غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


آتش‌بیاران معرکه خشم جوانان

محمدرضا چمن‌نژادیان- این روزها که جامعه‌ی ایرانی زندگی آبرومندانه برایش از بابت تامین حداقل‌های اولیه‌ سخت شده است، بخش مهمی از جوانان سرخورده با خشمی متراکم از آرزوهای دست‌نیافته به برخی از سازوکارها معترض شده‌اند و متاسفانه در اثر برخی نادیده گرفتن‌ها و لجاجت‌هایی که از چندین دهه مدیریت کشور در حال از دست رفتن هستند. این نسل‌ها که حاصل عملکرد تمام نهادهای تعلیم و تربیت نظام سیاسی اعم از آموزش و پرورش، حوزه‌های علمیه، صدا و سیما، هیئات مذهبی،  نهادهای انقلابی، کتب درسی، مساجد، نمازهای جمعه و جماعات می باشند. 
به خوبی مشاهده می شود که این قشر در اثر شعار زدگی‌ها، ناکارآمدی‌ها و پس‌زدگی مطالبات اولیه برای تحقق یک زندگی معمولی، به انواع واگرایی، عدم وجود تعلق خاطر هویتی، یاس از حال و آینده دچار شده‌است. در این وضعیت که مملو از خشم و عصیان است، مستعد هرگونه اشتعال و احساس تعلق به ناکجا آبادهای رویایی است که با آتش‌افروزی بیگانگان وبی‌خیالی توهین‌آمیز مسئولان می‌تواند تا سرحد انفجار پیش برود.در چنین فضای سخت شده‌ی اجتماعی و شرایطی که دست‌پخت جماعتی خودحق‌پندار و خودنظام‌پندار به مانند حسینین شریعتمداری و حسین کچوئیان است؛ از سوی همین افراد به انواع واقسام تهمت‌های سیاسی واخلاقی نواخته می‌شوند.
کسانی که هم با قلم و هم با زبان آتش‌بیار معرکه‌ای شده‌اند که برای سوزاندن سرمایه اجتماعی نظام تدارک دیده شده است. و به‌جای آسیب شناسی درونی و پر کردن شکاف‌های اجتماعی میان جوانان ونظام،  با لجاجت در صدد برآمدند تا سرمایه های اجتماعی نظام سیاسی را به طور کلی محو و یا ناکارآمد کنند. 
دانشجویان و اساتید دانشگاه‌ها، روشنفکران، سلبریتی‌های ورزشی، فرهنگی و اجتماعی که خود بخشی از دستآوردهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی نظام هستند  و بارها در جوامع و صحنه های مختلف داخلی و بین‌المللی ارزش‌های افزوده و افتخارآمیزی برای نظام وکشور خلق کرده‌اند و بخش‌هایی از جامعه و متولدین نسل‌های گذشته و حال (ده‌های هفتاد و هشتاد) را نمایندگی می‌کنند، براثر تحرکات وتحریکات برخی چهره‌های رسانه‌ای به شدیدترین اتهامات سیاسی وجنسی متصف می‌شوند. 
این افراد که انواع تریبون‌های رسمی به ویژه صدا و سیما و برخی از رسانه‌های مکتوب و اینترتنی را در دست دارند و کنتوری هم برای ادعاها و تهمت هایشان در میان نیست، به جز هزینه‌های بیهوده، تحقیر ملت و فرزندان کشور، عملکردی ندارند. 
این خود‌کارشناس‌پنداران به‌جای اینکه نگاهی خردمندانه، واقع بینانه و آسیب‌شناسانه به مسایل کشور داشته باشند، همواره با تحقیر، فحاشی، تهمت و توهین در صدد حذف هرگونه دگراندیشی در فضای سیاسی، اجتماعی وفرهنگی کشور شده اند و عملاً همسو با بدخواهان ایران، آتش‌بیار معرکه کنونی، شده‌اند و چیزی جز جریحه‌دار کردن عواطف عمومی و تعمیق شکاف‌های اجتماعی برجای نمی‌گذارند.