زمستان ایرانی و معمای بحران گازی
صلاحالدین هرسنی (کارشناس مسائل بینالملل)صلاحالدین هرسنی- هنگامیکه ناقوس جنگ اوکراین به صدا در آمد و روسها پوتینهای خود را به پا کردند و از مرز اوکراین گذشتند، تصور همگان بر این بود که واکنش روسیه و مشخصا شرکت (گازپروم) در قبال تحریم غرب، بستن خطوط لوله انتقال گاز طبیعی روسیه یا همان (نورد استریم) به اروپا خواهد بود. بنابراین با توجه به مجازات پوتین آنهم به واسطه قطع لولههای حامل گاز نورد استریم، اروپا زمستان سختی خواهد داشت. البته در همان هنگام این خوشبینی و خوش باوری در میان برخی از چهرهها و جریانهای داخلی به وجود آمد که شاید گاز ایران و قطر جای گاز روسیه به اروپا را بگیرد، تا قاره سبز نگران سختی سرما در زمستان 2023 نباشد. اما گویی این خوشبینی تعبیر وارونه یک رویا بود و طولی نکشید که دشواریهای کاهش دمای ایران جای زمستان سخت اروپا را گرفت. در روزهای اخیر تیتر اول خبرها و تحلیلها در سامانههای تحلیلی- خبری و اخبار رسانهها حکایت از آن دارد که استانهای مختلف ایران با کمبود گاز مواجه شدهاند، بهگونهای که بهواسطه این کمبود، برخی از ادارهها، واحدهای تولیدی، مدارس و کارخانهها به جهت سرمای سخت تعطیل و آن بخش از کارخانههایی که قرار است دایر باشند، با سوخت مازوت به کار خود ادامه میدهند. در این ارتباط، راه حل پیشنهادی مسئولان و متصدیان کار که البته عادت کردهاند شیپور تخصص را از دهانه گشاد آن بنوازند، این است که به جهت صرفهجویی در بخش خانگی میزان 6 ساعت در روز بخاریها را خاموش کنند یا آنکه پیچ مصرف آن را کم کنند. چرا که بیشتر این کمبودها به جهت استفاده از بخاریهای گازسوز مغازهها و منازل است. یا آنکه جای سوخت گازی با سوختهای دیگر مانند بخاریهای نفتی عوض شود، لباس گرم بیشتری در خانه بپوشند و عندالزوم و بر اساس حس نوستالوژیک در منازل کُرسی دایر نمایند و شاید در آینده دستور کار جدید آن باشد که روستانشینان نزدیک جنگلها، اسبها و الاغهای خود را برای بار چوب بخاریهای هیزمی، زین کنند تا زمستان به این طریق سپری شود.!! بسیار جای حیرت و تعجب است که برای کشوری که در میان 20 کشور مهم دارای منابع گازی با داشتن 1680 تریلیون مکعب رتبه دوم را داراست، باید مردمش در زمستان به جهت تراز در سوخت انرژی و مشخصا گاز طبیعی، بخاریها را خاموش کنند. اساسا کدام کشوری را میتوان سراغ گرفت که مردم کشورش به واسطه داشتن چنین منابع گازی باید ازسرمای زمستان بلرزند یا آنکه سوخت گازی را با سوختهای آلاینده عهد عتیق جابهجا کنند.؟! واقعیتهای موجود بیانگر آن است که بحران گازی اخیر در ایران قبل از آنکه ریشه در مصرف بیرویه خانوادههای ایرانی در منازل و کارخانجات و واحدهای تولیدی داشته باشد، ریشه در عوامل مدیریتی دارد. قطع سوآپ گازی ترکمنستان نیز فقط تحلیل ساده ماجراست و بیشتر برای توجیه ضعفهای داخلی است. در این ارتباط، شرکت نفت و گاز پارس گزارش داده است که فقدان سرمایهگذاری در سالهای گذشته در حوزه صنعت نفت و نبود منابع مالی و سرمایهگذاری داخلی و خارجی منجر شده است که کشور با شرایط ناترازی در منابع گازی روبهرو شود. همچنین طبق گزارش شرکت نفت وگاز پارس آنهم مطابق تعهدات شرکت ملی گاز ایران در افق ۱۴۱۰، میزان تقاضای گاز طبیعی در کشور بیش از ۱۳۵۰ میلیون متر مکعب در روز خواهد بود، این در حالی است که مقدار گاز شیرین قابل تحویل حدود ۹۵۰ میلیون مترمکعب در روز میباشد. به بیان دیگر اختلافی بالغ بر ۴۰۰ میلیون متر مکعب در تراز تولید و مصرف گاز طبیعی وجود خواهد داشت. لذا کشور با چالش جدی تامین گاز مشترکین و مصرفکنندگان بخشهای خانگی، تجاری، صنایع، پتروشیمیها، سیمان، فولاد، پالایشگاهها، نیروگاهها و صادرات مواجه خواهد بود. در سطحی دیگر، با توجه به فقدان برنامهریزی در حوزه میدان گازی پارس جنوبی و توسعه منابع جدید گازی و پیشتازی قطر در استحصال گاز در این حوزه مشترک گازی، تولید گاز شیرین با روند کاهشی به حدود ۸۱۵ میلیون متر مکعب در روز در سال ۱۴۱۲خواهد رسید. به این ترتیب، روندهای جاری نشان میدهد که بوی بهبودی از اوضاع شنیده نمیشود و حتی سوآپ گازی ترکمنستان به ایران نیز کمکی به حل مشکل نمیکند و لاجرم کمبود گاز و به تبع آن جایگزین کردن اجباری و ناگزیر سوختهای دیگر، داستان مکرر زمستانهای سرد در ایران خواهد بود.