غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


بررسی اوضاع احوال موسیقی و تئاتر در روزهایی کم‌فروغ‌تر از دوران کرونا

این روزهای دشوار هنرمندان

همدلی| علی نامجو: با ورود کرونا به ایران، امید بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر به‌خصوص در عرصه موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی به ناامیدی بدل شد زیرا بازار نه‌چندان قابل‌توجه این عرصه که تا پیش‌ازاین اپیدمی جهان‌سوز هم چندان تعریفی نبود به‌کلی فلج شد و کار به‌جایی رسید که تعداد زیادی از هنرمندان از عهده تمدید قرارداد اجاره خانه‌هایشان هم برنیایند چه رسد به زیست هنرمندانه. بیش از دو سال خانه‌نشینی اهالی هنر در عموم رشته‌ها با فروکش کردن التهاب ناشی از فراگیری کرونا داشت کم‌کم بنای پایان یافتن داشت اما در روزهای پایانی شهریورماه این خانه‌نشینی دستکم تا امروز برای سه ماه دیگر تمدید شد.در ادامه و برخلاف واریزهای اندک و گاه‌گاهی صندوق اعتباری هنر و عکس آنچه در خبرها آمده بود در شب یلدا هم خبری از واریز عیدانه برای اهالی هنر نبود تا این دل‌خوشی هم دستکم برای این چندماهه از میان برود و کار را سخت‌تر و سخت‌تر کند.در این شرایط و با توجه به عدم‌حمایت دولتی قابل‌توجه از سوی دولت این باور در اهالی هنر بیش‌ازپیش تقویت شد که مدیریت کلان فرهنگ و هنر در این سرزمین درک درستی از اوضاع‌واحوال هنر در ایران این روزها ندارد. برای نمونه همین دیروز، یکی از کارگردانان جوان تئاتر کشورمان گفت‌وگویی با یکی از رسانه‌ها داشته و آنجا توضیح داده که فعلاً نه خبری از تنخواه وعده داده‌شده معاونت هنری وزارت ارشاد خبری هست و نه از استقبال قابل‌توجه مخاطبان تئاتری.البته وضعیت تئاتر در طول یکی دو سال گذشته که کشور با کرونا دست‌وپنجه نرم می‌کرد هم چندان به سامان نبود. با پایان کار این ویروس دست‌کم بعد از ماه‌ها گرفتاری امید به دل اهالی تئاتر بازگشته بود که دوباره کار را از سر بگیرند و باقدرت بتوانند به عرصه بازگردند؛ امیدی که البته خیلی زود جای خودش را به یاس داد و درنهایت کاری کرد که خیلی از تماشاخانه‌ها باید به گزینه تعطیلی فکر کنند.
 مشکل همه در حوزه اقتصادی است
ابوالفضل کریم‌زاده نائینی کارگردان نمایش «توریست» که قرار است از ۱۳ دی در سالن کوچک مرکز تئاتر مولوی روی صحنه برود، درباره روند تولید این اثر نمایشی به مهر گفت: کار تولید نمایش «توریست» از اوایل اردیبهشت سال جاری که نوشتن نمایشنامه توسط غزاله چیذری آغاز شد کلید خورد. یک ماه نوشتن متن طول کشید و از اوایل تیر تمرین‌های نمایشی را شروع کردیم.
او ادامه داد: در شهریور و مهر سال جاری چند اجرای خصوصی در دانشگاه تربیت مدرس داشتیم و بعدازآن نمایش «توریست» را برای شورای مرکز تئاتر مولوی اجرا کردیم که مورد تأیید شورا قرار گرفت و قرار شد از ۱۳ دی نمایش را در سالن کوچک این مجموعه روی صحنه ببریم.
کریم‌زاده نائینی درباره اجرای عمومی تئاتر در شرایط فعلی جامعه، یادآور شد: وقتی تمرین‌های نمایش «توریست» را شروع کردیم شرایط جامعه این‌چنین نبود. نه‌تنها ما بلکه گروه‌ها و دوستان دیگری که در شرایط فعلی آثارشان را روی صحنه می‌برند در بحث اقتصادی با مشکل مواجه هستند.
این کارگردان جوان تئاتر تأکید کرد: عقیده شخصی من این است که در هر شرایطی تئاتر نباید تعطیل شود زیرا تئاتر ضرورت جامعه است. در شرایط فعلی اقتصاد تئاتر رو به نابودی است و اگر تئاتر نابود شود، فرهنگ، تمدن، اقتصاد و سایر بخش‌ها هم آسیب می‌بیند.کارگردان نمایش «توریست» در خصوص نحوه تبلیغات مدنظر برای جذب مخاطب این اثر نمایشی، اظهار کرد: خبرگزاری‌ها اخبار نمایش را منتشر می‌کنند و درعین‌حال ما هم بیشتر با دانشگاه‌ها و دانشجوها در ارتباط هستیم تا بتوانیم آن‌ها را برای تماشای این اثر جذب کنیم.کریم‌زاده نائینی در پایان سخنان خود درباره وضعیت تأمین هزینه‌های مالی تولید نمایش «توریست» گفت: یکی از دوستان به‌عنوان تهیه‌کننده و به‌صورت شخصی هزینه‌های تولید نمایش را متقبل شده است. قول‌هایی از اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد برای دریافت تنخواه داشته‌ایم که بعید می‌دانم این روزها به دستمان برسد.
پیکر نیم‌مرده موسیقی
از سوی دیگر اوضاع موسیقی هم چندان تعریفی نیست و اگر نسبت به تئاتر بدتر نباشد، بی‌شک بهتر هم نیست. اتفاقاً در همان روزهایی که آقای وزیر از هنرمندان عرصه موسیقی برای برگزاری کنسرت دعوت کرده بود، بسیاری از اهالی هنر موسیقی به این سخنان واکنش نشان دادند؛ برخی از بدل شدن پیکر هنر موسیقی به پیکری نیم مرده سخن گفتند و گروهی دیگر توضیح دادن که موسیقی ایرانی در روزگار رونق برگزاری کنسرت‌ها هم حال‌وروز چندان خوبی نداشت، حالا با این احوالات در سطح جامعه که وضعیت بحرانی‌تر از سابق هم شده است.
علیرضا امینی؛ پژوهشگر و منتقد موسیقی در همین باره و با ارزیابی منفی نسبت به کنسرت‌هایی که طی ماه‌های اخیر با حمایت برخی از نهادها و مجموعه‌های دولتی برگزار شده است، توضیح داد: به نظرم الآن باید مدیریت بحران در عرصه فرهنگ و هنر، بودجه خوبی را به این موضوع اختصاص دهد که موسیقی اصیل ایرانی به میدان بیاید و سکان اصلی موسیقی کشورمان را به دست بگیرد. ما باید شاهد تولد چاووش‌های جدیدی در عرصه موسیقی باشیم که بیایند و رسالت فرهنگی خود را انجام بدهند و موردحمایت هم قرار گیرند. اگر دولت نگاه فرهنگی داشته باشد، هنرمندان هم دیگر نگران نیستند که با دولت فرهنگی همکاری کنند و برخی آن‌ها را متهم کنند. در این راستا نکته «تأمین» و «حمایت» هم از بحث یارانه گذشته است. یعنی در اینجا تأمین صددرصدی است که موردتوجه قرار می‌گیرد. یعنی یک هنرمند نباید دیگر نگران فروش صندلی سالنی باشد که در آن کنسرت برگزار می‌کند. او نباید نگران باشد که دستمزد نوازنده را می‌تواند پرداخت کند یا نه. هنرمند باید در این ساختار بتواند بدون دغدغه مالی کار خود را انجام دهد.
او از وظیفه دولت برای حمایت از هنرمندان موسیقی ایرانی در این ایام سخن گفت و افزود: اکنون وقت برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری درست توسط «دولت فرهنگی» است. دیگر وقت آن است تا از اجرای رپرتوار موسیقی کلاسیک ایرانی به معنا و مفهوم مطلق کلمه حمایت شود. یعنی اگر فلان هنرمند بیاید و این آمادگی را داشته باشد که بخواهد آثار علینقی وزیری، درویش خان، روح‌الله خالقی و دیگر هنرمندان را اجرا کند، دولت باید حمایت صددرصدی خود را از این فرآیند انجام دهد. اتفاقاً خلأهای فرهنگی که طی این چند ماه صورت گرفته می‌تواند بهترین فرصت برای احیای دوباره موسیقی ایرانی با حمایت صددرصدی دولت باشد.
 زنگ خطر نابودی
این منتقد باسابقه حوزه موسیقی در بخش دیگری از سخنانش هم با اشاره به زنگ خطر فراموشی موسیقی ایرانی، به از نگرانی‌های خودش هم سخن گفت و توضیح داد: ما نباید اجازه دهیم موسیقی اصیل ایرانی نابود شود. به‌واقع نگران هستم که بعدازاینکه جریانات و التهابات اخیر تمام شود، ما چه چیزی از موسیقی ایرانی خواهیم داشت؟ زمانی که در این جریانات برخی آثار فاقد ارزش موسیقایی، به‌عنوان یک اثر شاخص و ماندگار معرفی می‌شوند، این یعنی زنگ خطر، این یعنی اینکه آن نوع موسیقی می‌تواند از موسیقی اصیل ایرانی بیشتر موردتوجه قرار گیرد. شرایطی که قطعاً موجب فراموشی و از دست دادن اصالت‌ها می‌شود.
 مسئولان، وظیفه‌ای ندارند
سخنان علیرضا امینی اما از نگاه برخی چهره‌های باتجربه موسیقی ایرانی تا حد زیادی خوش‌بینانه تلقی شد و حتی موردنقد هم قرار گرفت؛ کیوان ساکت که از نام دارترین آهنگسازان و نوازندگان حال حاضر موسیقی ایرانی هم به‌حساب می‌آید، با انتقاد از رویه دولت در زمینه هنر و به‌ویژه موسیقی گفت: مسئولان فرهنگی این کشور اساساً وظیفه‌ای برای خودشان در زمینه حفظ موسیقی ملی ایران قائل نیستند که اگر بودند، وضع هنرمندان پیشکسوت این عرصه، این‌گونه نبود.
او ادامه داد: من و بسیاری از فعالان حوزه موسیقی ایرانی سال‌های سال به‌تنهایی و بدون هیچ نوع حمایت دولتی و حاکمیتی همه تلاش خودمان را به کار بستیم تا موسیقی ایرانی به حیات خود ادامه بدهد و تا حدی که توان داریم عموم جامعه ایرانی را به این هنر ملی جلب کنیم اما اوضاع موسیقی ردیفی دستگاهی ما با موسیقی کلاسیک در اروپا و امریکا از منظر حمایت دولتی به‌هیچ‌وجه قابل‌مقایسه نیست؛ در این شرایط البته ممکن است کسی به سخن من نقد وارد کند و بگوید وقتی در کشور ما برخی به خواست عمومی توجهی ندارند، شما در زمینه حمایت از موسیقی ایرانی چه انتظار عجیبی دارید؟ من، به چنین منتقدی هم البته حق می‌دهم هم معتقدم وقتی در یک کشور به ثروت ملی که موسیقی ایرانی یکی از مصادیق آن است، توجهی نمی‌شود، طبیعی است که بسیاری دیگر از ثروت‌های مادی و معنوی هم که سهم همه مردمان این سرزمین است، از بین خواهد رفت. 
 روزی به خودمان افتخار خواهیم کرد
ساکت افزود: البته ما هیچ‌گاه از تلاش باز نخواهیم ایستاد اما این رسم برخورد با هنر و هنرمند نیست؛ در سراسر دنیا حاکمیت و دولت وظایفی در قبال ثروت‌های ملی بر عهده دارد که ظاهراً بنا نیست، اینجا موردتوجه قرار بگیرد. من شک ندارم که روزگار رو به بهبود حرکت خواهد کرد و دیرزمانی نخواهد بد که هنر به جایگاهی که شایسته آن است، خواهد رسید و آن زمان است که همه ما از نفس کشیدن در این جغرافیا لذت خواهیم برد و به خودمان افتخار خواهیم کرد.
با کنار هم قرار دادن همه این سخنان و البته واکنش‌ها و نظرات دیگر هنرمندان درباره اوضاع‌واحوال کار هنری در این ایام می‌توان نتیجه گرفت در عمل هنرمندان به حال خود واگذاشته شده‌اند و فعلاً قرار نیست تلاشی برای بهبود این وضعیت انجام شود؛ در این وضع تنها می‌توان به پیش رو چشم دوخت و منتظر ماند تا شاید روزگاری قابل افتخار فرابرسد که دستکم در آن هنر و هنرمند واقعی در صدر بنشینند و مخاطبان هنر اصیل هم با نوشیدن از این چشمه ماندگار هم لذت ببرند و هم به رشد و تعالی برسند.