جامعه شناسان بررسی کردند؛
عوامل اختصاصی ناآرامیها در دانشگاه
همدلی| درحالیکه در هفته سوم سال تحصیلی جدید قرار داریم، وضعیت برگزاری کلاسها در دانشگاههای کشور با ابهامات زیادی روبهرو است. هرچند در روزهای اخیر مسئولان دانشگاههای مختلف بر ضرورت برگزاری و حضوری شدن کلاسها از هفته دوم مهر تاکید کرده بودند، اما تداوم ناآرامیها شرایط برای تشکیل کلاسها در برخی از دانشگاهها را با اما و اگر همراه کرده است. بعد از حوادث اخیر در دانشگاه شریف کلاسهای این دانشگاه تا اطلاع ثانوی مجازی اعلام شد. همچنین علاوه بر وضعیت مبهم تشکیل کلاسها در دانشگاه های دولتی در برخی از دانشگاههای آزاد نیز اطلاعیههایی درباره عدم تحریم کلاسهای درس منتشر شده است. این مسائل هماکنون از یک دغدغه نخبگانی به دغدغهای عمومی تبدیل شده است که به گفته برخی جامعهشناسان یکی از علتهای مهم آن نبود استقلال دانشگاهها است. در واقع نتیجه نداشتن بینشی که ارزش بنیادی آموزش عالی را به رسمیت بشناسد، خشمگین بودن دانشگاهیان و درونی شدن احساس تحقیر، انکار شدن و مورد اجحاف قرار گرفتن در آنها است. در چنین شرایطی به محض این که فضای سیاسی کشور با اعتراضهایی مواجه شود، دانشجویان، مدرسان و دانشآموختگان در این فضا مجالی برای اظهار خود پیدا میکنند. در واقع، مجالی برای بیان نارضایتیها، خشمها و تضادهایی که بر آنها تحمیل شده است.
استقلال دانشگاه به رسمیت شناخته شود
نعمتالله فاضلی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در این باره بر این باور است که این واقعه متاثر از رخدادهایی است که در چند وقت اخیر در کل جامعه در مواجهه با جنبش یا اعتراضات جاری اتفاق افتاده است؛ یعنی نوعی تقابل امنیتی با حوادث. صحبتهای وزیر علوم و رئیس دانشگاه شریف نیز تنها بازتولید گفتمان رسمی بود. در صحبتهای وزیر علوم اساسا تفاوتی میان نهاد دانشگاه و دیگر صحنههای عمومی گذاشته نمیشود. تصوری که در دهههای گذشته نیز وجود داشته و بر اساس آن دانشگاه فاقد استقلال و تفاوت با دیگر فضاها است.
او در ادامه گفت:«در دانشگاه همان سیاستهای فرهنگی دنبال میشود که در فضاهای دیگر نیز دنبال میشود. در فضاهای دیگر، سیاست فرهنگی رسمی بر مبنای تبلیغ و ترویج، ارزشهای سیاسی و ایدئولوژیک دینی با چاشنی انقیاد و اطاعتپذیری شهروندان است. در دانشگاه نیز محتوای کتب درسی، فعالیتها هنری، ادبی، فرهنگی و آموزشی بر اساس همین رویکرد بوده و وظیفه دانشگاه به انقیاد درآوردن، سربهراه کردن و مطیع کردن دانشجویان و دانشگاهیان تبدیل شده است.» فاضلی گفتوگو با فرارو افزود:«پیامد این رویکرد این است که دانشگاه فاقد هویت، استقلال و آزادی آکادمیک است. معنای چنین گذارهایی این است که دانشگاهیان فاقد شایستگیها، خلاقیتها، زیست و اقتضائاتی هستند که برای رشد و بالندگی دانشجویی و هویت حرفهای آنها ضرورت دارد. در تمامی دهههای گذشته این تفکر که دانشجو و دانشگاه تافتهای جدا بافته از جامعه نیست و این نهاد به جز ابزاری برای تبلیغ ترویج ایدئولوژی رسمی نیست، باعث شده که حکومت در تمامی سازوکارهای اداری، آموزشی، پژوهشی و ارزیابیها بسیار بیمهابا و بدون در نظرگرفتن ضرورتهای نهاد دانشگاه تصمیمگیری کند. طبیعتا برای موقعیتهای حال حاضر که جنبش و اعتراضات با انکار عدم پذیرش استقلال دانشگاه همزمان شده، زمانی که دانشجویان و اساتید دانشگاه درگیر این جنبش میشوند، تغییر و تفاوتی در نوع مواجهه دولت با این نهاد با دیگر بخشهای جامعه مشاهده نمیشود.»
او در بخشی دیگر از گفتههای خود در ارتباط با تفاوت رویکرد و مطالبات نسل جدید دانشجویان نسبت به گذشته و تاثیر آن بر شکاف میان نگاه حاکمیت با نهاد دانشگاه گفت:«به عنوان شخصی که حوزه تخصصی مطالعاتم دانشگاه و آموزش عالی است، در پژوهشهایی که در چند سال گذشته انجام دادهام، بر پایه شناخت خود و دیگر مطالعات انجام گرفته به این نتیجه رسیدهام که روایتهای عمیق و علمی از وضعیت دانشگاه، بحرانها، تنشها و مصائب این نهاد چه در حوزه کیفیت، برنامه درسی، انگیزهها و... وجود دارد. اما نهادهایسیاستگذار در این حوزه، توجهی به این مطالعات نداشتهاند و صداهای محققان و صاحبنظران این حوزه شنیده نشده است؛ لذا میتوان اظهار داشت که وضعیت کنونی حاکم بر دانشگاهها ناشی از ناشنیده ماندن صدای صاحبنظران این حوزه است.»
مهمترین علت ناآرامیها
فردین علیخواه، جامعهشناس نیز گفتوگو با خبرآنلاین درباره مهمترین علت ناآرامیها گفت:«بهطور کلی هر چقدر از میزان اثرگذاری سیاسی افراد کاسته میشود بر میزان پتانسیل اعتراض سیاسی آنان افزوده میشود. همچنین در بین آن گروه از شهروندانی که معتقدند درساختار سیاسی کشور فرصت و امکان اعتراض محدود است، پتانسیل اعتراض سیاسی بیشتر میشود.
او همچنین افزایش میزان تحصیلات افراد را از دیگر عوامل افزایش میزان پتانسیل اعتراض عنوان کرد وگفت:«عامل دیگر اعتراضات و ناآرامیها به احساس محرومیت بازمیگردد. در واقع در بین آن گروه از شهروندانی که منبع محرومیت اقتصادی خود را نه خودشان بلکه سیاستهای دولت و تصمیمات مقامات سیاسی میدانند پتانسیل اعتراض سیاسی نیز بیشتر است. همچنین هر چه میزان احساس تبعیض و بیعدالتی در افراد بیشتر میشود میزان پتانسیل اعتراض سیاسی آنان نیز افزایش مییابد.»
ضرورت چانهزنی برای ترمیم وضعیت دانشگاهها
بسیاری از جامعهشناسان معتقدند نیازمند رویکردی هستیم که استقلال دانشگاه را به رسمیت بشناسد. استقلال دانشگاه سنگ بنای نظام دانشگاهی محسوب شده و بدین معنا است که دانشگاهها در تعیین اهداف و اولویتهای خود و اجرای آن ها آزاد گذاشته شوند. استقلال دانشگاه به طور چشمگیری به چشمانداز کلی دانشگاه و میزان دخالت سیاست وابسته است. جامعهشناسان معتقدند برای گذار از وضعیت موجود نیازمند رویکردی جدید هستیم و بر این اساس استفاده از نیروهای نظامی و امنیتی در مدیریت و کنترل دانشجویان مشکلات را تشدید میکند. اکنون مطالبه دانشگاهیان در قالب همان شعار «زن، زندگی و آزادی» قابل طرح است. اقدامی که نهاد آموزش عالی میبایست انجام دهد این است که وزیر علوم با نهادهای بالادستی گفتگو کند که تلاش بیشتری برای ترمیم وضعیت کنونی دانشگاهها داشته باشد. در سالهای گذشته نیز شاهد بودهایم که تلاشهایی برای ترمیم وضعیت کنونی دانشگاه صورت گرفته، اما بسیار کمتر از آن بوده که حداقلی از خواستههای دانشگاهیان را تامین کند. در یک سال اخیر نیز شاهد هستیم که این چانهزنیها به حداقل رسیده و ضروری است که در چانهزنی با نهادهای بالا دستی شهامت بیشتری خرج داده شود.