مناسبات حکمرانی با حقوق و کرامت انسانی (3)
سیدعلی اسماعیلی- حقوق و تکالیف متقابل دولت و ملت از منظرهای مختلف قابل مطالعه و بررسی است ازجمله:
۱- چیستی حقوق و تکالیف متقابل دولت و ملت: این موضوع در متون دینی خصوصا نهجالبلاغه و قانون اساسی به تفصیل بیان شده است، مهمترین حقوق شهروندان نیز درفصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان حقوق ملت -اصول 19 تا 42- مورد تاکید قرار گرفت، نگارنده این سطور نیز حقوق ملت در قانون اساسی را طی یادداشتهایی باعناوین: «حقوق ملت در قانون اساسی»، «حق تعیین سرنوشت در قانون اساسی»، «حق آزادی شهروندان در قانون اساسی»، «حق عدالت و برابری درقانون اساسی»، «حق امنیت قضایی شهروندان درقانون اساسی»، « رفاه و حق زندگی شرافتمندانه شهروندان در قانون اساسی»، مورد واکاوای قرارداده و در روزنامه همدلی منتشر شده است.
۲- مبانی و مفروضات ادراکی و شناختی حقوق و تکالیف متقابل دولت و ملت.
۳- رابطه حق و تکلیف.
۴- چالشهای نظری و عملی حقوق و تکالیف متقابل دولت و ملت.
۵- الزامات و زیر ساختهای حقوق و تکالیف متقابل دولت و ملت.
۶- آثار و پیامدهای رعایت یا نقض حقوق و تکالیف متقابل دولت و ملت.در این یادداشت آثار و نتایج رعایت حقوق و تکالیف متقابل دولت و ملت به اجمال مورد کنکاش قرار میگیرد.حقوق اجتماعی خصوصا حقوق متقابل حکومت و مردم از ارکان مهم همبستگی و پایداری و حیات اجتماعی است، حیات اجتماعی هر کشوری بارضایتمندی، نشاط و امید شهروندان از یک سو و کارآمدی حکمرانی و حکمرانان صالح و متخصص از سوی دیگر بهدست میآید، هیچ جامعهای نمیتواند بدون رعایت حقوق اجتماعی، حیات و نظم و انسجام اجتماعی داشته باشد. علاوه بر آن توسعه پایدار، امنیت، صلح و ثبات سیاسی در گرو حفظ و صیانت از حقوق اجتماعی است و بیتوجهی به حقوق اجتماعی خصوصا نقض حقوق شهروندان توسط حکمرانان، جامعه و کشور را با خطر فروپاشی مواجه میسازد.حکمرانی موفق با اهتمام به حقوق متقابل و بر بنای پایدار و مستحکم «همه با هم و همه برای هم» و به تعبیر امام علی علیهالسلام «لکل علی کل» شکل میگیرد و موجب تولید و تکثیر رضایتمندی شهروندان میشود، اما حکمرانی بد و ناکارآمد، بدون توجه به حقوق ملت، بر بنای متزلزل و سست و ناپایدار «همه با من و برای من» شکل میگیرد و حاصلی جز تولید و تکثیر نفرت و نارضایتی شهروندان ندارد.
امروز بر هیچ صاحب خردی پوشیده نیست که استمرار و بقاء قدرت، بدون رضایتمندی مردم ناممکن است. منافع ملی و ماندگار کشور با رضایتمندی مردم و رعایت حقوق آنان و نیز اهتمام مردم به حقوق دولت محقق میگردد، حکمرانان میبایست به شرافت و کرامت مردم ایمان آورده و اسباب رضایتشان را فراهم آورند تا مردم نیز در روزهای سخت و در بحرانهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی پشتیبان و همراه آنان باشند، سعدی به زیبایی مشروعیت و فلسفه وجودی دولت را پاسبانی از حقوق و منافع ملت میداند و به حکمرانان یادآور میشود که: «ملوک از بهر پاس رعیتاند، نه رعیت از بهر طاعت ملوک».
امیرالمومنین(ع) بزرگترین و مهمترین حقوق را در نظام هستی، حقوق متقابل دولت و ملت میداند:«واعظم ما افترضالله من تلکالحقوق، حقوقالوالی علیالرعیت و حقوقالرعیت علیالوالی..»، علت اینکه این حقوق را از همه حقوق در نظام آفرینش بزرگتر و مهمتر میشمارد این است که آثار ایجابی و سلبی این حقوق جنبه عمومی دارد و رعایت آنها توسط دولت و ملت، کشور و جامعه را چونان گلستانی معطر و آرامشبخش خواهد ساخت که نسیم بهشت را به جان شهروندانش میپراکند و زیست شرافتمندانه و همزیستی مسالمتآمیز را ممکن میسازد، همچنانکه نقض این حقوق و خصوصا نقض حقوق ملت توسط دولت، کشور و جامعه را چونان گورستانی میکند که زیست شرافتمندانه را تلخ، سخت و ناممکن ساخته و شهروندانش را از درد و رنج فراوان، فوج فوج از دیار خویش به موطن غربت، گریزان خواهد کرد.
امام علی علیهالسلام در خطبه ۲۱۶، پس از تبیین حقوق متقابل دولت و ملت و تاکید برتلازم و مساوی بودن این حقوق، آثار مادی و معنوی مترتب بر رعایت این حقوق را متذکر شده و میفرمایند:« إِذا أَدَّتِالرَّعِيَّةُ إِلَيالْوالِي حَقَّهُ وَ أَدَّيالْوالِي إِلَيْها حَقَّهَا عَزَّالْحَقُّ بَيْنَهُمْ وَ قامَتْ مَناهِجُالدِّينِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُالْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَليأَذْلَالِهَا السُّنَنُ، فَصَلَحَ بِذلِكَالزَّمانُ وَ طُمِعَ فِي بَقاءِالدَّوْلَةِ وَ يَئِسَتْ مَطامِعُالْأَعْداءِ» اگر ملّت حقّ زمامدار را بهجا آورد و زمامدار حقّ ملّت را، آنگاه: 1- حق، حقگویی، حقگرایی و حقگرایان در جامعه بزرگمقدار و نیرومند خواهد شد.«عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ.» 2- راههاى روشن دين هموار میگردد و بستر اجتماعی خرافات، اعوجاجات و بدعتها کاهش مییابد.«َ قامَتْ مَناهِجُالدِّينِ.» 3- نشانهها و شاخصهای عدالت و دادگرى نمایان و گسترش مییابد.«وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ.» 4- سنتها بر مجاري خود روان میگردند.«وَ جَرَتْ عَلي أَذْلَالِهَاالسُّنَن.» 5- زمانه اصلاح گردیده و روزگار برای مردم، لذتبخش و امیدآفرین خواهد بود. «َصَلَحَ بِذلِكَ الزَّمان» 6- مردم به بقای دولت امیدوار و بر مشروعیت و سرمایه اجتماعی دولت افزوده میشود« وَ طُمِعَ فِي بَقاءِالدَّوْلَة.» 7- گسلها، شکافها و کمینههای نفوذ دشمن بسته و دشمنان دولت و ملت از رسيدن به اهداف خود ناامید خواهندشد.« وَ يَئِسَتْ مَطامِعُ الْأَعْداءِ.»
آری اگر دولت و ملت با همدلی و همبستگی، حقوق همدیگر را رعایت کنند، حیات طیبه و زندگى پاکیزهای که خداوند در قرآن بشارتش را داده است محقق خواهد شد، حیاتی که نیازهای مادى و معنوی و آسایش و آرامش انسان امروز را تامین نماید.