع اساسی است: نخست: ایجاد فهم مشترک در تحلیل اوضاع و دوم؛ نبود اراده لازم در ارائه چهرهای ششدانگ اصلاح طلب که بر مطالبات خود به درستی و راهگشا عمل کند. همین مهم در وهله نخست به بروز پراکندگی در جریان اصلاح طلب انجامیده و در وهله دوم؛ کارآمدی ایشان را نزد مردم و حتی حاکمیت، کم رنگ کرده است. ضعفهای شکل گرفته در جریان اصلاح طلبی به آنجا انجامیده است که اکنون در افواه چنین تعبیر میشود که این جریان در بزنگاه های مختلف از روند تحولات عقب مانده و یا فاقد ایده محکم برای برخورد با تحولات هستند. درستی یا نادرستی این تعبیر چندان در موقعیتی که اصلاح طلبان با آن روبروهستند، تاثیر ندارد. مهم این است که اعتماد عمومی اکنون نه الزاما به صلاحیت اخلاقی اصلاح طلبان، بلکه در باره کارآمدی ایشان مورد تردید و چالش جدی قرار گرفته است. این همان پاشنه آشیلی است که جریان «خالص سازی» سرمایه خود را برآن متمرکز کرده و از این بابت خیال خوشی در باره آینده سیاسی کشور در خود رقم زده است. اما آیا به راستی فرصتها برای نقش آفرینی اصلاح طلبان از کف رفته است؟ آیا باید بنا بر قرائن جاری، تن به سازش با سرنوشت تحمیلی داد؟ بسیاری از اصلاح طلبان که دل در گرو منافع و امنیت ملی دارند، هنوز براین باورند که میشود با ایجاد فرصتهایی در خور، مانع تحقق وضعی شد که همه طرفها اعم از ملت، حاکمیت و جریان های سیاسی در آن دچار آسیب خواهند شد.
اصلاح طلبان و شرایط پیش رو
این روزها و در توالی انتخابات مجلس، باردیگر صدای طیفهای اصلاح زلب بلند شده است. آنان انتخابات پیش رو را فرصتی تلقی میکنند که در صورت باز آفرینی اعتماد عمومی به جریان اصلاح طلب، ممکن است از شیب تند بیگانگیهای موجود در کشور جلوگیری کرد و با برپایی گفتمان ملی، درها را به روی آرامش بازکرد. برای اصلاح طلبان، این امر ممکن نخواهد بود اگر ابتدا در میان طیفهای خود به یک هم پوشانی صادقانه دست نیابند. در این حال ، این باور را میان افکار عمومی تشویق کنند که مطالبه گری آنان از حاکمیت، دفاع از جمهوریت،منافع عمومی و تحکیم ثبات در کشور است. آنان لازم است میان خود به بازنگری بپردازند. این بازنگری به آن معنا خواهد بود که میان آنان که با شعار اصلاح طلبی، تنها شراکت در حاکمیت را میخواهند و آنان که به راستی رسالت انجام اصلاحات در خدمت به ملت و حاکمیت را دارند، مرزبندی و روشنگری شود. اگرچه زمان برای حتی اصلاح طلبان نیز از دست رفته اما همیشه فرصتها در موقعیتهای ناممکن و به ناگاه خود را بروز می دهند. از این روست که برخی نگرشهای اصلاح طلبانه با ایجاد انعطاف در رفتار کلیشه ای گذشته خود، سخنان و مواضعی را بیان میکنند که نشان از واقعگرایی فارغ از ایده آلهای انتزاعی برای امروز کشور دارد. از این رویکرد می توان استقبال کرد.عضو حزب اعتماد ملی و نماینده پیشین مجلس معتقد است؛ اگر اصلاحطلبان و اعتدالیون برای انتخابات مجلس دوازدهم ائتلاف کنند میتوانند لیستی ۳۰ نفره ارائه دهند و افرادی مانند مسعود پزشکیان وارد مجلس دوازدهم شوند.«محمدرضا خباز» میگوید: «اگر ۸ تا ۱۰ درصد مردم تهران پای صندوقها بیایند، احتمالا بعید است که لیست اصلاح طلبان رای بیاورد.» این پیش بینی است که محمدرضا خباز نماینده ادوار مجلس و استاندار دولت روحانی می کند اما تاکید دارد «اصلاحطلبان تلاش کنند حداقل ۳۰ نماینده مانند پزشکیان وارد مجلس دوازدهم شوند.»او که خود در این دوره از انتخابات ثبت نام کرده و از خوان پیش ثبت نام انتخابات هم عبور کرده است پیشنهاد می کند اعتدالیون و اصلاح طلبان مشترکا لیستی را ارائه کنند.
شمار کاندیداهای اصلاح طلب
محمدرضا خباز، عضوحزب اعتمادملی و نماینده ادوار مجلس در گفتوگو با خبرآنلاین ابتدا با اشاره به تایید صلاحیتش در مرحله پیش ثبتنام انتخابات مجلس دوازدهم، درباره رویکرد اصلاحطلبان برای حضور در این انتخابات اظهار میکند: اصلاح طلبان اکنون به دو قسمت تقسیم شدند؛ یک قسمتی که اکثریت هستند یعنی ۲۵ حزب و در بیانیهای اعلام کردند و آقای جواد امام هم به عنوان سخنگو بیان کرد که هیچ توصیه ای برای حضور یا عدم حضور در انتخابات برای کاندیداها ندارند .از سویی ۵ حزب هم از جمله احزاب اعتماد ملی(که من نیز عضو آن هستم)، کارگزاران سازندگی، مردم سالاری، ندای ایرانیان و حزب کار و خانه کارگر به کاندیداهایشان اعلام کردند که هرکس در خودش میبیند که برای حضور در انتخابات آمادگی دارد، شرکت کند. یعنی این ۵ حزب توصیهای نکردند، ولی پیشنهاد دادند اگر کسی در خود آمادگی کاندیداتوری می بیند حضور یابد.این فعال سیاسی اصلاحطلب تصریح میکند: بنابراین پیش بینی میکنم که مثل انتخابات دور گذشته شود؛ یعنی اصلاح طلبان با عنوان مجموعه اصلاح طلبان در انتخابات با این حال و هوایی که نشان داده میشود، رسما کاندیدا برای همه کرسی های کشور نخواهند داشت، به جز همین ۵ حزب از اصلاح طلبان، اینها هم دور گذشته به صحنه آمدند اما موفق به حضور در مجلس نشدند.به گفته خباز، ۴ یا ۵ اصلاح طلبی که اکنون در مجلس یازدهم حضور دارند که شاخص آنها «مسعود پزشکیان» است نیز در اثر حمایت حزبی رای نیاورده، بلکه در اثر جایگاه خودش و شناختی که مردم آن مناطق از ایشان داشتند منتخب شده است.این عضو حزب اعتماد ملی گفت: من نظرم این است که اصلاح طلبان اگر این فرصت را مغتنم بشمارند و تلاش کنند به جای یک آقای پزشکیان ۳۰ تا ۵۰ تا آقای پزشکیان در مجلس داشته باشند، می توانند در سرنوشت کشور موثر باشند، اگر حتی قدم های مثبتی نتوانند بردارند میتوانند جلو قدم های منفی را بگیرند؛ یعنی این طرح هایی که الان شما می شنوید در ظرف این ۳ سال داده شد و خیلی از اینها منطقی نبود اما رای مجلس بود، چنین افرادی می توانستند مانع رای آوری شوند.
سیاستورزی سازشکاری و تعامل ملتمسانه نیست
در این حال «نعیمی پور» فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید دارد: سیاست ورزی، سازشکاری نیست، حتی تعاملی ملتمسانه با صاحبان قدرت نیست. سیاست ورزی، برنامهریزی برای کسب قدرت سیاسی است و از طریق تقویت مؤلفههائی صورت میگیرد که امکان گفتوگو، تعامل، همفکری، ائتلاف و رقابت در بین همراهان و یا رقیبان سیاسی را فراهم میکند. در عرصه سیاست ورزی ؛ بایکوت، کینه، مبارزه قهر آمیز، زیر پا گذاشتن امنیت و منافع ملی جایی ندارد. اخلاق سیاسی حداقلی به سیاست ورز اجازه نمیدهد، تخریب رقیبان و مخالفان، شالوده برقراری بنای سیاستی باشد که آن را میپسندد.او در گفت وگو با ایلنا میگوید: حاکمیت بخش عمدهای از خط امامیها و اصلاح طلبان را نااهل میداند. در این حال هشدار میدهد: اصلاحطلبان اگر با همین روش ادامه دهند، حذف خواهند شد.نعیمیپور تصریح می کند:تلاش حداکثری منتقدان، مخالفان و یا حتی براندازان کم رونق شدن انتخابات است. در ین حال می افزاید: برخی برای جلوگیری از اخراج یا خارج شدن از عرصه سیاست و قدرت میخواهند در میدان باشند و دیده شوند. با این حال میگوید: در حال حاضر موافقان شرکت در انتخابات، زمینه بروز و ظهور بیشتری دارند.او برای واقعیت اشاره دارد که اصلاحطلبان در این انتخابات تعیینکننده نیستند. از نظر مردم مجموعه اصلاحطلبان دیگر توان ایجاد تغییرات را ندارند. مردم از ملاکهایی نظیر دیو بودن رقبای سیاسی و انتخاب بین بد و بدتر ، عبور کردهاند. به هر حال او براین نظر است که اصلاحطلبان اگر با همین روش ادامه دهند، حذف خواهند شد. به عقیده او نباید برای اصلاحطلبان انتخابات محل منازعه شود. اصلاحطلبان باید قبول کنند که زورشان نمیرسد