غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


پذیرش تغییرات فرهنگی

رضا صادقیان (روزنامه‌نگار)

رضا صادقیان- بهترین مسیر برای درک وضعیت دیروز و امروز جامعه ایران در حوزه فرهنگی بررسی و بازخوانی نظرسنجی‌های انجام شده از سوی نهادهای علمی است. معمولا نظرسنجی‌های مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در مقایسه با سایر نظرسنجی‌ها تصویر نزدیک به واقع  از شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را به تصویر می‌کشد، حتی در بزنگاه‌های مهم که اکثر بازیگران کارزار سیاست جذب رخدادها و موضع‌گیری‌ چهره‌های معروف می‌شوند، نظرسنجی‌ها این مرکز تصویری دیگری را ترسیم کرده است، البته این به معنای پذیریش کامل نظرسنجی‌های انجام شده از سوی این مرکز نبوده و نیست. 
به عنوان نمونه؛ پیمایش‌های این نهاد درباره میزان مشارکت شهروندان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 بیش از سایر نظرسنجی‌ها و بعضا نظرسازی‌ها به حقیقت نزدیک بود، درست در هنگامه‌ای که بخشی از اصلاح‌طلبان و حتی نزدیکان محمود احمدی‌نژاد باور داشتند انتخابات به مرحله دوم خواهد رفت و به صورت قطعی یکی از نامزدها عبدالناصر همتی می‌باشد، نتایج نظرسنجی نشان می‌داد که گزینه پیروز در دور اول مشخص خواهد شد .در این یادداشت برای درک بهتر وضعیت ایران امروز و خصوصا یک دهه گذشته از نتایج نظرسنجی‌های صورت گرفته شده با محوریت پوشش حجاب استفاده خواهد شد. در ادامه قوت و ضعف هر کدام از نظرسنجی‌ها را ذکر خواهد شد .اولین نظرسنجی صورت گرفته از سوی این مرکز مربوط به سال 1389 است؛ در پیمایش انجام شده که مخاطب با عدد و ارقام روبه‌رو نیست، متعلق به شعبه آذربایجان غربی و «طرح تحقیقاتی بررسي راه‌كارهاي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» نام دارد. با کمال تعجب نه نتها نتایج این نظرسنجی منتشر نشده است، بلکه تهیه کنندگان تنها به یک گزاره کلی اشاره کرده و نوشته‌اند:«بر اساس یافته‌های این طرح پژوهشي با توجه به اينكه تضاد و اختلاف در ديدگاه‌ها و در بين زنان وجود دارد، اما ذات حجاب در دين مبين اسلام مورد قبول همه زنان جامعه است.» به نظر می‌رسد آمارهای کسب شده در آذربایجان غربی با ذهنیت تهیه کنندگان نظرسنجی و یا مدیران ایسپا همخوانی نداشته و یا شرایط جامعه را برای انتشار این سنجش افکار مناسب تشخیص نداده‌اند و از خیر و شر بازتاب‌ها و موضع‌گیری‌های مسئولان مربوط و غیر مربوط عبور کرده‌اند .پایش دیگری که از سوی این نهاد انجام شده است، مربوط به سال 1391 است. به عبارت مشخص نزدیک به یک دهه از آن نظرسنجی گذشته است. نتایح نظرسنجی «اجراي طرح بررسی فرهنگ حجاب و عفاف در شهر اصفهان» در مقایسه با انتشار جزییات سایر نظرسنجی‌ها جالب توجه است.
 در گزارش منتشر شده از این نظرسنجی آمده است: «طبق نتايج حاصله در اين پژوهش 66 درصد از افراد نمونه معتقدند كه جامعه نياز به تعريف درستي از حجاب دارد، كه آيا حجاب تنها محدود به پوشش چادر مي‌باشد؟ آيا پوشش‌هاي ديگر را هم شامل مي‌شود. 
همچنين بيش از 80 درصد از پاسخگويان معتقد هستند كه حجاب هم مختص گروه زنان و هم مردان جامعه است». آنچه نتایج این نظرسنجی را جالب توجه می‌کند، آخرین جمله استفاده شده از سوی تهیه کنندگان آن است. نوشته‌اند: «لازم به ذكر است حدود 46 درصد از پاسخگويان پوششي كه زمان پاسخ‌دهي داشته‌اند با پوششي كه منتخب‌شان بوده مغايرت داشته كه اين موضوع مي‌تواند ناشي از علت‌هاي گوناگوني باشد». 
در اینجا فضای تحلیل، حدس و گمان از سوی دست‌اندرکاران نظرسنجی به صورت ناخواسته و انتخاب رویه محافظه کارانه برای محققان باز گذاشته شده است. از همین‌رو می‌توان به این نتیجه رسید که نتایج نظرسنجی با ذهنیت مدیران فرهنگی و یا سفارش دهندگان بسیار متفاوت بوده است، با این وجود عدد 46 درصد «مغایرت» بسیار جالب توجه است و حکایت تغییرات فرهنگی را عیان می‌کند. تغییراتی که حتی پاسخ دهندگان با وجودی که به آن گردن نهاده‌اند و تغییر کرده‌اند، باز هم نظری را بیان می‌کنند که با پوشش خودشان در تضاد است. چهارم تیرماه سال 1393 جلسات دیگری از سوی این موسسه برگزار گردیده است؛ لیست دعوت شدگان به نشست نشانه روشن اهمیت موضوع را نشان می‌دهد. 
حاضرین عبارت هستند از: اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان وزارت کشور، نمایندگان شورای فرهنگ عمومی و قوه قضاییه، وزارت ورزش و جوانان، نیروی انتظامی، معاونان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نماینده سازمان تبلیغات اسلامی و شماری از ائمه جمعه و اساتید دانشگاه که در حوزه‌های فرهنگی به تحقیق پرداخته‌اند حضور داشتند. 
در همان جلسه مشاور رئیس‌جمهور در امور فرهنگی در مورد نتایج اجمالی این جلسه می‌گوید: مشکل در این زمینه عمیق‌تر از آن است که با یک قانون یا یک تقسیم کار اداری و بصورت دستوری از بالا به پایین حل شود. تحقیقات پیمایشی شورای فرهنگ عمومی و ایسپا اعم از نظرسنجی‌های ملی و استانی و همچنین مشاهدات میدانی و بررسی‌های کیفی توسط استادان دانشگاه علامه طباطبایی و الزهرا نشان می‌دهد که در طی یک دهه گذشته وضعیت حجاب در کشور، شامل نگرش ذهنی به حجاب و واقعیت عینی آن، تا 20 درصد تغییر کرده است. 
آقای آشنا در مورد علل این تغییر در نگرش و رفتار فرهنگی می‌گوید: این تغییرات ناشی از عوامل متعددی از جمله تغییر توازن جمعیت شهری و روستایی، موزاییکی شدن فرهنگ، تغییر الگوی تحصیل و اشتغال بانوان، مصرف نمایشی، تغییر نگرش‌های سیاسی و اجتماعی جنسی در جوانان و در مورد جوانان، تحولات عمیق و جنسیتی، مسأله بلوغ زودرس جسمی و ذهنی، تغییر جدی سبک زندگی و گذران اوقات فراغت و در نهایت میزان، کیفیت و تنوع مصرف فرهنگی بویژه مصرف رسانه‌ای است.

تغییرات 20 درصدی نسبت به مسئله حجاب طی یک دهه، نشانه روشن تغییرات سریع در جامعه ایران امروز است. تغییراتی که سرعت آن در مقایسه با زمان‌بر بودن سیاست‌گذاری‌ها و تغییر رویه‌ها در ساختار تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری و بررسی هزینه‌های تحمیلی به ساختار حکمرانی همیشه چند گام از فضای ذهنی و رسمی قانون‌گذاران، مدیران ارشد و صاحبان قدرت جلوتر بوده و مهم‌تر از این همه به دلایل متعددی ارتباط داشته است. آنچه در این زمینه قابل ذکر است، مقاومت پاره‌های مختلف قدرت نسبت به پذیریش تغییرات و عوض کردن شیوه‌های فرهنگی و انتظامی با مسئله ذکر شده است. 
برخلاف دیدگاه برخی از اهالی قدرت و چهره‌های مبلغ فرهنگی رسمی، در واقع مسئله تغییرات فرهنگی هیچ‌گاه به صورت تک بعدی، دستوری، خطی و یک شبه در جامعه رخ نداده است، شاید یکی از دلایلی که در این حوزه به‌ویژه از سوی سیاسیون همیشه با عدم پذیریش تغییرات فرهنگی روبهرو شده است، مقدم دانستن امر ذهنی به واقعیت‌های تغییر یافته فرهنگی بوده است؛ گویی برای بسیاری از صاحبان قدرت تغییرات فرهنگی در نوع پوشش به یک و یا دو علت مشخص و دم‌دستی ارتباط داشته که دست برقضا با تحریک بیگانگان و دشمنان در مدت زمان کوتاهی در داخل کشور شکل گرفته است، در صورتی که چندوجهی دیدن موضوعات فرهنگی که منجر به تغییر شده و یا خواهند شد همیشه از چند عامل و در سال‌های نسبتا طولانی نشأت گرفته است.
 سرانجام دی‌ماه سال 1394 ایسپا نتایح نظرسنجی درباره پوشش را منتشر می‌کند. این همان نظرسنجی است که از سوی رسانه‌ها و در همان بازه زمانی با تفسیرهای مختلف روبرو می‌گردد؛ برخی از رسانه‌ها بدون توجه به مقدمات ذکر شده در ابتدای همین نظرسنجی با انتشار تیترهای از قبیل «مردم ایران دوست‌دار چادر هستند»، «چادر انتخاب اول ایرانیان» و... به استقبال این نظرسنجی می‌روند. اما نتایح نظرسنجی چه چیزی را بیان می‌کند؛ در قالب یک سؤال به پاسخگویان تصاویری از انواع پوشش نشان داده شد و از پاسخگویان خواسته شد بگویند دوست دارند پوشش خانم‌ها در سطح جامعه شبیه به کدام نوع پوشش باشد.
 نتایج نظرسنجی نشان می‌دهد 27.6 درصد چادر مشکی با مقنعه را می‌پسندند. 18.5 درصد نیز چادر مشکی و روسری را پسندیده‌اند. 
در مجموع 46.1 درصد مردم ایران به پوشش چادر تمایل نشان داده اند. 16.3 درصد مانتو بلند و مقنعه، 10.9 درصد مانتو بلند با روسری، 8 درصد مانتو بلند با شال، 4 درصد مانتو با دامن، 6.2 درصد مانتو کوتاه با شلوار، 1 درصد کت و شلوار، 1.4 درصد مانتو کوتاه با ساپورت و 1.8 درصد مانتو بی دکمه با ساپورت را ترجیح می‌دهند. 
مهم‌ترین نقدی که می‌توان به نظرسنجی و کسانی که مقصود خود را از دل این نظرسنجی بیرون کشیده‌اند وارد ساخت، بی‌توجهی به مقدمات آن است. 
اول: نظرسنجی مدعی سنجش افکار زنان درباره پوشش و حجاب است، اما 51 درصد از پاسخ دهندگان را مردان تشکیل می‌دهند.
 دوم: تنها 3/34 درصد پاسخگویان در رده سنی 18 تا 29 سال هستند. 
سوم: جامعه آماری این طرح کلیه مردم ایران ساکن در مراکز استان‌ها، شهرهای درجه 2 و روستاها بوده است. 
چهارم: بیش از 60 درصد پاسخ دهندگان بالای 40 سال سن داشته‌اند. 
پنج: نزدیک به 40 درصد پاسخگویان دارای تحصیلات دانشگاهی و 60 درصد دارای تحصیلات دیپلم و پایین تر از آن بوده‌اند.
با توجه به پنج ایراد اصلی که نتایج نظرسنجی را با چالش روبرو می‌کند، چنانچه زیست روزمره شهروندان در مراکز استان‌های کشور و کلانشهرها را در نظر داشته باشیم با تصویری متفاوت از نظرسنجی روبرو می‌شویم، آنگونه که ریاست وقت این سازمان به این تغییرات و احساس بدحجابی در شهرهای مختلف ایران اشاره کرده است. 
در واقع نمی‌توان در مسئله پوشش نظرات روستاییان و شهرهای کوچک درجه دو را به عنوان عدم تغییرات و یا ایستایی فرهنگی و استقبال از فرهنگی رسمی برای تمام کشور در نظر داشت و براساس چنین دیدگاهی اقدام به برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری کرد. به نظر می‌رسد تهیه کنندگان نظرسنجی با رویکرد محافظه کارانه به تهیه و تحلیل نتایج رسیده‌اند. 
حداقل آنکه نتایج کسب شده با دیدگاه شرکت کنندگان در همایش ذکر شده بسیار متفاوت است؛ چرا که آنان به نظرسنجی‌های دیگری اشاره می‌کنند که گویای تغییرات فرهنگی طی یک دهه گذشته است. 
بهترین برداشت از جامعه ایران امروز، می‌بایست براساس کسب نظرسنجی‌های جدید و کنار نهادن دیدگاه‌های ذهنی و برداشت‌های محافظه‌کارانه برای سیاست‌گذاری جدید و با در نظر گرفتن کم‌ترین هزینه برای سیستم حکمرانی صورت‌بندی شود. 
نظرسنجی امروز برای فهم ایران امروز است، لذا چسبیدن به دیدگاه‌های شخصی، خانوادگی و حلقه‌های دوستانه بیش از آنکه زمینه پاسخ دادن به نیازهای جامعه ایران را فراهم کند، نتیجه‌ای جز دور افتادن از نیازهای جامعه و مطالبات آن را به همراه نخواهد داشت و دستاورد این همه زایش هزینه‌های جدید برای ساختار قدرت و شهروندان خواهد بود.