بررسی کتاب «مکتبهای ادبی ایران و جهان»
علی احسانی زاده( منتقد ادبی)فیض شریفی منتقدی بیدار و آگاه است. نویسنده ای است خلاق، شاعری است زبردست و نمایشنامه نویسی کاربلد و همواره دست به تالیفاتی میزند که دیگران کمتر به ذهنشان رسیده است؛ از جمله آنهاست «منافسات شاعران، ویس و رامین، درباره هایکو، پساخیامیان، یادداشتهای پیش از آلزایمر، آنتولوژی شعر ملل و ده ها اثر ناب دیگر...» با قلم فیض شریفی همواره در مواجهه با آثار خلاقانه و نو هستیم. او بی شک در ردیف نویسندگان پر تالیف ایران است؛ تالیفاتی که روی هم رفته دانشکده ادبیاتی است. قلم شریفی همچون همکلامی با او نافذ و گیراست و غالبا در لابلای کلام و نوشته هایش به مواردی برمیخوریم که کمتر جایی به آن اشاره رفته است. بی هیچ تعارفی فیض شریفی از وزنههای ادبیات امروز ایران است که حضورش نیاز مبرم ادبیات این سامان است. اینبار شریفی کتاب متفاوت دیگری روانه بازار نشر کرده است. کتابی مختلف الاضلاع که زوایای گوناگونی از ادبیات کهن و میانه و مدرن ما را به نمایش نهاده است. «مکتب های ادبی ایران و جهان» شریفی در این اثر سنگ تمام نهاده است. او در مجلد اول کتاب از شبکههای شعر فارسی آغاز می کند، سبکها را با دیدی نو برمیشمرد، عوامل تحول هر سبک را نشانمان میدهد و شاخصه های مرتبط با هر سبک را اعم از نظم و نثر بیان میکند و در پایان این فصل کاری ستودنی می کند، با حوصله و دقت یک آنتولوژی مفصل از آغاز شعر فارسی تا پایان دوره سبک هندی و مکتب بازگشت ارائه میدهد که مخاطب را بی نیاز از ارجاع به دواوین مختلفی میکند که غالبا دیریاب و نایاب هستند. در مجلد دوم به تشریح شعر و نثر در روزگار مشروطه میپردازد. شاعرانی را برمیشمارد که تاثیر ژرفی بر تفکر و ذهن نیما در کشف راهی نو در شعر نهادهاند. بی شک پیش از شریفی تا این مایه کسی لایههای پنهان تاثیرپذیری نیما را برای مخاطب آشکار نکرده است. ذهن نقادانه و هوشیار شریفی آثارش را در زمره آثار کاربردی روزگار معاصر قرار میدهد و محال است تالیفی از شریفی خواند و مطلبی نو نیاموخت. در مجلد دوم بعد از بررسی شعر و نثر روزگار مشروطه، به ارائه نمونههایی از آثار این دوره میپردازد. و در ادامه نقدینهای بر اِلِمان های مدرنیسم در شعر ققنوس نیما مینگارد. اوزان اشعار موفق، مضامین شعر نو، فرم، رنگ و لعاب اقلیمی ِ شعر نیما را بررسی میکند؛ بعد به شعر فروغ میرسد. به تشریح فنی چند شعر فروغ میپردازد و شاخصه های سبکی اشعار فروغ را برمی شمرد. شریفی همین روال را در حوزه شعر اخوان، شاملو و سپهری دنبال میکند و از هر کدام از آنها چکیدهای از سبک و سیاق شعریشان را نشان میدهد. یکی از جذابترین بخش کتاب وارسی و برشمردن مکتبهای ادبی غرب است که ادبیات شعری و داستانی روزگار ما بر پایه آنها عرضه شده اند. شریفی به سادهترین بیان و به دور از هر گونه پیچیدگی به شرح مکاتب ادبی می پردازد، نمونه میآورد و مخاطب را با هر کدام از مکاتب ادوار مختلف آشنا می سازد، صاحب آثار در هر مکتب را معرفی میکند و به مناسبت هر مکتب نمونه میآورد. و در پایان کتاب واژهنامه توصیفی مفصلی از مکاتب ادبی ارائه میکند که بسیار کار سنجیدهای است. تعابیری چون آیرونی، تعلیق، تک گویی، چند صدایی، سیلان ذهن، مرگ مولف و ...که این همه را یکجا نمیتوان یافت مگر در مکتبهای ادبی استاد شریفی. او در این کتاب رنج مخاطبش را، مسیح وار بر دوش کشیده تا مخاطب سرگردان و سردرگم به دنبال منابع گوناگون نشود. به هرآنجه شاعر و محقق و دانشجو یا هر علاقمند حوزه ادبیات نیازمند بوده پرداخته است. فقدان اینچنین کتاب جامعی معضلی بود که برطرف گردیده است. فیض شریفی یادگار بزرگانی چون شفیعی کدکنی، اسلامی ندوشن و زرینکوب هاست .