درخت تناور و نیاز به هرس
سیفالرضا شهابی- بعد از اعتراضات اخیر که تقریبا بسیاری از شهرهای سراسر کشور را در عرض چند روز فرا گرفت رهبر انقلاب در دیدار با مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی در مورد جمهوری اسلامی گفتند:« اکنون به درخت تناوری تبدیل شده است که حتی تصور کندن آن نیز امکانپذیر نیست.»
تخم جمهوری اسلامی که در سال ۵۷ کاشته شد و در دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی نونهال بود بعد از ۴۴ سال به درختی تناور تبدیل شده ولی اگر این درخت تناور در وقت مقتضی هرس نشود و سمپاشی و آفتزدایی از آن به عمل نیاید، شاخ و برگهای اضافی اصلاح نشود، باغبانهای کاربلد، باتجربه و آگاه به امور باغداری، برای حفظ و نگهداری آن گمارده نشوند و اگر همه کارهای لازم در جهت سلامت این درخت انجام نگیرد و چنانچه شاخههای مزاحم قطع نشود؛ طبق نظر کارشناسان خبره کشاورزی به درختی بیخاصیت و مزاحم تبدیل خواهد شد و هر شخصی از داخل و خارج باغ برای قلع وقمع آن خواهد کوشید. اکنون بعد از چهار دهه، این درخت بیش از هر زمانی نیاز به هرس دارد و اگر این کار انجام نگیرد عدهای به این فکر میافتند تا آن را از ریشه بکنند و درخت دیگری حتی اگر از وضعیت درخت جدید و سرنوشت و آینده آن بیاطلاع باشند به جایش بکارند. این که آیا قادر خواهند بود یا نه بحثی جداگانه است.
قبل از شروع اعتراضات کنونی و زمانی که در چندین مورد دیگر اعتراضات، لزوم هرس آن را یادآوری میکرد، بهترین فرصت برای این مهم بود که متاسفانه انجام نگرفت.
اکنون که اگرچه کمی دیر اما به نظر میرسد که وقت آن شده که مسئولین دلسوز به حال ملک و ملت دست به کار شوند گام به گام ولی بدون فوت وقت و با سرعت شروع به هرس کردن در این درخت تناور کنند، شاخ و برگهای اضافی و غیرلازم را قطع کنند و مهمتر از همه، آفتهایی که بلای پوسیدگی این درخت هستند، را از بین ببرند .هرس نکردن در چهار دهه اخیر سبب شده تا وضعیت درخت به حالتی دربیاید که حتی برخی از اشخاص به هر علت و دلیل در بقای درخت دچار شک و تردید بشوند و با یاس و نا امیدی به بقای آن نگاه بنگرند(فارغ از درستی یا نادرستی نگاهشان)
اکنون همانطور که اشاره شد نخستین کار، به کارگیری باغبانهای کاربلد و سالم است نه مدعیان حرفبلد و فاسد. حرفبلدها علاوه بر این که نمیتوانند و یا نمیخواهند کاری کنند و دیگر آفت ها را از درخت دور کنند، خودشان نیز آفت بزرگی برای درخت میباشند .بسیاری از اشخاصی که در زمان کاشتن تخم درخت جمهوری سلامی فعال بودند، اکنون یا درگذشتهاند و یا در دوران کهولت و بازنشستگی بهسر میبرند.این درخت اکنون با نسلی جدید روبهرو است که در فضای مجازی رشد کرده و سختیهای خانوادهاش را در این چهل سال دیده یا شنیده و نمیخواهد مثل آنها زندگی کند و هر درختی برای او سایه خوبی داشته باشد و بتواند میوهای خوب برایش بهبار آورد به زیستن در زیر سایه آن درخت متمایل می شود. درخت جمهوری اسلامی برای محبوب شدن، باید به حد کافی میوههای شیرین و فراوان بدهد و این میوه، همان درآمد اقتصادی خوب و متعادل و معیشت قابل قبول و امید به آیندهای درخشان برای همگان است؛ نه برای قشری خاص . اگر درخت تناور باشد ولی میوه ای خوب و شیرین تحویل ندهد و مردم نتوانند زیر سایهاش با آرامش زندگی کنند به آهنگی دلنشین گوش بدهند و خانوادگی به تماشای مسابقات ورزشی بروند و دخترانشان محروم از تماشا در ورزشگاهها باشند قطعا با اعتراضاتی روبهرو میشود. اکنون باید به جمهوری اسلامی به عنوان یک درخت ۴۵ ساله نگاه کرد و نه کمتر و نه بیشتر. تقدس این درخت اگر به سایه ومیوه اش نباشد بدون تردید با بستن پیرایهها و اضافاتی از جنس خرافات باید جبران کند که در کنارش موافقانی تندرو با طرفداری کورکورانه مواضعی مقدسمابانه خواهند گرفت که هرس کردن آن را غیرممکن خواهد کرد؛ امری که بدون تردید در جهت فرسودگی آن درخت بیش از سایر آفات عمل خواهد کرد.