جستجوی علل وعوامل ناآمیهای اخیر مسئولان و رسانهها را به تکاپو واداشت
دستبهدامن جامعهشناسان
همدلی| با گذشت بیش از دو هفته از جان باختن مهسا امینی، همچنان واکنشها به ماجرای مرگ این دختر ۲۲ ساله ادامه دارد. در این مدت واکنشها به ماجرای مهسا امینی، علاوه بر محافل رسمی به صحنه خیابانها نیز کشیده شده و در روزهای گذشته شاهد برگزاری تجمعاتی در تهران و دیگر شهرهای مختلف کشور بودهایم. هوشنگ ماهرویان؛ جامعه شناس، تاریخدان، پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با «همدلی» ریشههای مهم اعتراضات اخیر را بررسی کرده است. از سوی دیگر جامعه شناسان دیگری نیز در روزهای گذشته مجل رجوع واقع شدند تا نظرات آنان درباره وضعیت کنونی کشور شنیده شود. موضوعی که البته تاکنون به این اندازه مورد توجه قرار نگرفته بود.
در بررسی اعتراضات اخیر هر یک از رسانهها به سهم خود رویکرد صاحبنظران در این حوزه را جویا شدهاند که در گزارش حاضر تلاش بر آن است به اختصار دیدگاههای تخصصی آنها در چهار سطح ارائه و جمعبندی شود. در سطح اول چرایی شکلگیری اعتراضات پس از ماجرای مرگ مهسا امینی بررسی میشود. در سطح دوم علت گرایش اعتراضات به سمت خشونت و در سطح سوم، جمعبندیای از تاثیر اعتراضات بر رابطه میان مردم و حاکمیت ارائه میشود.
فقدان نیروهای واسط و رادیکال شدن اعتراضات
تقی آزاد ارمکی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران نیز در گفتوگو با جماران گفت: «رخدادهای اعتراضی این بار کمی متفاوت با ماجرای ۹۶ و ۹۸ است. آن ماجرا یک مقداری به مسأله اقتصادی بر میگشت و اینجا مسأله فرهنگی، اجتماعی و انسانی است. چون منشأ اعتراضات اخیر ترکیبی از زنان و جوانان با حمایت خانواده بوده، موجب شده که این پدیده فراگیر شود و همچنان فراگیری آن ادامه پیدا خواهد کرد.»
او در ارتباط با علت به خشونت کشیده شدن اعتراضات گفت:«فقدان نیروهای واسط موجب رادیکال شدن اعتراضات میشود. راهحل برون رفت از بحران، در مرحله اول، اعلام آشتی و صلح و گام دوم اجازه به نیروهای سیاسی برای انجام کار متشکل سیاسی است.»
مرگ مهسا امینی تنها یک جرقه بود
عماد افروغ، جامعهشناس و نماینده پیشین مجلس نیز در تحلیل چرایی شکلگیری اعتراضات اخیر بر این باور است که جامعه ما آبستن ناآرامی، به دلیل انواع مشکلات از تورم و بیکاری تا عدم توزیع عادلانه و برابر مواهب سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است؛«بنابراین فوت خانم مهسا امینی تنها یک جرقه بود برای این که خشمهای فروخفته یک بار دیگر خود را نشان دهد.»
او در تحلیل چرایی به خشونت گراییدن اعتراضات معتقد است که شیوه حکمرانی و عدم آموزش حقوق مدنی علت اصلی هستند. از دیدگاه افروغ، اگر میخواهیم اعتراض مسالمتآمیز باشد،«باید شیوه حکمرانی را عوض کرد، نه این که قواعد آن عوض شود، روشهای تنگنظرانه باید اصلاح شود. روشن است که ممکن است ناآرامی از سوی بیگانگان هم تحریک شود. اما نباید کاری کرد که زمینه تحریک افزایش یابد. اگر شهروندی هویت ایرانی و ملی خود را بشناسد، گوشش بدهکار تحریکات بیگانه نیست.»
افروغ در ارتباط با تاثیرات ماجرای مرگ مهسا امینی و اعتراضات خیابانی اخیر بر رابطه حکومت و مردم نیز گفت:«زمانی که دولت به نیازهای واقعی جامعه توجه کند قدر مسلم مقبولیت و کارآمدیاش نیز ارتقا مییابد. اساسا باید متوجه بود که در لایههای مختلف جامعه چه میگذرد. دولت باید خود را با نیازها و مطالبات عمومی بهروز کند. متاسفانه مدتهاست در کشورمان فاقد یک دیالکتیک موجه بین باید و نبایدهای نظم رسمی و تاثیرات و تاثرات واقعی اجتماعی هستیم. برآیند چنین امری نیز میتواند به قفلشدگی ساختار رسمی حکومت و تبعات آن بینجامد.»
از نگاه افروغ، عذرخواهی، مدارای پلیس، پرداختن به مسائل اشتغال، بیکاری و شکاف طبقاتی، ارائه راهحل از سوی نخبگان عاری از دستهبندیهای سیاسی راست و چپ، بازسازی اعتماد عمومی، شفافسازی دقیق و مستند برای مردم در ماجرای مرگ مهسا امینی و بازنگری و بهروز کردن قوانین اساسی کشور برای خروج از بحران میبایست در دستور کار قرار بگیرند.
با اصلاح چند رفتار مساله حل نمیشود
همچنین، محمدرضا اخضریان کاشانی عضو هیات علمی گروه اندیشه سیاسی اسلام در دانشگاه تهران نیز بر این باور است که حجاب و گشت ارشاد، تنها بهانه، زمینه و نشانه است. او معتقد است:«روند جنبش کنونی از مرز اصلاح برخی قوانین خُرد گذشته و با اصلاح چند قانون یا رویه رفتاری توسط نهادها و دستگاههای اداری مساله حل نخواهد شد، یعنی ما دوباره سه یا ۶ ماه یا یک سال دیگر ممکن است شاهد همین وضعیت باشیم. اگر فهم درستی از جنبش نداشته باشیم و همچنان آن را یک شورش ساده تلقی کنیم، ۶ ماه بعد دوباره با پدیده و موضوعی دیگر احیا میشود و بازمیگردد.»
او در بیان راهحلها با تاکید بر اینکه دو قطبی سرسختانه میان مردم و حکومت باید کاهش پیدا کند، به رئیسجمهوری پیشنهاد میدهد، به شعار این اعتراضها که «زن، زندگی، آزادی» و «مرد، میهن، آبادی» که مکمل آن است، به عنوان یک نقطه فرصت نگاه شود تا از انفعال و سکوتی که در نهادهای رسمی کشور شاهدیم، خارج شویم.»
از ظریف تا حدادعادل؛ برسرمیز گفتوگو
در تحولی دیگر در همین ارتباط «خانه گفتوگوی دانشگاه تهران» روز یکشنبه دهم مهر ماه با حضور نزدیک ۹۰ نفر از اساتید دانشگاه تهران از رشتهها، تخصصها و گرایشهای فکری مختلف رسماً تشکیل شد.
در اولین نشست از خانه گفتوگوی دانشگاه تهران که به دعوت سیدمحمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران برگزار شد، مدعوین به بحث و بررسی موضوع گشت ارشاد و حادثه اخیر پیرامون مهسا امینی پرداخته و موضوع از ابعاد گوناگون و با نگاه کارشناسانه متخصصین خبره حوزههای مختلف کشور با هدف ایجاد فضای گفتگو و تعامل میان آحاد جامعه بررسی شد.
در این دیدار دکتر تقی آزاد ارمکی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، دکتر لعیا جنیدی، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دکتر فهیمه فرهمندپور، عضو هیأت علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، دکتر پیروز حناچی، عضو هیأت علمی دانشکده معماری دانشگاه تهران، دکتر محمود نیلی احمدآبادی، عضو هیأت علمی دانشکده متالورژی و مواد دانشگاه تهران، دکتر غلامعلی حداد عادل، استاد پیشکسوت دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، دکتر مهدی سنایی، عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، دکتر ابراهیم متقی، رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دکتر صادق زیباکلام، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دکتر الهام امینزاده، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دکتر محمدجواد ظریف، عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، حجتالاسلام و المسلمین سید محمدحسن ابوترابی فرد، دکتر علی طیبنیا، عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، دکتر الهه کولائی، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دکتر صادق واعظ زاده، استاد دانشکدگان فنی دانشگاه تهران، دکتر حسین عباسینژاد، عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، دکتر غلامعلی افروز، عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، دکتر علی مطهری، عضو هیأت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، دکتر رضا فرجی دانا، عضو هیأت علمی دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تهران، دکتر سعیدرضا عاملی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دیگر اساتید مطرح دانشگاه تهران حضور داشتند.
در این نشست چهره های سیاسی وعلمی کشور به بررسی اعتراضات و حوادث اخیر پرداختند که در ادامه چند اظهار نظر از این افراد آورده می شود:
علی مطهری: دعوت به گفتگو کنید. خانمی که روسری خود را آتش زده بیاید حرفش را بزند.
ابراهیم متقی: تغییر نسلی شکل گرفته است؛ همه کسانی که سال ۸۸ از کشور خارج شدند، جذب کجا شدند؟ معاون وزیر ارشاد شده رئیس ایران اینترنشنال!
محمدجواد ظریف: ما مردمی داریم که در برابر حرف نادرست مقاومت میکنند. اشتباه بزرگی است، اگر فکر میکنیم میتوانیم مردم را نادیده بگیریم. تصور اینکه بتوان مردم را با خشونت حفظ کرد، تصوری است که خدا به پیغمبر میفرماید تو هم نمیتوانی.
حدادعادل: جامعه ما به سرعت به سمت دوقطبی شدن پیش میرود. یک عده حزباللهی محض، یک عده هم ۱۰۰ درصد مخالف آنها.
محمود نیلی احمدآبادی: شورای انقلاب فرهنگی کمتر در کار دانشگاهها دخالت کند.
تقی آزاد ارمکی: وقتی مداحها در این کشور حاکم هستند چرا سلبریتیها نباید نقش آفرین باشند؟
صادق زیباکلام: حکومتی داریم که هیچ نهاد مستقلی نمیخواهد.
پیروز حناچی: نگاهی در کشور وجود دارد که همه مسائل را امنیتی میکند. این بزرگترین سم برای کشور است.