غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


حکایت تلخ رویکرد اصلاح و اطلاح‌طلبان

رضا صادقیان (روزنامه‌نگار)

رویکرد اصلاح‌طلبی در عرصه سیاست همیشه از سوی مخالفان ساختار سیاسی و مدافعان نقدناپذیر کلیت قدرت مورد نقد و رد واقع شده است.این روزها جریان اصلاحات از هر دو سوی این روایت ناقص با حملات بی‌امان و بهانه‌تراشی‌های غیرمنصفانه سیاسی روبهرو بوده است. یکی مدافع براندازی، سکوت در وقت اضطرار، سکوت پیشه کردن بی‌دلیل و همراهی با فتنه‌گران و آشوب‌طلبان می‌گویدش، دیگری وسط‌خواب، بند‌باز، مدافع حکومت، ترسوها و محافظه‌کار خطابش می‌کند و... واقعیت اینکه این همه اصلاح‌طلبی نبوده و نیست. البته اگر بنا به لج‌بازی و وارونه‌بینی باشد، می‌توان درخت را صندلی و دیوار را آجر فهمید، اما این کج‌نگری تاثیر و تغییری در ماهیت درخت و دیوار ایجاد نخواهد کرد!
چندان به گذشته باز نگردیم؛ دغدغه‌های اصلاح‌طلبان پس از همراهی با دولت حسن روحانی و کسب کمی بیش از یکصد کرسی در مجلس شورای اسلامی در سال 94 را مرور کنیم. دقیقا در زمانه‌ای که بسیاری اهل سکوت بودند و کاری به کار ملک و ملت نداشتند و یا به دنبال یافتن راهی برای خروج از کشور بودند تا کمتر و ناچیزتر با دغدغه‌های کشور و بحران‌های قابل پیش‌بینی روبرو باشند، اصلاح‌طلبان مانند همیشه و به قدر توانایی خودشان فعالیت کردند تا مطالبات و صدای شهروندان و خواسته‌های آنان را به گوش اهل قدرت و سیستم تصمیم‌گیری برسانند؛ چرا که راه رسیدن به آرامش را اصلاح روش‌ها، رویکردها و برخی از سیاست‌های هزینه‌ساز می‌دانستند و می‌دانند. در دولت نیز به قدر توان چنین کردند؛ اما مانند همیشه با سیل تهمت‌ها از طرف‌های مختلف روبهرو شدند، از مدافعان غرب و غرب‌پرستان تا براندزای در لباس اصلاح‌طلبی.خواندن حکایت تاریخ اصلاح‌طلبی در کشورمان تلخ است؛ همیشه به عنوان نیروی سیاسی حضوری کم‌وبیش در ساختار قدرت داشته‌اند، اما همان قدرت در مواقع لازم حرف و سخن آنان را به بهانه‌های مختلف به گوش نگرفته و راه اشتباه را طی و سرانجام هزینه‌های این مسیر را پرداخت کرده است. این سوی مخالفان اصلاحات کسانی بوده و هستند که بعضا با فربه کردن مسائل ذهنی باور دارند اصلاح‌طلبان می‌توانستند کاری کنند و نکردند، گویی قدرت را همچون یک بلوک مجسم می‌کنند که فقط جریان اصلاحات در آن حضور داشته و سایرین در خواب بوده‌اند.بگذریم، اما؛ بسیاری از مسائل مبتلابه در جامعه، اقتصاد، سیاست، احزاب و حکمرانی در سال‌های گذشته از سوی اصلاح‌طلبان با ادبیات مختلف ولی کاملا مشابه بیان شده است، اما به هر دلیل مورد توجه واقع نشده و یا برخی از اهالی قدرت و نیروهای کم‌تجربه و آنان که کسب رضایت مدیران بالادستی را داشتند و از فضای حاکم بر جامعه مطلع نبودند مقابل هر کدام از این خواسته‌ها سنگ‌اندازی کردند. همزمان نیز آنان که در گذشته با رویکردهای تند و رادیکال سودای اصلاح نداشته و به دنبال تغییرات بنیادی و حتی انقلاب بوده‌اند، سال‌ها بعد متوجه شدند انتهای این مسیر به ترکستان است و نمی‌شود مانند ساختمان‌سازی خانه کلنگی را ویران کرد و به جای آن زیباترین، مستحکم‌ترین و متفاوت‌ترین بنای حکمرانی را با همراهی چند چهره اجتماعی، هنری و سیاست‌مداران منجمد شده در دهه هفتاد میلادی به سامان کرد.