غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


گپ‌وگفتی با فيض شریفی درباره کتاب داستان زمانه ما «۳» هوشنگ گلشیری

گلشیری از دل صادقی، هدايت و چوبک بیرون آمد

همدلی – داستان زمانه ما با تمرکز بر روی آثار هوشنگ گلشیری، به همت فیض شریفی از سوی انتشارات حس هفتم منتشر شد.شریفی که پیش از این شعر زمانه ما را به بررسی و شاعران معاصر اختصاص داده بود، در داستان زمانه نیز تمرکز خود را برنویسندگان معاصر قرار داده است. گپ‌وگفتی کوتا با وی پیرامون کتاب «داستان زمانه ما «۳» هوشنگ گلشیری» انجام دادیم که در ادامه می‌آید:
 داستان زمانه ما، با چه اهدافی چاپ و منتشر می‌شود؟
 پیش از اینها، پانزده جلد شعر زمان ما را چاپ و منتشر کرده‌ایم. حالا در فکر داستان زمانه ما هستیم. در زمینه داستان نیاز بود که این کتاب‌ها را چاپ و منتشر کنیم. کمبود بود و هست. درباره نویسندگان کار پرونده‌ای صورت نگرفته بود اگر هم بود، کم بود. مثلا من درباره‌ی هدایت حدود ۵۰۰صفحه نوشتهام و داستان‌های خوب او را هم در این کتاب قرار داده‌ام و او را نسب‌شناسی کرده‌ام و درباره پیدایی داستان نوین از عصر مشروطیت تا کنون آمده‌ام. پس از آن درباره صادق چوبک نوشتهام که شکل تکامل یافته صادق هدايت است. نه هدايت فکر میکرد رو دست او کسی بیاید و نه صادق چوبک، ولی هوشنگ گلشیری آمد، او را تکمیل کرد. از نگاه من هوشنگ گلشیری از دل بهرام صادقی و هدايت و چوبک بیرون آمد. صادقی هم فکر میکرد بعد از او کسی نمیآید، هوشنگ گلشیری هم همین فکر را میکند.
 هوشنگ گلشیری را از چه زوایایی بررسی کرده‌اید؟
هر کدام از این نویسندگان که درباره آن‌ها نوشتهام چند سبک دارند. آنها دیگر آمده‌ بودند. نهضت‌های ادبی چهارصد سال از سر جهان گذشت تا به ایران آمد، این نویسندگان تا آمدند نفس بکشند چند جنبش ادبی از سرشان گذشت.
 هدايت با کنکاش در شعر و منظومه‌های کلاسيک ایران و جهان سر زد و به رمانتیسیسم آمد، سپس‌ به رئالیسم و پس از آن در بوف کور به سمت سوررئالیسم و حتا در توپ مرواريد به پسامدرنیسم روی آورد. چوبک هم همین کار را کرد، او در همان اول با داستان خيمه شب بازی با رئالیسم و ناتورالیسم آمد و در چراغ آخر با «آتما سگ‌ام» یک نگاه سوررئالیسم پیش آورد.
گلشیری همه‌ این‌ها را داشت و رمان نو را هم بر آنها علاوه‌ کرد.
او متأثر از « آلن رب گريه» بود. اصلآ این گلشیری را نمیتوان پیشبینی کرد، هرگاه مثل بت عیار به رنگی درمیآید، اگر سی چهل داستان کوتاه او را بخوانید، هرکدام یک سبک و یک نثر دارد.
 کدام یک از داستان های گلشیری جهانی شده است؟ 
گمان می‌کنم رمان «شازده احتجاب» و پیش از آن بوف کور هدايت جلوه‌‌ای جهانی دارند. هر دو رمان نو و چند وجهیاند. از نگاه من رمان «معصوم پنجم» گلشیری بهتر از شازده احتجاب است، ولی چون با نثر کهن نوشته شده در میان اهل ادب مهجور مانده است. رمانهای کریستین و کید، آينه‌های دردار و جننامه هم دست کمی از شازده احتجاب ندارند. هوشنگ گلشیری هیچ وقت متوقف نشد، حیف شد زود مرد. او آخرین رمانش را در آلمان در خانه‌ «هاینریش بل» نوشت.