دیوار کوتاه کیروش
محمدجواد پهلوان (مدرس دانشگاه)عدهای در این ملک صرفا به دنبال دیوار کوتاه میگردند. در باب عملکرد ضعیف تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی قطر نیز به نظر میرسد دیوار کوتاه برای خالی نمودن تمام عصبانیتها؛ کارلوس کی روش است. درست بعد از اتمام حضور ایران در جام جهانی رسانههای وابسته به جناح اصولگرا و به اصطلاح ارزشی و در راس آنها صدا وسیما، شروع به انتقاد از این تیم کردند، اما به نظر میرسد طبق دستورالعملی نه کاری به بازیکنان تیم دارند و نه مدیران فوتبال و پیکان اعتراض ها صرفا به سمت کارلوس کیروش نشانه رفته است. به این رویکرد چندین اشکال وارد است.
اول اینکه بخش مهمی از بازی فوتبال به روحیه و روان بازیکنان ارتباط دارد. تیمی که از نظر روانی بههم ریخته و آشفته است کارکرد مناسبی در زمین ندارد. تیم ملی فوتبال ایران هم از لحاظ روانی در شرایط مناسبی بهسر نمیبرد و مشخص بود از این نظر کارلوس کیروش هرچقدر هم که مربی باهوش وکاربلدی باشد نمیتواند این تیم را از نظر روحی در شرایط مسابقه آن هم مسابقاتی در سطح جام جهانی قرار دهد. نگارنده یقین دارد اگر این تیم در فضای دیگری وارد بازیهای جام جهانی میشد میتوانست نتایج بهتری گرفته و حتی از گروه خود نیز صعود کند. ولی ناآرامیهای داخل کشور و درخواستها و مطالبات مردمی از این تیم و بازیکنانش، آن را از شرایط مسابقه دور کرده و فکر و ذهن بازیکنان در اشغال مسائلی غیر از تاکتیک وتکنیکهای فوتبالی بود . فلذا در این باب آنچنان تقصیری بر گردن کارلوس کیروش نیست؛ زیرا او نمیتوانست در اردوی تیم ملی القا کند که در داخل کشور همه چیز در امن و امان است و بازیکنان باید کار خود را کنند.
نکته دوم هم اینکه ناآرامیهای داخل کشور و تاثیر آن بر بازیکنان روی دیگری هم دارد و آن فشار مسئولان بر بازیکنان است. بهرحال از آنجا منافع بخش قابل توجهی از مردم و مسئولان در این باره در یک راستا نبود، بازیکنان به نوعی در منگنه بودند و از دو سر تحت فشار روانی قرار گرفته بودند.آنان نمیدانستند در این اتمسفر و شرایط خطیر باید کدام طرف را گرفته و به کدام سو بروند.
نکته سوم برمیگردد به انصاف ما.کارلوس کیروش در دقیقه نود و به درخواست فدراسیون فوتبال به تیم ملی پیوست. او نه فرصت آمادهسازی تیم را داشت و نه امکان انجام بازیهای تدارکاتی لازم. برخی بهگونهای القا میکنند که گویی به درخواست و اصرار کارلوس کیروش، او سرمربی تیم ملی شده است و این درحالی است که سران فدراسیون ترجیح میدادند برای حفظ آبرو یک مربی بزرگ در این جام کنار تیم باشد، نه مربی دمدستی(آنچنان که خود میاندیشیدند) در حد اسکوچیچ.کارلوس کی روش قطعا خطا داشت؛ بزرگترین آن هم ترس بیمورد در برابر تیم فوتبال آمریکا بود، لیکن نباید صرفا او را مقصر اول و آخر عدم کامیابی تیم ملی معرفی کرد.