در مسیر اندیشهورزی اثربخش
محمدعلی نویدی (مدرس دانشگاه)مطالعه و پژوهش در تاریخ فرهنگ و تمدن و نیز تاریخ علم و تبارشناسی تفکر، این نکته عمیق و ژرف و دقیق را برای ما یادآور میشود که مسیر اندیشهورزی با مسیر زیست انسانی و زندگیسازی همراه و هم افق هستند. زیرا، خرد و اندیشه، خورشید خفته و اثر راستین نهفته در هستی آدمی است.
اندیشهورزی، نمایانگر آن قوه ممتاز و توان فهم و قدرت سامان بخشی و منبع و منشأ زایش و دهش وجودی و موهبت بیبدیل الهی و تکیهگاه هر گونه تغییر و تحول و راستی و درستی است.
پرسش بنیادین این است که چگونه از روزمرگی و قشریت و سطح احساسات و هیجانات و نزدیکبینیها، نجات پیدا کنیم؟ کدام معرفت و آگاهی و دانش آدمی را به رستگاری و رهسپاری منطقی و معقول و مفید و مؤثر، رهنمون میگردد؟
راه کدام است، بیراهه کدام؟ شاید، فلسفه یاریگر مسیر رفتن و بهتر شدن باشد، اما در سرزمین و جامعه ما چندان موفق نبوده است؛ زیرا، شرایط و اقتضائیات لازم برای فلسفیدن فراهم نشده است.
سخن من در خصوص قاعده رفتن در مسیر و راه زندگی است نه شمردن استثناها. بیتردید، یکی از ریشه ها و بنیانهای اصیل آرامش اثری، همین نحوه و چگونگی اندیشیدن و کوشیدن است. مسیر اندیشهورزی، ما را به سمت خردمندی و خلاقیت و وزانت و وثاقت در زندگی سوق میدهد.
مسیر اندیشهورزی، هم به مبدأ، هم به مقصد و هم به هدف زندگی اشاره دارد. انسان جز مسیر اندیشهورزی، مسیر دیگری ندارد، چون انسان است و آگاهی و آزادی دو شرط هویت و اصالت اوست. مسیر اندیشهورزی اثربخش، از ده مرحله و پله و پیچ میگذرد تا آدمی به سطح و ساحت خردورزی و راستی و نیکی و نور نایل آید: ۱- التفات و اعتنا به عقل و تعقل. آدمی تا وارد ساحت و سپهر عقلانیت و اندیشهورزی نشود، در باتلاق تعصب و تقلید و تحجر و خرافات میماند! و البته نمیماند بلکه میپوسد و زوال مییابد.(کتاب صدای عقل) ۲- گام دوم آگاهی از تاریخ اندیشه و تبار تفکر است. تاریخ و تبار تفکر، ریشه آدمیان است و امر اعتباری و انتزاعی و ذهنی نیست. ریشه ما در تاریخ و تبار ما است. تاریخ را تفکر و پژوهش و اندیشه و اثر آدمیان میسازد. تاریخ اندیشه و آگاهی کجا! تاریخ کور و تعبیر نایافته کجا! بنابراین دومین مرحله و پله مسیر اندیشهورزی، تیره و تبارشناسی تفکر است.
3- مرحله سوم از مسیر اندیشهورزی اثربخش، فهم و اعتبار آزادی است. بدون آزادی آگاهانه، حتی زندگی طبیعی نیز تهی از معنی و مصداق میشود. اعتبار آزادی با اعتبار هستی انسان همزاد و یکسان است. زیرا، بدون آزادی و آگاهی انسان به سطح حیوانیت در هبوط و سقوط میکند. اندیشه، آزادگی، آگاهی و انتخاب و اثر از همدیگر تفکیکناپذیر هستند. «دقت لازم است» لذا، امتیاز و ارزش آدمی به اندیشه و آزادی اوست.
۴- قدم چهارم در مسیر اندیشهورزی اثربخش، معرفت و شناخت منطق و استدلال اثربخش است. اینگونه منطق و استدلال آوری، با منطق و استدلال انتزاعی اگرچه نسبت دارد، اما فرق بسیار فاحش و آشکاری نیز دارد. منطق و استدلال ورزی اثربخش، معطوف به امر واقعی و حقیقی است نه امر ذهنی و خیالی. بنابراین در مسیر اندیشهورزی، لازم عقلی است ما استدلال کنیم مفید و با معنا بدون مغلطه و اثربخش داشته باشیم. کسی که منطق و استدلالآوری بلد نیست، لازم سالها منطق و استدلال ورزی مطالعه و پژوهش و تمرین کند تا ورزیده شود و عملاً قدرت برهانآوری واقعی پیدا کند. «منطق و استدلال اثربخش»
۵- گام پنجم در مسیر اندیشه ورزی اثربخش، تسلط و تبحر در پرسش و پرسشگری است. اندیشیدن بدون پرسشگر و کنشگر بودن سر از عرفان و تصوف و تسلیم و تقلید کورکورانه و انزوا سر درمیآورد.«چیستی و قدرت پرسش اثربخش.»
۶- مرحله ششم در مسیر اندیشهورزی اثربخش، آشنایی با اصول و قواعد گفت و گو و تعامل اثربخش است.گفت و گو راهی به سوی اندیشهورزی و خردمندی است. «اندیشیدن به گفتگو و تعامل اثربخش»
۷- پله هفتم مسیر اندیشهورزی، کسب و تحصیل دانش و مهارت نقد و نقد پژوهی است. نقد یک فرصت بینظیر دانشافزایی و اصلاح پذیری است. عاقلان بیاندیشند، نقد و نقادی تخریب و تهدید و ایراد بیمنطق و برهان نیست. بلکه نقد مکمل اندیشهها و دانشهای تولید شده است.«نقدپژوهی و نقد اثربخش»
۸- مرحله هشتم در مسیر اندیشهورزی، سامانبخشی و سازماندهی به امور بحران زاده زندگی و درک و فهم چالشها و تأسیس و تکمیل نواقص است. زندگی بدون آرامش وجودی و اثری میان تهی و بلامصداق است. حصول آرامش با دواودرمان و دارو و پند و اندرز و نصیحت یک چیز است و تحصیل و برقراری تعادل و هماهنگی و صلح واقعی درون و بیرون آدمی، چیزی دیگر. (اندیشهورزی و آرامش اثربخش)
۹- مرحله نهم در مسیر اندیشهورزی، نهادسازی و تأسیس و راه اندازی مراکز و کانونهای اندیشهورزی است. نهادسازی اندیشهورزانه، بسیار حائز اهمیت است. (الگوی تأسیس کانون اندیشه ورزی)
۱۰- گام دهم در مسیر اندیشهورزی اثربخش، آیندهشناسی و آیندهنگاری است. مقوله آینده یک ابژه و امکان شناخت و قابل پژوهش است. اندیشهورزی معطوف به آینده زندگی انسان است. آینده چیست و چگونه ساخته میشود؟