بررسی پیامدهای اجتماعی تورم در گفتگوی همدلی با دکتر رضا اسماعیلی
گرانی؛ فقط یک مساله اقتصادی نیست
همدلی| رئیس اتحادیه نمایشگاهداران خودروی تهران روز گذشته اعلام کرد قیمت خودرو نسبت به ماه گذشته ۴۰ درصد افزایش داشته، البته در یکهفته اخیر حدود ۱۰ درصد کاهش یافته است. خودروهای خارجی وارداتی هنوز در بازار عرضه نشده است، در صورت عرضه این خودروها کاهش قیمت پیشبینی میشود.
هماکنون این میزان عرضه خودرو، پاسخگوی بازار نیست و در این سه سال گذشته ۴۷ درصد از نیاز بازار خودرو کمتر تولید و روانه بازار شده است. این آمار در حال ارائه شده که تنها خودرو افزایش قیمت بالایی نداشته، بلکه همه محصولات حتی غذایی هم با این تورم دست و پنجه نرم کردند. طبیعتا این افزایش قیمتها تاثیرات منفی زیادی روی جامعه و حتی جیب مردم دارد و چون افراد با این میزان از افزایش قیمت توانایی رسیدن به خواستههایشان را ندارند یا دچار سرخوردگی میشوند و یا برای تامین هزینههای خود دست به کارهایی میزنند که آن را بزهکاری میدانند. چرا به سمت چنین کارهایی میروند؟چون در حال حاضر درآمد کارگران ۸ میلیون کمتر از خط فقر است. معیشت جامعه کارگری در وضعیت قرمز قرار گرفته است. درست در شرایطی که وزارت کار خط فقر را حدود ۱۴ میلیون تومان اعلام میکند، حداقل حقوق کارگری حدود ۶ میلیون تومان است.در واقع اگر مبنا را خط فقر اعلامی از طرف وزارت رفاه یعنی حدود ۱۴ میلیون تومان و حداقل حقوق یک کارگر را حدود ۶ میلیون تومان در نظر بگیریم میتوان گفت که دریافتی جامعه کارگری حداقل ۸ میلیون تومان کمتر ازخط فقر است.
این در حالی است که یک کارشناس حوزه کار می گوید:«بر اساس بند ۲ ماده ۴۱ قانون کار حداقل هزینه سبد معیشت باید مبنای تعیین دستمزد باشد که رقمی بیشتر از خط فقر است. حالا نه تنها درآمدهای جامعه کارگری حداقل هزینههای سبد معیشت کارگری را پوشش نمیدهد بلکه بیشتر جامعه امروز در زیر خط فقر هستند.»
تورم در یک جامعه به عنوان پدیده اقتصادی است که دارای عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تلقی میشود. در جوامعی که شهروندانش با نرخ تورم فزاینده مواجه هستند علاوه بر بعد اقتصاد، سهم دیگر عوامل در پیدایش تورم و تشدید پیامدهای آن بیشتر میشود.
برای بررسی پیامدهایی که این گرانیها در جامعه دارد به گفتوگو با دکتر رضا اسماعیلی، پژوهشگر و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
وضعیت اقتصادی روی بزهکاری تاثیر گذار است؟
در جامعه کنونی ایران، به دلیل کاهش ارزش پول ملی کشور و افزایش تقاضاها برای حفظ سرمایه، مردم به سمت این مسئله حرکت کنند که سرمایههای کوچک خود را از بانکها خارج کرده و به سمت خرید کالاهای ارزشمند از جمله طلا، مسکن و اتومبیل بروند. به همین دلیل گران شدن این کالاها فراتر از یک مسئله اقتصادی است.به طور مثال اتومبیل در حال حاضر به یک کالای سرمایهای تبدیل شده و همین ماجرا باعث شده که ارزش اقتصادی اتومبیل، فراتر از ارزش واقعی آن باشد و پیامدش هم این است که افراد از یک منظر تلاش میکنند که سرمایه از دسترفتهشان را حفظ کنند. در همین میان عدهای هستند که فکر میکنند ثروتمندتر شدهاند درصورتی که این حس کاذب است و واقعیت این است که با گران شدن کالاها افراد به همان میزان فقیرتر شدهاند چون از ارزش پول ملی کاسته شده است.
پیامدهای اجتماعی ماجرا چیست؟
پیامدهای اجتماعی ماجرا هم این است که هرقدر یک کالا گرانتر میشود، افراد در معرض ناامنی بیشتری قرار میگیرند چون به همان میزان قدرت خریدشان را از دست میدهند و حتی تحقیقات هم نشان داده وقتی قیمت یک کالایی افزایش پیدا میکند، خرید و مصرف آن کالا هم افزایش پیدا میکند و این اتفاق بهخاطر احساس ناامنی در مردم است چرا که فکر میکنند ممکن است دیگر به آن دستیابی نداشته باشند. این ناامنی مستمر باعث میشود که شهروندان به این فکر کنند که این وضعیتی که با آن روبهرو هستند، ادامهدار است.
هرجامعهای برای اینکه تعادل خودش را حفظ کند بایستی یک تناسب بین اهداف و راههای رسیدن به آن هدفها را ایجاد کند. در جامعهای مثل ایران که اصطلاحا اتمیزه شده و اهداف مادی افراد نسبت به اهداف معنویشان در اولویت قرار گرفته، باعث میشود افراد تمام تلاششان را بکنند تا به چیزی برسند؛ اما به داراییهایی مثل خانه و ماشین نمیرسند، حس ناتوانی به آنها دست میدهد و به همین دلیل به سمت کارهای نامشروع، خلاف و بزهکاری میروند که نتیجهاش میشود افزایش هنجارشکنی وبزهکاری در جامعه.
دزدی و سرقت همیشه وجود داشته اما آیا ملاک و معیاری وجود دارد تا اعلام کنیم این رقم افزایش پیدا کرده است؟
شاخص استاندارد نرخ سرقت این است که به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در جامعه چند نفرشان دست به عملیات سرقت میزنند.
چند نفر از افراد؟
در حال حاضر گزارش دقیق این ماجرا را به خاطر ندارم. اما میزان سرقت در دهه نود دائما روبه افزایش بوده و در واقع این دهه را میتوان دوران انفجار آسیبهای اجتماعی در ایران دانست. البته افزایش دزدی جنبه مثبت هم دارد(با شوخی) شما نگاه کنید که این سارقان چه قدر کار برای دوستان فلزکار و جوشکار و فروشندگان دوربین ایجاد کردهاند.
چرا سرقتها خشنتر شدهاند؟
بخش عمدهای از سرقتهای همراه با خشونت مربوط به افرادی است که دزدان حرفهای نیستند، به همین دلیل هم به دیگران آسیب میزنند و رفتارهای همراه با خشونت از خودشان نشان میدهند. حالا چرا دزدها خشنتر شدهاند؟ به این خاطر که تعداد دزدهای تازه وارد در حال افزایش است. چون سارقان حرفهای به قوانین آشنایی کامل دارند و با ظرافت کامل کارشان را انجام میدهند.