غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


تحلیل تقی آزاد ارمکی از سخنان قالیباف؛

«نوسازی حکمرانی» جراحی عمیق می‌خواهد

یک استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه جامعه ما از مفهوم «مردم»ی که یک نیاز دارند عبور کرده و ما با یک «جامعه متکثر» روبرو هستیم، گفت: باید نوع شیوه حکمرانی تغییر کند و برگردد به جامعه و نیروهای اجتماعی که دارند در جامعه زیست می‌کنند. کار را باید به متخصصان برگردانیم و متخصص عرصه مجلس و قانون بیاید. جمهوری اسلامی این همه جمعیت متخصص تولید کرده، راست و چپ هم فرقی نمی‌کند، متخصصی که اول دردش تخصص و بعد ایدئولوژی باشد؛ وقتی اول درد ایدئولوژی باشد، متخصص حذف می‌شود.
تقی آزاد ارمکی در گفت‌وگو با جماران پیرامون سخنان اخیر رئیس مجلس شورای اسلامی مبنی بر «نوسازی نظام حکمرانی» و «بازگشت به مردم» گفت:« اینکه آقای قالیباف چنین موضعی گرفته را حُسن می‌دانم؛ یعنی باید به عنوان یک اقدام مثبت قلمداد کرد. چون همیشه کسانی که تحلیل و بررسی حوادث داشتند، می‌گفتند برای اینکه فروپاشی را پروژه دیگران نکنیم و رادیکالیزم هم پروژه خودمان نشود، لازمه‌اش یک نوع اصلاحات است و اصلاحات هم باید از درون نظام سیاسی و مدیریتی پیش بیاید. بنابر این، یک اتفاق خوب است و باید از این بابت خوش‌آمد گفت به ایشان و کسانی که دارند این راه را پیش می گیرند. ولی به نظر من کار سختی است و در حد یک حرف نیست؛ اگر «نوسازی حکم‌رانی» مدنظر هست، باید مبادی آن فراهم شود.»
این استاد دانشگاه ادامه داد:«مثلا ممکن است امروز بازگشت به دموکراسی دوگانه را حکومت در دستور کارش قرار بدهد، مثلا موافقان و منتقدان یا چنین چیزی که دیروز در قالب اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی رقم می‌خورد حالا در قالب‌های دیگری شکل بگیرد، این خوب است ولی نمی‌تواند همه ماجرا باشد و ما را به یک نوسازی حکم‌رانی برساند. لازمه‌اش یک جراحی عمیق‌تر است. جراحی هم صرفا در حوزه اقتصاد یا حتی سیاسی و شیوه‌های حکم‌رانی نمی‌تواند صورت بگیرد. اشکال حکم‌رانی ایران در ساحت حقوقی و نظام حقوقی و قانونی است. به همین خاطر سختی کار آقای قالیباف نوع رابطه قوه مقننه با قوه قضائیه است و آنجا باید این رابطه صورت‌بندی شود و یک الگویی از آن بیرون آید که بدون فروریختن هر دو نهاد، بتواند نوسازی حکم‌رانی اتفاق بیفتد.»
ازاد ارمکی افزود:« به این دلیل می‌گویم ماجرا در حوزه حقوقی و قانونی است که قوه قضائیه ما عرصه قضاوت و صدور حکم و معمولا پشت آن مجازات است. لذا قوه قضائیه مستمرا به سراغ مجازات کردن متهمان می‌رود. یعنی سیاست‌ها و صورت‌بندی‌هایی در باب پیدا کردن مصادیق متهم و بعد هم مجازات دارند. یعنی از دوره آقای بهشتی به این طرف هیچ فرقی نمی‌کند، شاکله جمهوری اسلامی به گونه‌ای طراحی شده که قوه قضائیه شکل بگیرد و کسی در این کشور دغدغه حقوق و قانون ندارد. تصور مجلس هم این است که دارد قانون‌گذاری می‌کند ولی قانونگذاری نمی کند و مجموعه ای از آیین نامه ها را ثبت و ضبط می کنند که اساسا کار دولت و قوه مجریه است.»
این جامعه‌شناس درباره لزوم تغییرات در ارکان دیگر گفت:« قوه قضائیه ما باید دچار یک دگردیسی بنیادی شود. درخواست من از آقای قالیباف این است که به این سمت برود. یعنی به قوه قضائیه بگوید شما چه کاری را بر عهده دارید؟ فقط مجازات می‌کنید و یک ساحت حقوقی که از آن حکمرانی بیرون آید را طرح نمی کنید و اجازه نمی دهید شکل بگیرد.»
وی افزود:« بنیان‌های یک حکم‌رانی خوب حقوقی و قانون است و بعضی از دوستان ما اشتباه می‌کنند و آن را به عرصه سیاسی می‌آورند و فکر می‌کنند مثلا اگر رئیس جمهور خندان یا قدبلندی باشد یا نباشد، حکمرانی خوب است. حکمرانی خوب بنیان‌های حقوقی و قانونی دارد و مسأله‌اش این است که تقسیم کار با نظام اجتماعی باشد. یعنی به یک تقسیم کار اجتماعی جدید مبتنی بر مشارکت‌پذیری همه گروه‌های اجتماعی و به رسمیت شناختن حیات اجتماعی با تنوع و تکثر برگردد و هر چیزی از آن در آید حکم‌رانی خوبی خواهد بود.»
 تقی آزاد ارمکی درباره سخنان متفاوت برخی مسئولان گفت:«اینکه بگوییم صدای مردم را شنیده‌ایم کافی نیست، درخواست مردم را باید متوجه شویم. مردم زندگی می‌خواهند؛ یعنی آرامش، حکومت بدون تنش، پرداختن به نیازها، مشارکت مردم، منافع ملی و سایر موارد. آن وقت فرو ریختن ایدئولوژی که همه دغدغه آن جنگ با دشمن است، پیش می‌آید. یعنی «عبور از ایدئولوژی» مطرح می‌شود. آقای قالیباف باید الزام‌های سخنی که می‌گوید را بداند.»
این جامعه‌شناس در بخش دیگری در همین ارتباط گفت:« اینها تصور می‌کنند اگر دو امتیاز بدهند و این مسأله را در ساحت عمومی به رسمیت بشناسند مشکل حل شده است. بعد مهم‌تر از همه این است که مردمی که این‌ها می‌گویند مردمی نیست که در جامعه ضدیت پیدا کرده است. این مفهومی که آقایان درآورده‌اند، از دوره انقلاب بوده و بیشتر مارکسیست‌ها و کمونیست‌ها در دهان ما گذاشته اند، که مفهوم «ناس» به معنای «مردم» است. جامعه ما از مفهوم مردم عبور کرده و چیزی به نام مردم به معنای امر منسجم، یک‌پارچه و یک‌دستی که یک نیاز دارد عبور کرده و ما با یک جامعه متکثر روبه‌رو هستیم.»
وی ادامه داد:« آقایان فکر می‌کنند اصول‌گرایان رادیکال یا «نواصول‌گرایی» نتوانسته‌اند مردم را بفهمند و حالا من که «اصول‌گرای مدرن» هستم می‌توانم مردم را بفهمم؛ بحث این است که شما اصلا مردم را نمی‌فهمید. جامعه با تکثر و تنوع به صورت‌بندی جدیدی از گفتمان نیاز دارد که رابطه حکم‌رانی با نیروهای اجتماعی، طبقه متوسط، زنان، جوانان و مهاجران معلوم شود.»
آزاد ارمکی با اشاره به سخنان اخیر قالیباف گفت:«
مهمترین مسأله‌ای که آقای قالیباف با آن رو‌به‌رو هست، مسأله مهاجران و نیروهای ایرانی خارج از کشور است. تا دیروز مهاجران کسانی بودند که از کشور عصبانی هستند و رفته بودند و الآن نیروهای مدعی جایگزین هستند. پس در مفهوم جامعه که من می‌گویم، یک نیروی مهم و اساسی به نام «مهاجران» وجود دارد. آیا آقای قالیباف آمادگی دارد که با مهاجران وارد گفت‌وگو شود؟! چون الآن مسأله مهاجران به درون جامعه آمده و دولت موقت و شورای انقلاب هم تعیین کرده‌اند؛ من با مهاجران رادیکال کاری ندارم؛ مهاجرانی که یکپارچه شعار داده اند و بحث اصلاحات را مطرح کرده اند.می خواهم بگویم جامعه یک چیز پیچیده تر و درک آن برای آقایان سخت است. به نظر من اگر روی مفهوم «مردم» بمانند آقای قالیباف هیچ کاری نمی‌تواند بکند، خودش را آزار می‌دهد و به زودی از عرصه سیاست اصول‌گرایی هم خارج خواهد شد.»