بازیهای تیم ملی و فرصتسوزی برخی محافل
مهدی دهقان نیری - مشاهده برخی مواردی که حاکی از شکاف عمیق میان حکومت و بخشی از مردم، برای هر ایرانی دلسوزی نگرانکننده است. اتفاقات اخیر پیرامون بازی تیم ملی فوتبال ایران با تیم انگلیس در جام جهانی قطر بر این نگرانیها افزوده است. مقایسه دو وضعیت در سه دهه اخیر به خوبی گویای این وضعیت است. نگاهی به گذشته در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی(دولت اصلاحات) و فدراسیون فوتبال آن و شادی جمعی مردم ایران از حضور در جام جهانی و انرژی مثبت حاصل از آن در کشوری که پس از یک انتخابات پرشور دمکراسی را تجربه میکردند، حتی در ساقهای بازیکنان تیم ملی نیز تاثیر گذاشت و اولین برد تاریخی فوتبال ایران در جام جهانی مقابل آمریکا را رقم زد. از آن صعود حماسی و آن برد دلپذیر جامعه ایرانی نشاطی بیسابقه را درک کرده بود که همدلی و همراهی مردم با همدیگر و حتی با نظام سیاسی از ثمرات آن بود.
این وضعیت حتی در اوج حوادث غمانگیز پس از انتخابات سال 88 نیز موجود بود و مردم برای بازیکنان تیم ملی در مقدماتی جام جهانی سنگ تمام گذاشتند.
اما اتفاقی که بعد از بازی ایران وانگلیس افتاد، در رزوهای گذشته سبب بروز برخی نگرانیها شد. در بعضی از نقاط کشور و در برخی اظهارنظرها شاهد خوشحالی ازشکست تیم ملی مقابل انگلیس بودیم؛ موضوعی که به نظر می رسد در تاریخ فوتبال وسیاست ایران بیسابقه بود. با این همه اگرچه بسیاری این موضع را نپسندیدند، برخی نیز به آن متمایل بودند. مساله که به خوبی شکاف میان بخش قابل ملاحظهای از مردم و حاکمیت را نشان میدهد. حتی اگر حوادث و ناآرامیهای اخیر را کنار بگذاریم و فقط فوتبالی به این مقوله بپردازیم دولت و همچنین دیگر دستگاههای اجرایی نتوانستند اتحاد میان مردم وتیم ملی را به وجود آورند. اتحاد با درج تصاویر و شعارها روی بنرها و بیلبوردها در میادین و خیابانها به وجود نمیآید، با تکرار و تبلیغ واژه اتحاد در رادیو وتلویزیون، نیز مردم متحد و همدل نمیشوند. تردیدی نیست که این اتفاق با عمل به وجود میآید. بدون تردید فوتبال، جام جهانی وتیم ملی میتوانست نقطه مهمی برای ایجاد همدلی در کشور باشد، که مانند بسیاری دیگر از موقعیتها از آن استقبال نشد.
بردن تیم ملی به حضور رئیس جمهوری که چندان سرمایه اجتماعی قدرتمندی ندارد و نحوه انعکاس رسانهای آن از سوی رسانه ملی وتکرار آن در روزهایی که مردم به خاطر بسیاری از مسایل ناراحتند و اتفاقا دولت نیز از جمله فراهم کنندگان این نارضایتیهاست، این وضعیت را تشدید کرد.
با این همه در روزهای گذشته همچنان این شیوه برخورد برخی از مردم با تیم ملی، مانند دیگر تحرکات اعتراضی مردم با انگهای سیاسی وتجزیهطلبانه و خیانتکارانه مواجه شد تا همچنان علل واسباب ناراحتی مردم به انگیزههایی غیرواقعی منتسب شود؛ چیزی که نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه، خود به مشکلی تازه بدل خواهد شد.
اکنون که تیم ملی ایران در یک بازی دیگر توانست یک پیروزی کسب کند، بیم ان می رود که کسانی که در مورد قبلی آن گونه عمل کردند، این پیروزی را نیز دستمایه تحقیر مردمی قرار دهند که در بازی اول منتقد تیم ملی بودند. درحالی که بدون تردید پیروزی روز گذشته تیم ملی میتواند، بسیاری از معترضان به وضعیت کشور را نیز زیر چتر غرور ملی جمع کند. البته اگر برخی محافل تندرو داخلی نخواهند از آب این پیروزی ماهی مراد خود را صید کنند.