غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


شک منطقی، توطئه و توهم توطئه

جهانگیر ایزدپناه (فعال اجتماعی)

شک منطقی سقراط‌گونه با توهم توطئه متفاوت است. شک سقراطی نوعی پرسش‌گری برای بازتعریف مفاهیم و نیل به حقایق و واقعیت‌هاست که انبان دانش بشری را پربارتر می‌کند. یک روش و هنر تربیت و محرک بررسی موشکافانه و مجدد مفاهیم و باورهای غلط است. خلاقیت فکری می‌آفریند و شکوفایی ذهن و اندیشه را دربر دارد. بنابر این با تئوری توطئه و ایجاد بدبینی و مغشوش ساختن اذهان متفاوت است. شک منطقی انسان‌ها را به سوی بازبینی و تجزیه و تحلیل مفاهیم و باورها فرامی‌خواند اما به هیچ وجه همانند خودشیفتگان متوهم خود را دانای مطلق و اشتباه‌ناپذیر نمی‌پندارد. توطئه به معنی دسیسه‌چینی و طرح نقشه موذی‌گرانه و ساخت و پاخت پنهانی و فتنه‌انگیزی علیه دیگری است. توهم توطئه ریشه در مختصات روحی و روانی شخص دارد که در پشت هر پدیده و اتفاقی نوعی توطئه پنهانی توسط شخص یا گروه یا سازمانی می‌بیند وعلت حوادث و رخدادهای اجتماعی و ناکامی‌ها را به عوامل پنهانی، مبهم وموهوم نسبت می‌دهد و از درک علل واقعی رخدادها غافل است. در زمینه اجتماعی- سیاسی گاهی افراد و حاکمیت‌ها براثر ناتوانی خود در فهم ودرک کافی از پیچیدگی‌ها و دگرگونی‌های جامعه را دچار جو بدبینی و توطئه‌پنداری و دشمن‌تراشی همیشگی می‌کنند تا به خیال خود افکار عمومی و ذهن مردم را مشغول مسائل و دشمنان موهوم و غیرواقعی گردانند که خواسته‌هایشان را به فراموشی بسپارند. در واقع طرح مدام توطئه و بزرگ‌نمایی خطر دشمنان  برای سر پوش گذاشتن بر ضعف و ناتوانی خود در اداره امور جامعه و شانه خالی کردن از بار مسئولیت است. مروجان تئوری توطئه دچار خودشیفتگی‌اند وخود را فارغ از اشتباه می‌پندارد. در چنین شرایطی  فرافکنی و سطحی‌نگری جامعه را فرامی‌گیرد و مخالفان و منتقدان مطرود ومغضوب و متملقان بی‌اراده محبوب می شوند. گسترش چنین بینشی راه را بر بررسی و تجزیه تحلیل علمی می‌بندد. خودشیفتگی و فارغ از اشتباه پنداشتن خود به تدریج در وجود متوهم چنان ریشه‌دار می‌شود که هرگونه مخالف و منتقد را دشمن می‌پندارد که مستوجب هرگونه پیگرد و عواقب ناگوار است. باید قبول کرد که تفکر علمی و خلاق و تشکیک منطقی و واقعیت‌اندیشی نسبت معکوس با توهم توطئه دارد. یعنی هرچه تفکر خلاق‌تر و توانایی تجزیه و تحلیل و بررسی برحسب مستندات و شواهد و ادله کافی باشد کمتر مجالی یرای توطئه‌پنداری متوهمانه وجود دارد. این تفکر خلاق و واقع‌گرایی است که رابطه علت و معلولی پدیده‌ها و حوادث را به طور عینی و منطقی ریشه‌یابی و بررسی می‌کند و راهکار ارائه می‌دهد و علت همه امور را بدون ادله کافی به توطئه دشمن نسبت نمی‌دهد. جامعه ما با یک بغرنجی مواجه است که ناهنجاری‌ها و نابسامانی‌ها و بی‌برنامگی‌های سیاسی و فرهنگی واقتصادی را به بیگانگان و عوامل دیگر نسبت می‌دهند. این نوعی نگاهی سطحی، عوام‌پسند و غیرعلمی به رویدادهای اجتماعی جامعه وجهان است که ویرانی به بار می‌آورد.