غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


چارچوب یک تاریخ‌نگاری

جهانگیر ایزدپناه (فعال اجتماعی)

تاریخ همانند دیگر زمینه‌های علمی‌چارچوب خاص خود را دارد که به طور کلی می‌توان آن را بر چهار عنصر یا پایه قرار داد: 1. شناخت (معرفت) 2.حوادث مهم یا قابل توجه و تاثیرگذار 3.ظرف زمان که همان گذشته است 4. وجود انسان و جوامع انسانی. پس برای تاریخ‌نویسی هم شناخت لازم است، هم زمان، هم حادثه مهم و هم وجود انسان و جوامع انسانی. چون تاریخ در جهت شناخت است و چارچوب و نظم خاص خود را دارد به تاریخ علمی ‌یا بررسی علمی‌ مشهور شده است. وجه اول تاریخ شناخت یا همان علم است. لازمه تاریخ هم انسان است و اگر انسان موجودیتی نداشته باشد تاریخ معنا پیدا نخواهد کرد و دیگر موضوعات هم حالت تابعی نسبت به انسان دارند. تاریخ به مسائل مهم می‌پردازد، البته این مهم بودن برای افراد و جامعه‌های گوناگون متفاوت است. برای یک فرد با یک بینش یا یک جامعه حادثه‌ای مهم است که ممکن است برای فرد یا جامعه دیگری مهم نباشد و به آن نپردازد. زمان هم همان گذشته است. بنابراین باید اول امری رخ بدهد (تاریخ) بعد شاهدان عینی یا وقایع‌نگاران آن را بیان کنند (واقعه‌نگاری) بعد کسانی با استفاده از داده‌های ارائه شده توسط وقایع‌نگاران (بعد از طی روند سنجش و حذف وانتخاب)، آن را بررسی و تجزیه و تحلیل کنند (مورخ) که اگر بخواهیم به ترتیب وقوع نام ببریم 1- تاریخ 2 – وقایع‌نگاری و 3- مورخ جای دارند.
می‌توان گفت تاریخ‌نگار باید رویکردی علمی‌به حوادث و وقایع داشته باشد و دارای دانش تاریخی و آشنا به اصول تاریخ‌نویسی و نقد تاریخی هم باشد و داده‌های تاریخی را مورد بررسی قرار داده و بر اساس آگاهی علمی ‌از تاریخ و بررسی تاریخی و تجزیه و تحلیل علمی ‌به تاریخ‌نویسی بپردازد. خلاصه اینکه:
- تاریخ‌نگار داده‌های وقایع‌نگاران و اسناد را بعد از  بررسی، حذف و انتخاب مورد استفاده قرار می‌دهد.
 - تاریخ‌نگار وقایعی را مورد توجه قرار می‌دهد که سرنوشت‌ساز بوده و مسیر زندگی انسان‌ها را متاثر یا دگرگون ساخته‌اند.
-گذشته بار دیگر در دسترس قرار نمی‌گیرد اما امکان بازنمایی تاریخی و واکاوی آن وجود دارد.
- تاریخ از دریچه حال به گذشته نظر افکندن است، البته گذشته با حال در آمیخته است و رویدادهای گذشته سرنوشت حال و آینده را نیز رقم  می‌زنند.
- از نظر تاریخ‌نگاری نوین تاریخ نباید فقط شرح حال قهرمانان باشد بلکه زندگی افراد جامعه نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
- تاریخ‌نگاری کاری تفسیری است که حقایق و واقعیت‌ها به وسیله این تفاسیر و شرح‌ها در دسترس مردم قرار می‌گیرد.
- وظیفه تاریخ‌نگاری معاصر آشکار کردن و نشان دادن نیروهای اجتماعی است که در زمان رویدادها نقش‌آفرینی داشته‌اند و با همدیگر در کنش و واکنش بوده‌اند، همچنین علت‌هایی که به وسیله نیروهای مختلف در حاکمیت آن زمان نهفته مانده‌ یا به بوته فراموشی سپرده شده‌اند، باید بازگویی و بازنمایی و بیان کند.
- تاریخ نوعی روایت‌پردازی است و حاصل فهم مورخ از رویدادهای گذشته است و این فهم تاریخی چون امری ذهنی است بدون تاثیر از شخصیت مورخ نخواهد بود. هرچه پیش‌داوری‌ها و تعصبات در بررسی‌های تاریخ کم باشد، تاریخ ارزشمندتر و به واقعیت نزدیک‌تر خواهد بود. بسته به ماهیت و مختصات فکری تاریخ‌نگاران، یک رویداد تاریخی مشخص ممکن است تفسیر و روایات مختلفی یابد، یعنی تاریخ‌نویسی همگون و یکنواخت نیست.