تقدیری که مرگ مظفرالدینشاه را عقب انداخت
اگر مشروطیت امضا نمیشد...
شاید به نظر برسد دوران حکومت قاجاریان در ایران تا حدودی یکدست و تکراری بوده است اما با خواندن تاریخ و تحلیلهای مربوط به آن دوران پی میبریم که اتفاقات بنیادینی در زمانه پادشاهان خوشگذران و سختگیر و گاه ساده قاجار رخ داده که باعث ایجاد دگرگونیهایی در اصول کلی سیاست حکمرانی کشور شده است.
دوره مظفرالدینشاه قاجار از آن دورههایی بود که خواه و ناخواه در تاریخ کشور ما تاثیرگذار بوده است. مظفرالدینشاه، پنجمین شاه قاجارها بود که بر ایران حکم راند؛ بهمدت یک دهه. البته نکته جالبترش اینجاست که بهمدت 4دهه منتظر ماند تا به این یکدهه برسد.
تقصیری هم نداشت، پدرش که ناصرالدینشاه باشد، نزدیک به نیمقرن بر ایران حکم راند و در نتیجه آقامظفر، ناچار شد 4دهه زیر سایه پدر و در کسوت ولیعهدی روزگار بگذراند. به وقت فروردین 1232بود که در تهران به دنیا آمد.
جالب اینکه بچه هم بود که ولیعهد شد و والی آذربایجان او را به تبریز فرستاد. مظفرالدینشاه را به نوعی، پادشاهی میدانند که حکم نابودی قاجارها را امضا کرد؛ یعنی مشروطه را. بعد از مشروطه بود که محمدعلیشاه آمد و 3سال حکم راند و بعدش هم احمدشاه آمد که 16سال سلطنت کرد؛ ولی عملاً زمانه این دو شاه بعدی هرج و مرج بود و منجر به شورشها و اعتراضات فراوان و در نهایت ظهور رضاخان شد.
مظفرالدینشاه کودکی بیمار و ناخوش احوال و زردرو بود که در 9سالگی ولیعهد شد. او فرزند شکوهالسلطنه، دومین زن عقدی ناصرالدین شاه بود. بیشتر عمرش هم در دارالحکومه تبریز گذشت.
تنها یک روز مانده به پنجاهمین سال سلطنت ناصر بود که به او خبر دادند چه نشستهای که پدر را کشتند و حالا تو باید شاه باشی. او هم با آن حال نزار و بیمارش، راهی تهران شد تا سلطنت کند.
در مورد مظفرالدینشاه، از همان دوران کودکی که ولیعهد شده بود، نکته جالب اینجاست که اطرافیانی که داشت کارهایش را انجام میدادند و برایش تعیین تکلیف میکردند. وقتی که درخواست روحانیون و مردم و کسبه و... برای مشروطه و عدالتخانه بالا رفت، مظفرالدینشاه خبری از ماجرا و اعتراضها نداشت.
تا اینکه انگلیسیها به گوشش رساندند که چه خبر است.
او هم 14مرداد 1285فرمان مشروطیت را امضا کرد. البته رفتوآمدی هم داشت تا کاملتر شود. در نهایت وقتی که تکلیف مشروطیت مشخص شد، 10روز بعدش شاه بیمار فوت کرد.
او از کودکی درگیر بیماریهای خونی و کلیوی بود و وقتی که شاه شد، گفتند بیشتر از 4 سال عمر نمیکند؛ هرچند که یک دهه سلطنت او به طول انجامید؛ شاهی که اینقدر مملکت برایش مهم نبود که وقتی میخواست به سفرهای چندماهه به اروپا برود، اطرافیانش به مسئولان گمرک فشار میآوردند که درآمد را بیشتر کنید که شاه قصد سفر دارد و پولی نداریم.
جالب اینکه گروهی بهشدت علاقهمندند که شاه بیمار چند روزی دیرتر بمیرد، گروهی هم تعمدا پزشکها را کم کرده بودند که زودتر بمیرد.
اما چرا؟ چون قانون اساسی مشروطه در حال نگارش بود و اگر شاه زودتر میمرد، معلوم نبود نفر بعدی موافق باشد و دوباره در این مسیر قدم بگذارد یا نه.
وی ۱۰روز پس از امضای قانون اساسی مشروطه، در 18دی 1285ش برابر با 24ذیقعده 1324ق در 54سالگی درگذشت.
مظفرالدینشاه در حالی که مردم ایران نیازهای اولیه خود را به سختی تهیه میکردند، چندین بار به سفرهای دراز مدت اروپایی رفت و قرضها و وامهای زیادی گرفت تا هزینه خوش گذرانیهای خود را تامین کند.