روزی که «کریستف کلمب» اشتباهی آمریکا را کشف کرد
سرخپوستان آمریکا، کریستف کلمب را مسئول مستقیم یا غیرمستقیم کشتار دهها میلیون نفر از مردم بومی و عامل استثمار میدانند. بسیاری نیز او را به خاطر نقش مؤثری که در گسترش فرهنگ و تمدن غرب ایفا کرده است، ستایش میکنند. فارغ از همه این بحثها کریستف کلمب را از چهرههای بحثبرانگیز تاریخ باید به شمار آورد.
با اینکه تمام دنیا او را به «کریستف کلمب» میشناسند، اما نام حقیقیاش «کریستوبال کولون» است. در برخی دیگر از زبانها او را با نامهای «کریستوفر کولومبوس» یا «کریستوفروس کولومبوس» نیز میشناسند. کریستف کلمب در جمهوری جنوا (بخشی از ایتالیای کنونی) متولد شد. پدرش یک بافنده از طبقه متوسط بود و به نقاط مختلف سفر میکرد.
از همین رو، کریستف کلمب جوان به دریا دسترسی داشت. او نخستین بار در سن 10سالگی به دریا رفت. کریستف کلمب برای سفر کردن تلاش زیادی میکرد. شواهد موجود نشان میدهد او برای تأمین هزینه سفرهایش مشکلات زیادی داشت و تقریباً یک دهه طول کشید تا راه تأمین بودجه سفرهایش را پیدا کند. سرگذشت کریستف کلمب نشان میدهد که مدتها پیش از اینکه او به آسیا و آمریکا سفر کند، حادثه تلخی را تجربه کرده است.
کشتی کلمب در سال 1476، در سواحل پرتغال مورد حمله فرانسویها قرار گرفت. این کشتی به طرز وحشتناکی سوخت و کریستف کلمب برای نجات جانش مجبور شد تمام مسیر بازگشت به ساحل پرتغال را شنا کند! کلمب بعد از تحمل سختیهای بسیار برای دریافت مجوز و استخدام خدمه، 3آگوست 1492 سفر خود را آغاز کرد. او با شش کشتی که از ملکه اسپانیا گرفته بود روز 12اکتبر 1492، برای نخستین بار به سواحل آمریکای جنوبی رسید. او ساحلی که در آن پیاده شده بود را سان سالوادور نامید.
کریستف کلمب در 41سالگی به نقرس مبتلا شد. او در سالهای بعد زندگیاش مرتباً به آنفلوانزا، تب، خونریزی چشمی و… دچار میشد. بیماری کلمب با گذشت زمان شدت میگرفت، چنانکه در سالهای پایانی عمرش مدتهای طولانی در رختخواب میماند. کلمب در نهایت بعد از 14سال دست و پنجه نرم کردن با بیماریهای مختلف، 20 می 1506، زمانی که فقط 55سال داشت، درگذشت. پزشکان بعدها متوجه شدند کریستف کلمب غیر از نقرس به «سندرم رایتر» هم مبتلا بوده است.
این سندرم علائمی چون التهاب مفاصل، عفونتهای باکتریایی روده و غیره را به همراه دارد. تصور کلی ما از یک دریانورد کسی است که بدنی تنومند و پوستی آفتابسوخته داشته باشد. کریستف کلمب با این ویژگیها درتضاد نبود. بر اساس شواهد موجود او قامتی بلند، چشمانی آبیرنگ و پوستی روشن و آفتابسوخته داشته است. کریستف کلمب قصد سفر به آسیا را داشت، اما محاسبات اشتباهی روی نقشه انجام داد. نتیجه این که به طور اتفاقی و اشتباهی، سر از قاره جدید درآورد! حتی خود کلمب هم بین راه متوجه شده بود که زمان سفرش به شکل عجیبی طولانی شده است. البته او فکر میکرد راه جدیدی را برای رسیدن به آسیا پیدا کرده است!
کلمب به طرز عجیب و جالبی مسیر را اشتباه محاسبه کرد و به جای آسیا، از قاره ناشناخته آمریکا، سر درآورد! کریستف کلمب راهی جدید برای رسیدن به آسیا پیدا نکرد اما قارهای جدیدی را کشف کرد.
او هیچوقت این مسئله را نپذیرفت و زیر بار اشتباه خود نمیرفت. کلمب حتی تا آخرین روز زندگیاش فکر میکرد جایی که او کشف کرده بخشی از آسیاست.
او همواره از توضیح دادن یا پذیرفتن نظریههای جدید در این خصوص امتناع میکرد. شاید تا به حال برایتان سوال شده که چرا بومیان آمریکا با نام Indian یا به عبارتی «هندی» شناخته میشوند! جواب سوال جالب است.
وقتی کلمب به آمریکا رسید معتقد بود که آن نقطه هندوستان است و مردمی که در آنجا زندگی میکنند هندیاند.
همین شد که آنها را «هندی» خواند. حالا با گذشت بیش از 500سال از سفر کلمب، بومیان آمریکایی هنوز هم هندی خوانده میشوند. کلمب کاوشگر، دریانورد، سوداگر و البته یک نویسنده بود.
او در سالهای پایانی زندگیاش، کتابی هم نوشته بود. در این کتاب حوادث و اتفاقات مختلفی که او تجربه کرده آمده است. کریستف کلمب همچنین کتابی با عنوان «پیشگوییها» دارد که ایدههای خودش را در آن نوشته است.