چرا مخاطبان فیلمها و سریالهای خارجی از صداگذاریهای زیرزمینی استقبال میکنند؟
ترجیح دوبلههای بیکیفیت به سانسورهای تلویزیون
همدلی| ستاره قاسمی - دیگر انتظار برای تماشای نسخه دوبله از فیلمهای روز جهان به درازا نمیکشد. از اکران و پخش جدیدترین آثار سینمایی در نقاط مختلف جهان تا صداگذاری به زبان فارسی و انتشار گسترده در کانالها و سایتهای گوناگون ایرانی، گاهی فقط چند روز طول میکشید! گسترش تکنولوژی و همچنین دسترسی آسان به اینترنت و شبکههای اجتماعی، انحصار دوبله در ایران را از دست سازمان صدا و سیما خارج کرد و گروههای بسیاری به صورت غیررسمی اقدام به دوبله کردند. البته با توجه به محدودیتهای شدید و فیلترینگ سفت و سخت در روزهای گذشته، زندگی و کار دوبلورهای زیرزمینی نیز مانند میلیونها تن دیگر تحت تأثیر قرار گرفته و آنها نیز امیدوار به پایان فشارها و قطعیهای مداوم هستند.البته طبیعی به نظر میرسد وقتی فیلمی مانند «پالپ فیکشن» (داستان عامهپسند)، شاهکار «کوئنتین تارانتینو» هنگام پخش از تلویزیون یا مؤسسه رسانههای تصویری، از 154 دقیقه به حدود 90 دقیقه میرسد، هر روز بیش از گذشته جوانان به سمت دانلود راحت، آسان و بیدغدغه فیلمها و سریالها بدون سانسور؛ ولو با زیرنویس یا دوبله بیکیفیت روی میآورند.
خسته از سانسور!
بسیاری از مخاطبان جدی فیلمها و سریالهای خارجی به دو دلیل ترجیح میدهند این آثار را به زبان اصلی تماشا کنند. اول؛ درک فضای فیلم با صدا و لحن بازیگران فیلم است. میتوان به مصداقهای زیادی از جمله صحنه اعتراف «دنیل پلینویو» با هنرنمایی «دنیل دی-لوئیس» در فیلم «خون به پا خواهد شد» یا بازی «تام هاردی» با ماسک و تغییر لحن صدا در تمام سکانسهای «شوالیه تاریکی برمیخیزد» اشاره کرد؛ صحنههایی که شاید بهترین دوبلورها نیز نتوانند احساس بازیگر اصلی را به مخاطبان منتقل کنند.
دوم؛ رهایی از ملاحظات آزاردهنده رسانه ملی است. روایتهای معروفی از سانسورهای مشهور تلویزیون در دهههای 60 و 70 وجود دارد که هرچند در مواردی با اغراق همراه بوده، اما خاطرات دوبلورهای قدیمی صداوسیما بر وجود خطوط قرمز عجیب و ضربه به داستان فیلم و برداشت مخاطب، صحه میگذارد. «سالهای دور از خانه» معروف به «اوشین» و همچنین کارتون «فوتبالیستها» با نام اصلی «کاپیتان سوباسا»، مشهورترین قربانیان سانسور و حتی تغییر موضوع داستان در صداوسیما هستند.
«اوشین»، قهرمان سریال «سالهای دور از خانه»، زنی زحمتکش و فداکار نشان داده شد، اما سالها بعد رفته رفته شایعاتی در بستر اینترنت و فضای مجازی انتشار یافت و او را در اصل، روسپی معرفی کرد. ژاله علو، مدیر دوبلاژ این سریال، سانسورها را منحصر به حذف دیدگاههای سیاسی و ضد جنگ «اوشین» به دلیل همزمانی پخش با جنگ ایران و عراق دانست، اما مریم شیرزاد، دوبلور نقش اصلی سریال، وجود برخی تغییرها از جمله تعویض نام بعضی از مکانها برای سازگاری با فرهنگ ایران را تأیید کرد.
در خصوص کارتون فوتبالیستها استثنائاً میتوان در یکی از اپیزودها به ناظران شاغل در صداوسیما حق داد. به طور مثال در یکی از قسمتهای این انیمه ژاپنی، دختری فوتبالیست به میدان میآید و سببساز حواسپرتی بازیکنان به دلیل تفاوت جنسیت میشود. طبیعتاً پخش این صحنهها از تلویزیون که به دلیل انحصار و نبود رقیب، گستردهترین و فراگیرترین رسانه زمان محسوب میشد، امکان تأثیرگذاری بر روحیه کودکان و حتی نوجوانان را داشت، اما مهمترین شایعه پیرامون این کارتون در خصوص نسبت «روبرتو» با کاراکتر اصلی بود؛ فردی که در این مجموعه با عنوان عموی «سوباسا» معرفی شد، اما بسیاری اعتقاد دارند دوستی نزدیکی با مادرش داشت!
آنهایی که انیمه را به زبان اصلی و بدون سانسور دیدهاند هم معتقدند «روبرتو» دوست پدر «سوباسا» بوده و برای معالجه به ژاپن میرود؛ پدری که همیشه روی عرشه کشتی در حال سفر بود و همین غیبت سببساز شکلگیری زمزمههایی از سوی ایرانیان در خصوص همسرش شد!
البته صداوسیما در سالهای اخیر، عددی نشانگر محدودیت سنی برای تماشای فیلمها و سریالها در گوشهای از تصویر درج میکند تا والدین بتوانند پیش از پخش برای تماشای خانوادگی فیلم یا بدون فرزندان تصمیم بگیرند، اما این اعداد، صرفاً صحنههای ترسناک یا خشونتبار را شامل میشود و همچنان انگشت اتهام به دلیل سانسور صحنههایی که مغایر با خطوط قرمز صداوسیما هستند، اما حذف آنها به ساختار فیلم آسیب میزند؛ به سوی رسانه ملی نشانه میرود.
ورود غریبههای جذاب
در سالهای ابتدایی دهه 80 کارتونهایی خارج از صداوسیما منتشر شد و در دسترس مردم قرار گرفت که نام مدیر دوبلاژی غریبه بر خود داشت؛ مهرداد رئیسی. او هرچند دوبلههایی با خطوط قرمز کمرنگتر داشت و از صداپیشگانی دارای کیفیتی نسبتی استفاده میکرد، ولی رقابت بر انتشار سریعترین نسخه دوبله در یک دهه اخیر، کیفیت را فدای سرعت کرده و ظهور دوبلهها و صداپیشگانی بیبهره از حداقل تواناییها و استانداردها را رقم زده است.
این موضوع، اعتراض دوبلورهای قدیمی را نیز به دنبال داشته است. نصرالله مدقالچی، یکی از چهرههایی بود که از دوبلههای بیکیفیت زیرزمینی انتقاد کرد و از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواست به این موضوع ورود و با متخلفان برخورد کند. نسلهای گذشته صدای گرم او را روی تیتراژ کارتون «آن شرلی با موهای قرمز» به یاد دارند؛ مردی باقیمانده از نسل طلایی دوبله که در سالهای دور رقیبی پیش روی خود نمیدیدند. او در این باره گفت: «وزارت ارشاد باید جلوی افراد یا شرکتهایی که به صورت غیرقانونی و زیرزمینی نسبت به دوبله آثار سینمایی، اقدام میکنند را بگیرد. دوبلههای زیرزمینی بسیاری از ارزشهای ملی و فرهنگی ما را نادیده میگیرد و زحماتمان را به باد میدهد. اغلب کسانی که با این شیوه کار میکنند، بیسواد و نابلد هستند. از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتظار میرود جلوی این روند نامناسب را بگیرد. به هر حال این وزارتخانه اسباب و لوازم برخورد با چنین پدیدههایی را دارد و میتواند این کار را انجام دهد».
وقتی «تکامل» ممنوع بود!
البته این دوبلور به ممیزیهای شدید صداوسیما نیز اشاره کرد و همین نکته را مهمترین دلیل استقبال مردم از دوبلههای زیرزمینی قلمداد کرد، به طور مثال کلمه «تکامل» به دلیل تداعی کردن نظریه «داروین» در تلویزیون ممنوعیت داشت! مدقالچی به طعنه تعداد تبدیل رابطه شخصیتهای فیلمها و سریالها به «ازدواج» در تلویزیون ایران را هم بیش از جاری کردن صیغه در محضرها دانست!
البته دولت پیشتر سابقه برخورد با چنین پدیدهای را دارد. «تاینیموویز»، یکی از مشهورترین و محبوبترین سایتهای دانلود فیلم و سریال خارجی بود. سرعت ترجمه و دوبله این مجموعه به حدی بالا بود که حتی رسانه ملی هم چندین بار آثار سینمایی و تلویزیونی غیرایرانی را با
دوبله گروه «تاینیموویز» منتشر کرد!
ناصر ممدوح دوبلور و بازیگر پیشکسوت تلویزیون هم چندی پیش از اوضاع نابهسامان دوبله در ایران انتقاد کرد و گفت: «اوضاع دوبله زیاد جالب نیست. در حال حاضر گروههایی مشغول فعالیت هستند که خلاف قوانین وزارت کار و انجمن ما کار میکنند. این گروهها همان دوبلههای زیرزمینی هستند که به این هنر آسیبهایی وارد کردهاند».
ممدوح در ادامه خاطرنشان کرد: «برخی افراد حاضر در این گروهها، این کار را برای سرگرمی و برخی هم برای کسب درآمد انجام میدهند، اما سود اصلی نصیب کسانی میشود که فیلمها را برای دوبله در اختیار آنها قرار میدهند. این گروهها بیشتر برای ماهوارهها کار میکنند و ماهواره نیز هیچ ممیزی در کارها اعمال نمیکند».
این دوبلور باتجربه در ادامه گفت: «در گذشته میشد به دوبله به عنوان یک شغل نگاه کرد، چرا که امکان استخدام وجود داشت، اما اکنون اینگونه نیست و حتما باید در کنار آن شغل دیگری هم داشت. در حال حاضر امنیت شغلی حرفه ما را دوبلههای زیرزمینی از بین برده است».
بهروز رضوی دیگر دوبلور،گوینده و مجری رادیو و تلویزیون هم از دشواریهای امرار معاش با درآمد دوبله گفت و تصریح کرد: «با درآمدی که از راه دوبله گویندگی به دست میآید، زندگی کردن دشوار است و بهتر است در کنار آن حتما شغل دیگری داشت. متأسفانه در کشور ما هیچ حرفهای از امنیت شغلی برخوردار نیست؛ حرفه ما که دیگر جای خود را دارد».
انحصارزدایی از دوبله در ایران به انضمام آموزش سازمانیافته گروههای غیررسمی برای افزایش توانایی صداپیشگان و در نتیجه کیفیت دوبلهها میتواند این صنعت را ساماندهی کرده و حداقل به روزهای اوج بازگرداند؛ روزهایی که بزرگانی چون علی کسمایی، عزتالله مقبلی، آرشاک قوکاسیان، حسین عرفانی و بسیاری دیگر میکوشیدند حس و حال بازیگران اصلی را با حرکت روی لبه تیغ تیز سانسور به وجود مخاطب انتقال بدهند، اما در عین حال نمیتوان مقابل تمایل دوستداران فیلم و سریال به تماشای نسخههایی ایستاد که هم بدون سانسور و هم دوبله باشند.