غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


در آستانه انقلاب اسلامی؛

روزی که اعتصاب مطبوعات آغاز شد

پاییز سال 1357 را باید فصل اعتصاب بنامیم چرا که ارگان‌های پرشماری در این فصل و چند ماهی پیش و پس از آن به دلایل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دست به اعتصاب زدند. یکی از گروه‌هایی که نام‌شان در فهرست اعتصاب‌ کنندگان جلب توجه می‌کند اهالی مطبوعات هستند. مطبوعاتی‌ها یعنی روزنامه‌نگاران، کارگران فنی و کارمندان اداری شاغل در مطبوعات نیز در پاییز و زمستان 1357 دو اعتصاب سراسری را از سر گذراندند؛ اعتصاب‌هایی در جهت مقابله با فشار سانسور، تقاضای آزادی و امنیت روزنامه‌نگاران و همراهی با نهضت مردمی. نخستین اعتصاب، کوتاه‌مدت و از 19 تا 22مهر ماه و دومین اعتصاب که دو ماه به درازا کشید، از 15آبان تا 15دی ماه بود. یکی از اعضای شورای سردبیری روزنامه کیهان نقل می‌کند: «آن ‌زمان درگیری مطبوعات با حکومت هم اوج گرفته بود و مشکل سانسور وجود داشت. پس از مدتی کوتاه از واقعه میدان ژاله[قیام 17 شهریور میدان شهداء]، در ماه مهر اعتصاب 5 روزه مطبوعات شروع شد. شریف‌امامی می‌خواست با وعده‌هایی انقلاب را بپوشاند و در مقابل سپهبد اویسی فرمانده نظامی با همراهی ژنرال‌ها برنامه‌های نخست‌وزیری را خنثی می‌کرد. نظامیان می‌خواستند با کودتای بزرگ و قلع و قمع مخالفان و تیراندازی شهر را در اختیار خود بگیرند. اوج مبارزه این دو گروه زمانی بود که ما چهار، پنج روز با دفتر نخست‌وزیر کلنجار رفتیم تا اقرار کنند سانسور در مطبوعات بوده و نباید وجود داشته باشد. تیتر سراسری مطبوعات در آن روز «اعتصاب سراسری مطبوعات» بود. اوضاع بسیار به‌ هم ‌ریخته بود و نظم خاصی حاکم نبود. هر کدام نظریه‌های خود را اعمال می‌کرد و مملکت شیرازه نداشت. مشخص بود که رژیم چه سرنوشتی دارد و در آخر هم فروپاشید.»
اعتراض کوتاه مدت اول (نوزدهم الی بیست و سوم مهر 1357) ریشه و عامل تحریک این اعتصاب‌ها را می‌توان در واقعه 17شهریور 1357 جست ‌و جو کرد. کشتار مردم در جمعه سیاه ‌میزان هم‌بستگی ملی را افزایش می‌دهد و سبب می‌شود تا یکی از مهم‌ترین اعتصاب‌های آن زمان شکل بگیرد. اعتصابی که با عنوان اعتصاب مطبوعات در تاریخ ماندگار شد. نخستین اعتصابِ جراید در ایران، از 19 تا 23مهر 1357 در اعتراض به سانسورهای شدیدی صورت می‌گیرد که از سوی دولت شریف امامی روی داده است. در این اعتصاب که کوتاه‌ مدت است، نظامیان صبح روز چهارشنبه 19مهر در تحریریه روزنامه‌های کیهان و اطلاعات حضور پیدا می‌کنند تا بر محتوای مطالب در حال نگارش و چاپ نظارت کنند. جرقه اعتصاب از همین ‌جا زده می‌شود. روزنامه‌نگاران در این اعتصاب در پی ‌آن هستند تا تضمینی برای ادامه فعالیت آزاد و جلوگیری از سانسور به‌ دست آورند‌ اما وضعیت حاکم به گونه‌ای است که کسی چنین تضمینی را نمی‌دهد و به رغم رایزنی‌های مدیران دو روزنامه با فرماندار نظامی وقت تهران، باز هم مأموران از تحریریه خارج نمی‌شوند. چیزی نمی‌گذرد که این خبر به دفاتر مطبوعات دیگر هم می‌رسد. این‌ چنین می‌شود که علاوه بر روزنامه‌های یاد‌ شده روزنامه‌های آیندگان و پیغام امروز هم به جمع اعتصاب‌کنندگان می‌پیوندند. این سلسله زنجیروار پیش می‌رود و مطبوعات تمام کشور را با خود همراه می‌کند. دولت در چنین شرایطی با دو چالش روبرو می‌شود؛ نخست اینکه دادن هرگونه تعهد امنیت و آزادی به مطبوعات سبب می‌شود ‌ادعای آنان مبنی بر نبود آزادی اثبات شود و این‌ نقضِ حرف دولت درباره وجود آزادی مطبوعات در آن دوره است. دوم، دولت تمایل ندارد ‌مشکل به‌ وجود‌ آمده‌ ادامه‌دار شود. بنابر این به ‌ناچار با توجه به جو عمومی کشور در برابر مطالبات مطبوعات کوتاه می‌آید و بدین ترتیب دور اول اعتصاب‌ها پس از پنج روز تمام می‌شود.
محمد بلوری در خاطرات خویش بیان می‌کند: «نوزدهم مهر سال ۵۷ خبرنگاران و نویسندگان در تحریریه روزنامه‌ها به نشانه اعتراض به وجود سانسور یکباره قلم‌ها را به ‌روی میز گذاشتند و با دست کشیدن از نوشتن، ماشین‌های چاپ را از کار انداختند و به این ترتیب با اعلام اعتصاب، مطبوعات را به تعطیلی کشاندند. پس از برکناری امیرعباس هویدا در مرداد ماه سال ۵۶، آموزگار زمانی به نخست‌وزیری می‌رسد که شعله‌های مبارزات مردمی علیه رژیم با برپایی تظاهرات، راهپیمایی‌ها و اعتصابات در وزارتخانه‌ها و ادارات مختلف روز ‌به روز سرکش‌تر و مهیب‌تر زبانه می‌کشید و هر چه خشم و خروش مردمی شدت پیدا می‌کرد، سانسور ساواک بر روزنامه‌ها شدت می‌یافت و از سوی دیگر وزارت اطلاعات و جهانگردی دایره قلم زدن خبرنگاران و نویسندگان مطبوعات را تنگ‌تر می‌کرد. چون هم ساواک و هم وزارت اطلاعات و جهانگردی انتشار خبرهای مربوط به این جنبش مردمی در مطبوعات را سبب گسترش تظاهرات، راهپیمایی‌ها و اعتصابات در سراسر کشور می‌دانستند... .»