غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


جبار باغچه‌بان از قنادی تا معلمی

آموزگاری که سکوت ناشنوایان را شکست

نام اصلی او جبار باغچه‌بان میرزا جبار عسگرزاده است. او زاده ایروان؛ پایتخت امروزی ارمنستان است اما تباری مسلمان دارد و از ایران می‌‌آید. باغچه‌بان تا پانزده سالگی به تحصیل در زمینه یادگیری قرآن و زبان فارسی مشغول بود اما مشکلات مالی زندگی کم‌کم بر او مستولی شد و زمینه را برای خروج او از مکتب و گرایشش به شغل جداندرجدی پدرش یعنی معماری و قنادی، فراهم کرد. اما در همین دوران او دست از هنر و ادبیات برنداشت و مطالب و اشعار مختلفی را برای روزنامه فکاهی ملانصرالدین و لک لک آماده می‌‌کرد. جبار عسگرزاده بعد از جنگ جهانی اول به ایران مهاجرت کرد و در مرند و سپس تبریز، به شغل آموزگاری مشغول بود. البته که قبل از این‌ اتفاقات، او توانسته بود تحصیلات خود را تکمیل کند و در مدرسه‌ای در شهر ایروان، تدریس را آغاز کند. او اولین نفری بود که یک روش بسیار پرکاربرد و حرفه‌ای برای آموزش زبان فارسی ابداع کرد که در آن سال‌ها، مورد تایید بسیاری از بزرگان زبان فارسی نیز قرار گرفت. در واقع در همین زمان بود که فعالیت‌های خیرخواهانه و مثبت جبار در ایران آغاز گردید و این‌ فعالیت‌ها تا اواخر عمر او نیز ادامه داشت. اولین اقدام باغچه‌بان بعد از ارائه روش موثر در تدریس زبان فارسی، به تاسیس اولین کودکستان در تبریز برمی‌‌گردد. نام این‌ مهدکودک را باغچه کودکان نهاد و از آن پس خود را جبار باغچه‌بان نامید و شناسنامه ایرانی‌اش را با همین نام گرفت. بعد از این‌ اتفاق، فکر تدریس به ناشنوایان در او پدید آمد. او با سه دانش‌آموز ناشنوا آغاز کرد و به آموزش آن‌ها پرداخت و در این‌ زمینه توانست به‌گونه‌ای موفقیت‌آمیز ظاهر شود و متوجه شده بود حس بینایی و لمس اشیا، نقش بسیار مهمی‌ را در آموزش به ناشنوایان ایفا می‌‌کند و در نهایت در سال 1303، به تاسیس اولین مدرسه ناشنوایان در کل ایران پرداخت. البته که او در این‌ مسیر با مخالفت‌های شدیدی از سوی سران ممکلت مواجه شد. متدها روز به روز پیشرفته‌تر شدند و او در زمینه آموزش کودکان، روز به روز موفق‌تر ظاهر می‌ شد. تا جایی که او توانست اولین کتاب کودکان را با نام «آدم برفی» با تمام مشکلاتی که در مسیر چاپ این‌ کتاب وجود داشت به مرحله چاپ و فروش برساند، این‌ کتاب به حدی معروف شد که شورای جهانی کتاب کودک، کتاب آدم برفی را بهترین کتاب کودک انتخاب کرد. در سال 1312، موفق شد دستگاهی را اختراع کند که به واسطه آن تمام کودکان ناشنوا می‌‌توانستند حس شنوایی داشته باشند. این‌ اختراع بزرگی بود و مورد توجه خیلی از افراد در دنیا قرار گرفت. نام این‌ دستگاه، تلفن گنگ یا گوشی استخوانی نام گرفت، چرا که افراد ناشنوا می‌‌توانستند به واسطه میله تعبیه شده در دستگاه و گرفتن آن روی دندان، ارتعاشات صوتی را از طریق فک استخوان صورت دریافت کنند و آن را بشنوند. جالب است که خود جبار نیز در 15سالگی، یکی از گوش‌هایش ناشنوا شده بود و او با بررسی‌های فراوان متوجه شده بود از طریق دندان می‌‌تواند صداها را بشنود. روش‌های باغچه‌بان در زمینه‌های مختلف آموزش به کودکان کرولال، بسیار کامل شده بود و در نهایت او با تاسیس یک مجله در سال 1323، تمام این‌ فوت و فن‌ها و روش‌های آموزش را در اختیار معلمین قرار دارد. او توانست با دایر کردن کلاس تربیت معلم برای کسانی که مشتاق آموزش به کودکان کرولال بودند، فعالیت خود را به صورت رسمی‌ آغاز کند. «دبستان ناشنوایان، برنامه کار آموزگار، الفبای دستی مخصوص ناشنوایان، خانم خزوک، زندگی کودکان، گرگ و چوپان، پیر و ترب، بازیچه دانش، دستور تعلیم الفبا، علم آموزش برای دانشسراها، بادکنک، الفبای خودآموز برای سالمندان و پروانه ‌نین، الفبا، اسرار تعلیم و تربیت یا اصول تعلیم الفبا، الفبای گویا، برنامه یک‌ساله، کتاب اول ابتدایی، حساب، کتاب اول ابتدایی، آدمی‌ اصیل و مقیاس واحد آدمی‌، درخت مروارید، خیام آذری، رباعیات باغچه‌‌بان، روش آموزش کرولال‌‌ها، من هم در دنیا آرزو دارم، بابا برفی، عروسان کوه، زندگی‌نامه باغچه‌‌بان به قلم خودش، شب به سر رسید و کبوتر من»، همگی از آثار مهم میرزا جبار عسگرزاده هستند. در نهایت جبار باغچه‌بان در 81سالگی، در تهران و در چهارم آذرماه سال 1345، چشم از جهان فروبست و در همان‌جا نیز به خاک سپرده شد.