غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


روایت «ایسپا» از علل نارضایتی زنان و جوانان

حجاب، کاتالیزور ناآرامی‌ها

همدلی| ستاره لطفی:  اعتراضات روزهای اخیر به مرگ مهسا امینی، با گذشت مدتی،  بیشتر از آن که نمود خیابانی داشته باشد، به موضوعی قابل بحث و جدل و تحلیل کارشناسان و متخصصان حوزه‌های مختلف تبدیل شده است. بعد از این ناآرامی‌های تلخ و قابل تامل اخیر، جامعه شناسان، حقوقدانان،سیاسیون و ... هر کدام سعی کردند این اعتراضات -که در بسیاری از موارد به خشونت و صحنه رویارویی مردم و پلیس هم کشیده شد- را از منظر و زاویه دید خود بررسی کنند. بعد از فروکش کردن اعتراضات خیابانی اخیر، موضوعی که بسیاری از تحلیل‌گران بر آن اتفاق نظر دارند و در تحلیل‌های خود به آن اشاره کرده‌اند، موضوع نحوه برخورد حاکمیت با مطالبات مردم و خشم انباشته شده مردم ناشی از عدم شنیدن مطالبات و خواسته‌های آنان است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر بدنه تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر جامعه مطالبات مردم را در چارچوب نظام سیاسی موجود پاسخ گویند، کار به رویارویی خیابانی و تجمعات اعتراضی و به دنبال آن سواستفاده برخی از عناصر فرصت‌طلب  نمی‌کشید. 
بدیهی است مرگ مهسا امینی یک «مساله» را ایجاد کرد یا روشن‌تر این که از مساله‌ها و خشم‌های انباشت شده و عصبانیت‌های فروخورده رونمایی کرد، اما بخشی از حاکمیت با نادیده گرفتن عقلانیت و مصلحت در تصمیم‌‌گیری‌ها، به جای حل مساله، «بحران» ساختند و ضمن این که بر کشته‌های اعتراضات افزودند خوراک خبری برای رسانه‌های جهانی فراهم کردند جوری که مدت‌ها اعتراضات خیابانی ایران تیتر اول رسانه‌های دنیا بود، کما‌ این که با فروکش کردن اعتراضات خیابانی خبرهای که در این مورد از ایران مخابره می‌شود هنوز یکی ازخبرهای داغ و مهم رسانه‌های خبری جهان است.
 خشم انباشت شده ظرفیت اعتراض دارد
در چند روز اخیر کارشناسان و تحلیل‌گران مختلف، تحلیل‌های متفاوت و قابل تاملی از اعتراضات اخیر را ارئه دادند. یکی از افرادی که در چند روز اخیر تبیین جامعه‌شناسانه‌ای از اعتراضات اخیر ارائه داد، مدیرعامل ایسپا بود. مهدی رفیعی بهابادی، رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) که معمولا در برخی از مطالعاتش به مرجعی کشوری تبدیل شده است، در گفت‌وگو با ایرنا با اشاره به پیمایشی که در زمینه بررسی متغیرهای موثر بر پتانسیل اعتراض در ۶ شهرستان جنوب تهران انجام داده بودند، «خشم» را تاثیرگذارتر از سایر متغیرهای دیگر عنوان کرده است.او گفته از بین ۲۴ متغیر مورد بررسی بیش از همه متغیر «خشم نسبت به حکومت» متغیر پتانسیل اعتراض را تبیین می‌‌کند. یعنی این متغیر از همه عوامل روی پتانسیل اعتراض تاثیرگذارتر است، متغیری که اکنون از نظر عددی وضعیت خطرناکی نیز دارد.
آن‌گونه که بهادری گفته است و پربیراه هم نیست مردم یک روزه خشمگین و عصبانی نمی‌شوند. در طول کمتر از ۵ سال گذشته جدا از اعتراض‌های صنفی متعدد، سه اعتراض گسترده و فراگیر در کشور داشتیم. هر بار که اعتراض گسترده می‌‌شود، بالاخره بعد از چند روز یا نهایت چند هفته فروکش می‌‌کند اما این فروکش کردن ظاهری است و به طور عمده به‌دلیل بی‌توجهی به مطالبات، این خشم انباشته می‌‌شود و دلیل اینکه هر دفعه خشونت نسبت به دفعه پیش بیشتر می‌‌شود، همین است.
بهابادی می‌گوید:«طبق نتایج پیمایش اگرچه اکثریت قابل توجه مردم در شرایط کنونی عصبانی هستند اما نیمی از مردم نیز معتقدند اعتراض‌ها نفعی ندارد. دلایلشان هم متعدد است. یکی اینکه به اعتراض‌ها توجهی نمی‌شود. به نظرم همین یک عامل، دلیل روشنی بر این است که هر بار اعتراض‌ها خشن‌‌تر می‌‌شود؛ یعنی عصبانیتی که التیام پیدا نمی‌‌کند و تبدیل به خشم فروخورده می‌‌شود.»
به گفته بهابادی نکته‌ بسیار مهمی که باید به آن توجه شود اینکه، گستره نارضایتی و خشم را نباید محدود به همین تعدادی دانست که در تجمع‌های اعتراضی شرکت می‌‌کنند. این‌ها درصد بسیار اندک از کل کسانی هستند که عصبانی‌اند. بسیاری اعتراض را به دلایل متعددی اثربخش نمی‌‌دانند که شرکت نمی‌‌کنند یا متغیر مهم دیگر که در پیمایش نیز جزو متغیرهای مهم تاثیرگذار بر پتانسیل اعتراض است، «ترس از هزینه‌‌های شرکت در اعتراض» است. این متغیرها اکنون عمل می‌کنند، اما قابل پیش‌بینی نیستند و ممکن است روزی عمل نکند و باعث اعتراض‌های بسیار گسترده‌تر شود.  
 هر اعتراضی یک کاتالیزور دارد
اعتراض‌های اخیر در کشورکه ایران و حتی جهان را تکان داد به بهانه مرگ مهسا امینی در مقر گشت ارشاد شروع شد، اما بسیاری معتقدند مرگ مهسا امینی یک بهانه برای فریاد زدن مطالبات نشنیده و پاسخ داده نشده مردم از سوی مسئولان بود. به اعتقاد آنان مرگ دردناک مهسا امینی پرده از خیلی از خواسته‌ها و نارضایتی‌های لایه‌های مختلف اجتماع برداشت و آن را به کف خیابان آورد.
مدیرعامل ایسپا نیز معتقد است اعتراض‌های شهریور ۱۴۰۱ فقط مساله حجاب و گشت ارشاد نیست. به گفته وی هر اعتراضی یک کاتالیزور دارد. به طور مثال در آبان ۱۳۹۸ کاتالیزور، مساله بنزین بود. در ۱۴۰۱، بحث کشته شدن مهسا امینی و مساله گشت ارشاد است اما این‌ها فقط علت قریب هستند و باید دنبال علل اصلی بود.
فقط مدیرعامل ایسپا نیست که اعتراض‌های  اخیر را تنها مساله حجاب و گشت ارشاد نمی‌داند. احمد مازنی، نماینده مجلس دهم نیز در تازه‌ترین اظهارات ضمن اذعان به بهانه بودن فوت مهسا امینی، گفت که معترضان به دلیل گرانی، تورم، اختلاس و حذف نیروهای توانمند از چرخه اداره کشور به خیابان آمدند. این چهره اصلاح‌طلب گفته که رفتارهای معترضین در کف خیابان را باید از سر عصبانیت دانست و نه آنکه به بیگانگان وابسته باشند.
 نقش‌آفرینی جوانان و زنان در اعتراضات اخیر
نکته دیگری که در اعتراضات اخیر خودش را نشان داد، نقش‌آفرینی «جوانان و زنان» بود. میانگین سنی شرکت‌کنندگان در این اعتراض‌ها بسیار پایین آمده بود، یعنی جوانان زیر ۲۰ سال یا حتی نوجوانان در این اعتراض‌ها شرکت کرده و به خیابان آمدند. نگاهی به میانگین سنی قربانیان و اعتراضات اخیر به خوبی نشان می‌دهد که اغلب آنان دهه 80 یا اواخر دهه 70 بودند. 
آمدن معترضین جوان دهه هشتادی و هفتادی به خیابان می‌تواند این پیام را داشته باشد که این نسل متفاوت از دهه 50 و 60 می‌اندیشند و به تبع تفکر و اندیشه‌شان عملکرد وبرخوردشان با مسائل نیز متفاوت است، آنان خواسته‌های خود را مانند دو نسل قبل از خود در گوشه ذهن‌شان بایگانی نمی‌کنند، بلکه این نسل مطالبات و خواسته‌های خود را با صدای بلند در کف خیابان فریاد می‌زنند و انتظار دارند، شنیده شوند، بدیهی است آن مواجهه و برخوردی که حاکمیت با دهه50 و 60 داشته است، برای نسل جدید کارساز نیست و برای جلوگیری از وقایع تلخی مانند اتفاقات اخیر نیاز است رویه‌اش را تغییر دهد.علاوه بر این، زنان نیز حضوری پررنگ در ناآرامی‌های اخیر داشتند.جوری که بسیاری از انقلاب زنانه سخن ی‌گفتند. آن گونه مدیرعامل ایسپا نیز گفته پتانسیل اعتراض در زنان هم نزدیک به مردان شده است.