غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


سکوت اجباری همراهان دولت رئیسی

رضا صادقیان- اعتبار انتقاد از چهره‌های سیاسی، صاحبان قدرت و سیاست‌گذاران به محتوی نقد ارتباط دارد و شخص نقد شونده و زمان نقد برای سنجش عیار نقد از اهمیت برخوردار نیست.این روزها روزنامه‌نگاران و مدافعان دولت سکوت اختیار کرده‌اند، سکوت آنان نه تنها اختیاری نیست، بلکه آنان ناچار هستند در زمانه امروز مهر سکوت بر لب بزنند و مانند سایر شهروندان نظاره‌گر تصمیم‌های نادرست دولت باشند. اگر چند صباحی به عقب‌تر برویم، سکوت کنندگان امروز را در دولت گذشته زبان گویای منتقدان می‌بینیم. افرادی که از بامداد تا شامگاه دولت دوازدهم را به دلایل متعدد مورد نقد قرار می‌دادند. انتخاب آن شیوه به عنوان رویکردی که از صاحبان قدرت مطالبه‌گری می‌کرد، بسیار درست است، چرا که نیاز است صاحبان کرسی‌های تصمیم‌گیری پیوسته مورد سنجش و نقد بدون تعارف قرار بگیرند. حتی اگر نقد کوبنده باشد و به اصطلاح زمینه ناراحتی مدیر مربوطه را فراهم کند. افراد خموش امروز در سال‌ گذشته نقد دولت از منظر اقتصادی سیاسی، انتقاد از دولت به دلیل بی‌تصمیمی درباره کرونا، نقد دولت به دلیل تورم، افزایش نرخ ارز، اهمیت ندادن به رشد شتابان نقدینگی، نقد دولت در زمینه فروش نفت و کاهش صادرات کالا و... را انجام می‌دادند، اما کسانی که آن روزها نماینده نقد دولت بودند، این روزها سکوت کردند. چرا که دفاع آنان از دولت سیزدهم و هورا کشیدن برای دولتی که هنوز کارنامه مشخصی در حوزه اقتصاد و عملی کردن وعده‌هایش انجام نداده است، بسیار دشوار است.نگاه مدافعات دولت سیزدهم در گذشته انتقادی و امروز پیشه کردن سیاست سکوت است؛ انتخاب این رویه با هر دلیلی صورت گرفته باشد، حکایت از آن دارد که این افراد نه منتقد بوده‌اند و نه سودای نقد سیاست‌های اشتباه دولت را داشته‌اند. بحث اساسی آنان کاهش هزینه تصمیم‌های اشتباه نبوده است، بلکه آنان شخص سیاست‌مدار برایشان از اهمیت نقد برخوردار بوده است، مسئله آن بود که شخص را نقد کنند و در کنار آن و برای تصویرسازی مخاطب گوشه چشمی هم به سیاست‌ها داشته باشند. برای این افراد روحانی، جهانگیری، ظریف و ... قابل نقد هستند، اما رئیسی، مخبر و حتی وزیران پرحاشیه و هزینه‌ساز قابل نقد نیستند. در واقع منتقدان دیروز دولت دوازدهم بیش از آنکه مدافع انتقاد از دولت‌ها باشند در عمل نشان دادند که منتقدان رفاقتی، شخصی و لحظه‌ای هستند. منتقدانی که جریان رقیب قابل نقد است، اما قلم‌شان به سوی دولت جدید نمی‌چرخد. سکوت می‌کنند تا دل کسی از نقد آن رنجیده خاطر نشود؛ به عبارتی ما با منتقدان سفارشی روبه‌رو هستیم.
اما این سکوت را می‌توان به سلبی بودن رفتار آنان در حوزه سیاست نیز مرتبط دانست؛ چه بسا بخش زیادی از جریان اصول‌گرا قبل از برگزاری انتخابات سال 1400 چنین رویکردی را پیشه کرده بودند. به این نیز اضافه کنیم، بخش زیادی از نیروهای رسانه‌ای مدافع دولت سیزدهم، کنش‌گری خود به دلیل تعریف شدن در حلقه اصول‌گرایی در زیست اجتماعی و رسانه‌ای را براساس رفتار سلبی در سیاست تعریف کردند. بنابراین آنان اتحاد نسبی، جمع شدن دور یک گزینه نهایی، نقد دولت دوازدهم، پیشه کردن رفتار ستیزنده با کاندیدای نزدیک به جریان دولت سابق و حتی تصمیم‌گیری درباره احیای برجام و سیاست خارجی را به صورت سلبی و نه ایجابی دنبال کردند. به عبارتی دیگر؛ این افراد تنها به فکر انتقاد بودند، بدون آنکه برای فردای بعد از انتقاد برنامه و چشم‌انداز مشخصی داشته باشند. بنابراین وقتی طرف مقابل به هر دلیل از صحنه سیاست بیرون می‌رود و یا بیرون گذاشته می‌شود، منتقدان دیروز به دلیل نبود گزینه قابل نقد و نبود کوچک‌ترین چشم‌انداز مشخص و سیاست‌های عملگرایانه سکوت اختیار می‌کنند. چرا که تمام رفتار آنان در سپهر عمومی براساس نفی رقیب سیاسی بنیان گذشته شده بود.