واکنش به حضور3000 طلبه درآموزشگاههای برخی مناطق کشور
چشم روحانیون به مدارس
همدلی| ستاره لطفی: 3000 طلبه به مدارس ورود کردهاند تا سواد دینی دانشآموزان را ارتقا بدهند و هویت دینی انان را تقویت کنند. این خبر را دیروز دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش اعلام کرد. حجتالاسلام حمید نیکزاد با اشاره به ضعف دینی دانشآموزان گفته ضعف در سواد دینی و اعتقادی به حدی رسیده است که حتی برخی دانشآموزان در ابتدائیات و ضروریات دین سوال و ابهام اساسی دارند به همین خاطر اکنون حدود ۳۰۰۰ طلبه موفق به ورود به مدارس به عنوان معلم در نقاط حاشیهای شهرها و مناطق کمبرخوردار شدهاند.
آمارهای متفاوتی از حضور طلاب در مدارس وجود دارد. برخی از آمارهای غیررسمی میگوید۴۵۰۰ نفر از نیروهای شاغل در آموزش و پرورش با مدرک تحصیلات حوزوی مشغول به کار هستند. البته دو سال پیش «محسن حاجیمیرزایی» وزیر آموزش و پرورش، آمار بیشتری از طلاب آماده به کار در مدارس خبر داد. او در 11 بهمن 99در این زمینه گفت:«این امکان فراهم شده تا برای بهرهگیری از ظرفیت حوزههای علمیه برادران و خواهران، طلاب بتوانند در هشت رشته آزمون استخدامی شرکت کنند و پس از شرکت در دوره یکساله، بهکارگیری شوند. طلاب قرار است از طریق مرکز تربیت مبلغ معلم حوزههای علمیه وارد آموزش و پرورش شوند. آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان ۲۵ هزار نفر طلاب زن و مرد را استخدام میکند و به کار میگیرند.»
تلاش حوزه علمیه برای حضور در مدارس
تلاش وافر حوزه علمیه برای حضور بیشتر و پررنگتر در مدارس از سالها قبل آغاز شده بود، اما در چند سال اخیر بیشتر مطرح شده است و در دولت جدید نیز با جدیت پیش میرود. به گونهای که اکنون به اقرار دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش، حدود 3000 طلبه که برای تبلیغات مذهبی آموزش دیده و تربیت شدهاند به عنوان «معلم» در مدارس مشغول به کار شدهاند. این در حالی است که در جهان امروز مشاغل، علوم و دانشهای موجود در جهان به سوی تخصصی شدن پیش میروند .
ماجرا به همین جا ختم نمیشود، آنطور که اعلام شده حوزویان در رشتههای مختلف و درسهای مختلف و حتی برای آموزگار ابتدایی میتوانند استخدام شوند. در صورتی که آنان در حوزه، درس حوزوی و طلبگی برای فعالیت در مساجد و اماکن دینی آموختند تا بعد از پایان طلبگی و تلمذ مناسک دینی و مذهبی را اجرا کنند یا در آن حوزهها فعالیت داشته باشند، نه در مدارس درسهایی مانند تاریخ، جامعه شناسی و ... تدریس کنند. مگر این که از کسوت روحانی درآیند و در آن زمینهها تحصیل کرده و در یک شرایط برابر با متقاضیان این حرفه و شغل برای به دست آوردن آن، رقابت کنند و در صورت قبولی بتوانند به عنوان معلم مدارس مشغول به فعالیت شوند. ناگفته پیداست یک طلبه که سالها در حوزه دروس دینی را خوانده است نمیتواند یک شبه معلم تاریخ، جغرافیا و... شود و این دروس را برای دانشآموزان تدریس کند. آن هم دانشآموزان امروزی که به مدد اینترنت و ارتباطات گاه دانش و اطلاعاتشان از معلمین خود نیز بیشتر است و در مواردی آنان را به چالش میکشند.
انتقاد از جذب طلاب بهعنوان معلم در مدارس
جذب طلاب بهعنوان معلم در مدارس، آن هم در رشتههایی غیر از علوم دینی و با شروطی مثل حضور در دورههای کوتاهمدت، بدون انتقاد و اعتراض نبوده است. همین پارسال تعدادی از انجمنهای آموزشی و پژوهشی در این زمینه اعتراض کردند. انجمن تاریخ کشور نیز با نوشتن نامه به رئیسجمهور اعتراض خود را نسبت به این موضوع اعلام کرد. دو سال پیش نیز روسای 7 انجمن تخصصی علوم اجتماعی و تاریخ با انتشار نامهای خطاب به وزیر آموزش و پرورش نسبت به اجازه استخدام به طلاب سطح 2 و 3 حوزههای علمیه به عنوان دبیر تاریخ و علوم اجتماعی دبیرستانهای کشور، اعتراض کردند و هشدار دادند که قرار گرفتن دانشآموختگان حوزوی در جایگاهی که دانش تخصصی آن را ندارند، از اعتبار اخلاقی و اجتماعی آنها میکاهد و به تعارضات غیراصولی بین نظام حوزوی و دانشگاهی دامن میزند.لازم به ذکر است که جذب طلاب در مدارس به عنوان معلم به دو روش صورت میگیرد، که انتقادات به روش دوم مطرح است. مسیر اول، شرکت در کنکور سراسری و ورود به دانشگاه فرهنگیان است که پس از طی دوره چهارساله بهعنوان معلم مشغول تدریس میشوند. اما مسیر دوم شرایط را تغییر میدهد. آنجا که مشخص میشود، طلاب و دانشجویانی که مدرک سطح 2 یا کارشناسی دارند و خدمت سربازی خود را گذراندهاند میتوانند جذب آموزش و پرورش شوند و نهتنها در رشتههای علوم تربیتی و دینی که در هشت رشته متنوع، یعنی دبیری عربی، مربی امور تربیتی، دبیری معارف اسلامی، آموزگاری ابتدایی، دبیری ادبیات فارسی، دبیری علوم اجتماعی، دبیری تاریخ و دبیری فلسفه میتوانند به استخدام آموزش و پرورش درآیند.
طلاب تخصص برای تدریس در مدارس ندارند
اگرچه در حال حاضر چندین هزار طلبه در مدارس به عنوان معلم مشغول به فعالیت هستند، اما این موضوع هنوز از سوی بخش زیادی از جامعه به ویژه والدین دانشآموزان پذیرفته شده نیست و به آن انتقاد دارند و میگویند حضور طلاب به عنوان معلم در مدارس توجیه منطقی ندارد. چرا که آنان تخصص لازم برای تدریس به دانشآموزان را ندارند.
علاوه بر این دانشآموختهگان رشتههای تخصصی دانشگاهی و آموزگاری که تنها امکان و بازار شغلی آنها در وزارت آموزش و پرورش و شغل معلمی تعریف شده است نیز از منتقدین سرسخت ورود روحانیون به مدارس هستند، چرا که با ورود حوزویان به مدارس، آنان فرصت شغلی خود را از دست دادهاند.
مساله قابل تامل دیگر در بحث حضور طلاب در مدارس این است که آنان به دنبال امتیازهای بیشتری هم هستند. همین مرداد امسال کمپینی تحت عنوان « استخدام طلاب سطح یک در آموزش و پرورش را خواستاریم» از سوی طلاب راه افتاد در این کمپین آمده بود:« با توجه به اینکه طلاب با سطح شش سال درس طلبگی و حوزوی را گذراندهاند یعنی معادل کارشناسی و بالاتر از آن، اما در پذیرش ورودی آموزش و پرورش گفته شده سطح ۲. لذا از شما درخواست پذیرفته شدن طلاب سطح یک را در ورودی آموزش و پرورش خواستاریم و از مسئولین میخواهیم در جهت پرورش نسل انقلابی و کادر انقلاب در آینده اهتمام ورزیده و طلاب را در این مسیر حمایت نمایند.»