غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


خطاب وعتاب، زبان گفت‌و‌گو با جوان امروز نیست

محسن صنیعی- چند روز پیش، از طرف انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه شهید چمران، جلسه هم‌اندیشی استادان تحت عنوان «تحلیل اقتصادی-اجتماعی اتفاقات اخیر ایران» برگزار شد. تعدادی از دانشجویان نیز در آن جلسه شرکت کردند. در پایان جلسه، یکی از دانشجویان سخنی گفت که مرا بر آن داشت این مطلب را به نگارش در آورم. او گفت که «چرا شما پای سخنان ما نمی‌نشینید؟ و فقط سخنان خودتان را تکرار می کنید؟» این سخن و این اشکال، موضع کاملا به‌جایی است. نسل جوان امروز، از نسل قدیم که الان به عنوان سیاست‌گذار، برنامه‌ریز و تصمیم‌گیر است، می‌پرسد که آیا در تصمیم‌گیری‌ها، مرا هم دخالت داده‌ای؟ آیا مرا آن‌گونه که هستم، می‌شناسی؟ آیا دنیای من، افکار من را آن‌گونه که هست، می‌شناسید؟ متاسفانه نسلی که الان به عنوان سیاست‌گذار و تصمیم‌گیر است، علی‌رغم آن که در دل خانواده با نسل جوان امروز در ارتباط است ولی با نسل جوان دهه هفتاد و هشتاد و در نتیجه دهه نود، همزبان نیست. عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری ایران با اشاره به بازجویی از جوانان و نوجوانان بازداشت‌شده در اعتراضات اخیر در زندان‌های کشور گفت: «با بازجوی اصلی آنها صحبت کردم، آن فرد گفت من یک عمر بازجویی کردم از آدم‌های درشت سیاسی بازجویی کردم و این چند روز چند صد نفر از افراد بازجویی کردم و این سخت‌ترین بازجویی من بود زیرا نه من می‌فهمم آنها چه می‌گویند و نه آنها می‌فهمند من چه می‌گویم.» بر اساس فایل صوتی منتشر شده یک مسئول اطلاعاتی، ۷۰ درصد بازداشت شدگان، جوانان «۱۷ تا ۲۱ ساله» بودند. او‌ تاکید کرده است که در جریان بازجویی از آنها، «از اموری مطلع شدیم که روح‌مان هم خبر نداشت» باید جوانان امروز و دنیایی که در آن زیست می‌کنند، را شناخت و آن را به رسمیت شناخت. جوان امروز در دنیایی زندگی می‌کند که رسانه‌های رسمی، یکی از ابزار دریافت اطلاعات اوست. بر اساس مجموعه اطلاعات مختلف اخذ شده از رسانه‌های مختلف، تحلیل و ارزیابی می‌کند. نباید انتظار داشت که جوان امروز، همان‌طوری که ما با فرهنگ تقلید حتی در امور سیاسی، پرورش یافتیم، او هم مقلد ما باشد و فکر کنیم که اگر مقلد ما نشد، فریب‌خورده است و تحت تاثیر رسانه‌های خارجی است. نسل گذشته نمی‌تواند و ممکن نیست که افکار خود را بر نسل جدید تحمیل کند.

همکاران در علوم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، در کلاس‌ها، با نسلی روبرو هستند که دارای سئوالات بسیار زیاد هستند. متهم کردن این نسل به مطالبه برهنگی، تخلیه هیجانی، ساده‌لوحی، بازی خوردن، فریب خوردن، هم تاثیرات بسیار منفی بر نسل جوان ما دارد و به علاوه از عدم شناخت این نسل خبر می‌دهد. نسل جوان، همان نسلی است که در صحنه آموزش، پژوهش، ورزش، هنر، صنعت و ... می‌تواند برای کشور، سازنده باشند. اگر این نسل را به رسمیت نشناسیم و زبان او را متوجه نشویم و با زبان عتاب‌ وخطاب با او برخورد کنیم، حاصلی جز این بوجود نمی‌آید که جلای وطن کند و همه سرمایه‌های خود را در اختیار دیگران، قرار دهد.