سیستان وبلوچستان ویک غفلتِ عبرتساز
سیفالرضا شهابی- در ماه آذر ۱۴۰۰ فرصتی شد تا سفری به زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان و یکی از شهرهای سنینشین که بخشی عمده از ساکنان آن را بلوچ های اهل تسنن تشکیل می دهند داشته باشم . در این سفر آنچه خیلی زیاد توجهام را به خود جلب کرد؛ کثرت نمادها و اسامی متعلق به فرهنگ تشیع در خیابانها و میادین و مراکز مختلف این شهر بود، بهطوریکه به همسفرم گفتم که احساس خطر می کنم و انگار آگاهانه و نا آگاهانه تعمدی وجود دارد تا اهل تسنن را تحقیر و تحریک بکنند و شکاف بین طرفداران دو مذهب با مخرج مشترک اسلام را افزایش بدهند .
در مراجعت از زاهدان طی یادداشتی در روزنامه محترم به تاریخ شنبه ۱۱ ماه دی ۱۴۰۰ به این موضوع اشاره کردم و نوشتم:« تمام نهادهای این شهر تا آنجا که نگارنده این یادداشت ملاحظه کرد اختصاص به تشیع دارد نظیر میدان امام علی، خیابان امیرالمومنین، بیمارستان علیابنابیطالب و......نمادی از اهل تسنن که تقریبا نیمی از جمعیت شهر را تشکیل میدهند، مشاهده نکردم.»
همچنین نوشته بودم:« اینکه اهل تسنن سهمی از این نمادها و اسامی در شهری مثل زاهدان نداشته باشند میتواند به وحدت شیعه و سنی آسیب برساند.»
در ادامه نوشتم:« در حالیکه یکی از میادین پایتخت به نام آرژانتین و یکی از خیابانها به نام سئول نامگذاری شده که برای حسن روابط بین ایران و سایر کشورها لازم است، بدون تردید نامگذاری میادین و خیابانهایی که هموطنان بلوچ اهل تسنن در آن اکثریت دارند به نام نمادهای این بخش از جمعیت شهر به حسن روابط شیعه و سنی کمک بیشتر خواهد کرد و با این کار میتوان وحدت بین شیعه و سنی را در عمل نشان داد و اسباب تحبیب قلوب را پیش از گذشته فراهم کرد.»
وقایعی که در هفته های اخیر در زاهدان و در پی آن در برخی از شهرهای سنینشین استان سیستان و بلوچستان و آخرین آنها در شهر «خاش» رخ داد، ناشی از عوامل متعددی است و به یکی دو عامل بستگی ندارد به تجزیه و تحلیل همه جانبه نیاز دارد.
گذشته از مشکلات اقتصادی و معیشتی و تورم و بیکاری که در این منطقه وجود دارد و احیانا عوامل برونمرزی که هر کدام در جای خود تحریککننده و تنشآفرین هستند و میتوانند عامل بروز اعتراضات و تشنج شوند؛ نباید از بیتوجهی به اعتقادات برادران اهل تسنن و تحریک احساسات مذهبیشان غافل بود. اگر مسئولین در بهکارگیری هر نماد و شیعی در میادین و خیابانها و مراکز مختلف اعتدال به خرج میدادند بهگونهای که این وضعیت را بهطور مساوی بین شیعیان و برادران اهل سنت تقسیم میکردند می توانست رضایت نسبی اهل تسنن را فراهم کند و این احساس را در آنها به وجود آورد به مقدسات آنها توجه شده و مودت و محبت را بین اهل تسنن و تشیع در این استان افزایش دهد و در زمانهای حساس بحرانآفرین نباشد .اصولا هر شخص و یا اقلیت دینی یا قومی و گروهها و جمعیت های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و هنری و تیم ورزشی وقتی مشادهده کند که از طرف حکومت و دولت مورد توجه و احترام است، قطعا تلاش خواهد کرد در جای دیگری این وضعیت را جبران کند. وجود این احساس در بین آحاد جامعه بزرگترین سرمایه برای حاکمان و دولتمردان است. به عنوان یک ایرانی مسلمان و مشتاق وحدت در میان اقوام و مذاهب مردم ایران، امیدوارم از غفلتهای گذشته درس عبرت گرفته شود و به این نکات ریز و باریک توجه شود و شعارهای وحدتآفرین در مناطقی که برادران اهل تسنن سکونت دارند، شکلی عملی به خود بگیرد و همه تهدیدات مستتر در این وضعیت، به فرصتهایی برای ایجاد همدلی در میان ایرانیان تبدیل شود.