غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


فریاد نسل‌های آینده را هم بشنویم

عبدالحسین طوطیایی - اعتراضات اخیر در سطح کشور موجب واکنش‌های متفاوت از جانب تریبون‌داران نظام مدیریتی کشور شد. تونع این واکنش ها و تناقض وتضاد موجود در آن‌ها از ناآمادگی آنان در برابر بروز پردامنه چنین موجی نشان دارد. اعتراضاتی که بیش از هر چیز از درنگ در پاسخِ به‌هنگام به مطالبات در سطح ملی به‌خصوص برای جوانانی حکایت دارد که سال‌هاست در پیله خود، خرج‌شان را از نهادهای رسمی جدا کرده‌اند. امید آن داریم که سرانجام این اعتراضات در آینده‌ای نزدیک به فضایی آکنده از هم‌گرایی و هم‌راهی تمامی گروه‌های اجتماعی منجر شود که دغدغه‌های مشترکی برای منافع ملی دارند. در آن آینده نزدیک به جای سوختن چشم‌ها از گاز فلفل، اشک‌ها تنها به شوق همبستگی از دیده‌ها جاری می‌شود و دوربین‌ها به جای ضبط صحنه‌های خشونت، برآغوش‌های گشوده گروه گروه از مردم این سرزمین متمرکز شود. آغوش‌هایی که آرامش هدیه می‌دهند و فریادهایی که به جای خشم و نفرت، شادی و نشاط عمومی بپراکند. اما بی‌تردید اگر به فریاد نسل‌های آتی نپردازیم این صحنه‌های آرمانی هم آخرِ خوشِ شاهنامه‌ی ما نخواهد بود.
در چند دهه اخیر و به موازات غفلت از مطالبات جوانان، بر بستر حیات و زندگی نسل‌های آینده نیز بسیار جفاها کرده‌ایم. افراط در بهره‌گیری یک‌سویه از طبیعت کم‌جان، سیمایی رنجور از کشور ما نشان داده‌است.  اتفاقی ناشی از روزمرگی مدیریتی که خبری خوش برای آیندگان که ندارد هیچ؛ که با تلخی دریاچه‌های خشکیده و جنگل‌های نابود شده را برایشان  به سوغات می‌برد. آیندگانی که صدای مظلومیت‌شان تا کنون تنها از گلوی بغض‌آلود و نحیف دلسوزان محیط زیست به گوش می‌رسیده است.  دلسوزانی که بر این باوربوده و هستنند که نسل کنونی ما به فراخور توانایی‌هایشان امانت‌داران امینی برای آیندگانِ هنوزنیامده، نبوده‌ایم. شگفتا که با این شدت تخریب در منابع و طبیعت، در تلاش افزودن بر شمار این آیندگان هم هستیم. آنها فریاد آینده خود را در این سال‌ها در گوش این دلسوزان اینگونه نجوا می‌کنند که؛ با چه انگیزه و امید و در شرایطی که نه خاکی زنده بر روی زمین و نه آبی جاری در رگ‌هایش مانده است بر گام‌های آمدن ما بر این عرصه سوخته شتاب می‌دهید؟ امثال راقم این سطور در این واپسین مجال‌های مانده از عمرِ رفته و به میزان سهم خود در این روند تخریب از واگذاری این عرصه سوخته به نسل آینده بیمناک و شرمسارم. ای‌کاش تا خیلی دیرتر نشده در مسیر تخریبی که تا کنون طی کرده‌ایم، یک بازنگری واقع‌گرایانه‌ای صورت گیرد.
اگر سرانجام و در سایه تدبیر و واقع‌گرایی، برچسب اغتشاش را از این اعتراضات برگرفته و مانند اعضای یک خانواده بزرگ بر گرد هم نشستیم، بایستی در نخستین گام‌ها به صدای آیندگان گوش فرا دهیم؛ صدایی که اگر هشیار نباشیم هر آینه به فریاد‌های گوش‌خراشی بدل خواهد شد. این گونه که پیش می‌رود بدون تردید مطالبات نسل‌های هنوز نیامده تنها برای زنده ماندن است؛ مانند هوایی برای نفس کشیدن، آبی برای نوشیدن و نانی برای رفع گرسنگی. درحقیقت برای زنده بودن است و نه زندگی کردن.  دریغا که در چنین آینده‌ای محتوم، آنها ناگزیرند که فریاد دیرهنگام خود را بر سر گورهای صاحبان کرسی‌های چند دهه‌‌ی اخیر ما بکشند. گورهایی که خفتگانش بازتابی جز سکوتی سرد نخواهند داشت.