سیری در شانزده طرح نیمایی «عباس درویشی»
هشدار از آن دو نقطه قرمز
فیض شریفی (منتقد و پژوهشگر ادبیات)عباس درویشی با حفظ اسالیب کلاسیک یا نيمايی، شعر نو و آزاد میسراید، خوب هم میسراید. شاعر بر ميراث پرشکوه شعروادب فارسی و ظرایف هنری مشعر و مشرف است و بادههای باستانگونگی و مدرن را در جام شعر نو میريزد و مینوشد. اشعار نيمايی درویشی، توصیفی- تصویری، غنایی است. دریا، رود، قایق، آب، خاک، گیاه، کبوتر، کلاغ، گنجشک، شاخه، مار، لانه، پیچک وحشی، کوچه باغ و عنکبوت در شعرهای شاعر بسامد بالایی دارند و مثل اشعار نيما و آتشی، آتمسفر و فضایی پاستورالی یا روستایی و شبانی بر آن تسلط دارد. این اشعار وصفی و غنایی سراینده گاهی حال و هوایی نرم و ولرم دارد و گاهی فضایی پر از اندوه و خوف و خطر. برخی از این شعرها با مضامین غزلهای شاعر هماهنگ و همپوش میشوند: «بنویس و از قلم بنویس زیرا قلم/ تنها سلاح سرد سرانگشت/ شاعر است با برد واژههای شگفتش/ خارج از مرزبندی غارتگران/ نقشههای جهان است.» به تعبیر ناصر گلستانیفر «این مجموعه در حقیقت مانیفست شاعری عباس درویشی است، بیتاثیر از هر شعر و شاعری و در واقع همانا رسیدن به استقلال بیانی و زبانی شاعر است.» با این وصف پنج طرح از سرودههای نيمايی درویشی، وظیفه شاعر امروز را مقابل چشم مخاطب میگذارد که شاعر باید «با غرش کلماتش دیواره بلند سکوت را ترک بيندازد، باید سرآغاز زندگی و پر از صدای تولدها باشد و در جهان کلامش نوزایی و تکامل و آواز زندگی و نبض تپندگی وجود داشته باشد، شاعر باید ديدهبان جهان باشد، یک چشم او سرخ از جرقه خشم باشد و بر تمامت تاريکی راه ببندد و یک چشم او آکنده از تجسم احساس و عاطفه باشد. وقتی که ماه شبانگاه با قایق ظریف نقرهای خويش از متن آينه رعشهدار آب گذر دارد.» شاعر به لونی، احساس و عاطفه و تعهد اجتماعی را موضوع مهمی در شعر میداند. او میداند و بر هنر والای خود اشراف دارد، وقتی می گويد: «در خاک مزرعه فردا/ شعر مرا بیفشانید/ تا هرگیاه نورس کوچک/ آواز عاشقانه بخوانند.» پس در اینجا شاعر، شعر را دانه و توشهای برای آینده میداند. شعر درویشی با این وصف و بی آنکه بگوید رنگ و لعابی نمادین دارد، او «کبوتر» را نماد «شعر، پاکی و صلح و زیبایی» و «کلاغ» را سمبل «پلشتی و شومی» و «شب» را نماد «فضای پلید و خفقانی» میداند و میگويد:«هشدارتان!/ کبوترکان سپيد من/ در لانههایتان/ در استتار شب/ آغاز«جا» به «جایی»/ شومی ست / تعويض تخم کلاغ و کبوتر است/ هشدارتان، هشدار!» شعرهای نيمايی درویشی، زبان نو و مدرنی دارد و اوصاف مجازی و تشبيهها و استعارههای او طراوت و تازگی بسیار. طرح ۸ تصویر و آتمسفر رعبآور عجیبی دارد: «از شاخه تا به شاخه/ شبانگاه/ با آن دو چشم ریز هراسان/ گنجشککم/ چه دیده در اعماق لانه اش؟هشدار از آن دو نقطه قرمز/ نگاه مار ...» طرح ۸ یک نمای بیرونی و یک نمای درونی دارد ولی طرح ۹ یک نمای بیرونی فشرده و ایجازی درخشان و تخیل فرهیختهای را در خود میگوارد. عباس درویشی گاهی، علیرغم بوطیقای شعریاش، شعر ناب هم میگويد و خوب هم میگوید: «پاییز/ باران که میبارد/ درشت و تند/ نقطه چین های حباب و انتشار دايره/ بر آب.» طرح ۱۰ گشوده میشود، شاعر در این شعر از مبارزه منفی و موثر، پرهیز از سلاح و خشونت مهاتما گاندی، رهبر فقید استقلال کشور هند سخن میگوید. طرح ۱۱ شهودی - عرفانی است و شکل و فرم وزین و لطیفی دارد: «پیچک گرد نرده/ چوبی گل داده پیچک وحشی/ در آفتاب/ عطر ملایمی/ در نازکای کم رنگ/ زرد نور/ از کوچه کودکی به تماشا.» طرح ۱۲ تصویر اندوهبار از مسیرهای بلند پیادهرویی دارد که آکنده از کتاب است، کتابهایی رنگینکمانی و رنگارنگ از تمام مشاهیر که هر روز چیده میشود و برچیده میشود و بیمشتری مانده است. شاعر در طرح ۱۳ در جاده شعر و و در دست انداز و سرعتگیر با نگاه سوءظن بر واژهها میاندازد اما بیتوقف و جاری به پیش میتازد. طرح ۱۴ هم تمثیلوار است بسیار زیبا: «در کوچه باغ سرد زمستانی، غروب /یک رد پا در برف/ تنهایی مرا/ پرسه میزند.» در سطر اول و دوم، تم «تنهایی و پرسه» وجود دارد. همین دو سطر شعر خود بسنده است و پویا. طرح ۱۵فلسفی است. یکی میرود و یکی به دنیا میآید و این چرخه از ازل تا ابد ادامه مییابد. نصرت رحمانی میگويد: «میآیی و من میروم ای مرد دیگر ...تابوت من گهواره توست...» به قول درویشی «زندگی تکرار رفتن و آمدن است.» در هستی، نیستی وجود دارد و در نیستی هستی و طرح آخرین: «شاعران برای ما/ کتاب زندگی نوشته اند/با قلم به جوهر زلال اشک خویش/پس چرا سروده هایشان/ به گوشه کتابخانه ها/ تارعنکبوت بسته است؟» از نگاه شاعر شکستهدل، مردم زمانه مرده و بیروحاند. بعضی از تصویرها و توصيفهای شعرهای درویشی ابعاد هولناکی را از جامعه تصویر میکند ولی با زبردستی آنها را به تجسم درمیآورد. درویشی در شهر به شکار سوژه می رود. اغلب سرودههای نيمايی درویشی قوام یافته و شکیل و زیباست، لازم است که شاعر، این سیکل را ادامه دهد چون زبان شعر نيمايی درویشی، مدرن و زیباست.