شرایط تبیین را فراهم کنید!
محسن صنیعی (مدرس دانشگاه)محسن صنیعی- مقام رهبری در دو سال گذشته، بارها مساله تبیین را مطرح کردهاند، از جمله در سخنرانی ۱۹ دی برای مردم قم که اشاره کردند که: «تبیین صحیح حقایق از زبانهای مختلف و با ابتکار و نوآوری است چرا که راه برطرف کردن وسوسه تبلیغاتیِ اثرگذار بر ذهن جوان و نوجوان باتوم نیست بلکه تبیین و روشنگری است.» نگارنده در این نوشتار، سعی میکند پس از یک مقدمه به نقش رسانهها در تبیین حقیقت و وظیفه حکومت برای فراهمسازی بستر لازم برای تبیین حقیقت بپردازد.
در یک مقدمه باید گفت تبیین، آشکار شدن و وضوح بخشیدن به حقیقت است. حقیقت فقط نزد یک گروه نیست که تبیین حقیقت، وظیفه آنان باشد و هر کس در مقابل آنان، به دنبال باطل هستند. تبیین، وظیفه همه آحاد مردم خصوصاً آگاهان، خبرگان و کارشناسان، دلسوزان و رسانهها است. آنان که به دنبال تبیین حقیقت هستند، باید بر آن علم و آگاهی داشته باشد و با استدلال و همراه با احترام، به دنبال تبیین حقیقت برای مخاطب باشند؛ بهطوری که مخاطب، بر اساس اعتماد به گوینده، سخن تبیین کننده را بپذیرد. همان طور که رهبری فرمودند تبیین حقیقت با زبان نرم امکانپذیر است نه با زبان زور و باتوم و روشهای امنیتی و انتظامی در اتاقهای دربسته. تبیین کننده حقیقت، نباید مخاطب خود را فاقد تفکر و تشخیص بداند، بلکه باید مخاطب را دارای تفکر و قدرت تشخیص دانست. برای آن که همه بتوانند نظرات خود را بیان کنند و بتوانند در تبیین حقیقت در جامعه موثر واقع شوند، باید آزادی بیان را به طور کامل تضمین کرد تا همه رسانهها و مطبوعات، احزاب و گروهها و همه خبرگان و آگاهان، بتوانند در تبیین حقیقت مشارکت داشته باشند. حال با این مقدمه باید گفت که رسانهها، نقش بسیار موثری در تبیین حقیقت دارند. رسانهها باید به دنبال تبیین حقیقت نه تحریف حقیقت باشند. مثلا اگر حقیقت واقعیتهای اجتماعی را در نظر بگیریم رسانهها وظیفه دارند که در ابتدا توصیف دقیق و واقعی از شرایط، در اختیار جامعه قرار دهند و سپس با نقد شرایط و واقعیتهای جامعه در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حقوقی، به نقد ریشهها و عوامل بوجودآورنده بحرانها بپردازند. رسانهها باید از همه خبرگان و کارشناسان جامعه، استفاده کنند. در حقیقت، رسانهها مانند یک اتاق فکر برای تبیین حقایق عمل میکنند. کسانی که شرایط موجود را شرایط مطلوب میدانند، هیچگاه نمیتوانند در تبیین حقیقت، چگونگی و چرایی رسیدن به شرایط امروز، نقش موثر داشته باشند، چون اصولا شرایط را بسیار خوب و عالی میدانند. این نگاههای کارشناسان نقٌاد است که میتواند در تبیین حقیقت به خدمت گرفته شود. ضمنا برای آن که حاکمیت هم به دنبال کشف حقیقت باشد، باید پای سخن همه کارشناسان و خبرگان جامعه از همه طیفها و جریانهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بنشیند. گوش دادن به سخنان کسانی که فقط میل به مدح شرایط موجود دارند، فقط باعث انحراف در نگاه مدیران و سیاستگذاران شود. حاکمیت وظیفه دارد که آزادی رسانهها برای تبیین حقیقت را تضمین کند و شرایط مطلوب برای تبیین حقیقت را تضمین کند. برای رسیدن به حقیقت، باید آن را نورافشانی کرد، لذا باید همه واقعیتهای حقیقت و از زوایا و نگاههای مختلف برای مخاطب، نشان داده شود. نمیتوان در تاریکی، به دنبال حقیقت گشت. وجود فیلترینگ و فضای بسته اینترنتی، مانند این است که فرد را برای کشف حقیقت به یک تاریکخانه بفرستیم.
نتیجهگیری: تبیین حقیقت وظیفه همه کارشناسان، خبرگان و رسانههاست و دولت و حاکمیت وظیفه دارند که مطابق قانون اساسی، آزادی رسانهها را تضمین کنند.