غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


نگاهی به کتاب «یادداشت‌های ادیبانه پیش از آلزایمر» نوشته فيض شریفی به همت معصومه فتحی

حریم موی سفیدت را که پاس خواهد داشت؟

فيض شریفی در کتاب «یادداشت‌های ادیبانه پیش از آلزایمر» خاطرات و مخاطرات خود را در این نیم قرن اخير، رک و صاف و سلیس و ساده و جسورانه نوشته است. این کتاب به نحوی تاريخ ادبی، اجتماعی و سیاسی،  سینمایی و تئاتری ایران در نیم قرن اخير است. فيض شریفی پیش از تهران در بهبهان درس خوانده و در تهران ۵۴ تا کنون در متن‌ حوادث زندگی کرده است و درباره ی ۷۱شاعر، نویسنده، سینماگر، نمایشنامه نویس و سیاستمدار حرف زده و در دل این نوشته‌ها، از 202 نفر نام برده و از نظريات و شعرها و برخوردهای اشخاص سخن گفته و گاهی با آن‌ها مصافحه و معانقه داشته و گاهی بحث کرده و گاهی آثار این شاعران را آورده است. این کتاب، یک کتاب جامعه‌شناختی و روانشناختی و شخصیت‌شناسی هم هست. کتاب با نثری سخته و پرداخته‌ و ادیبانه و طنزآمیز نوشته شده است. خاطراتی در کتاب‌ «یادداشتهای ادیبانه پیش از آلزایمر» وجود دارد که کمتر شنیده و دیده شده و کمتر کسی از این زاویه به آن‌ها پرداخته است. فيض شریفی خیلی ریز و دقیق گاهی اشخاص را معرفی میکند و گاهی به درون اشخاص نفوذ میکند. خاطراتی که فيض شريفی درباره ناقدانی چون محمد حقوقی، رضا براهنی، عبدالعلی دستغیب و دیگران نوشته است میتواند راهگشای منتقدان جوان شود. پس از یک زاویه دیگر می‌توان نگاه منتقدانه فيض شريفی درباره بیش از هفتاد شخصیت معاصر مثل اسلامی ندوشن، شاملو، سپهری، اخوان ثالث، نصرت رحمانی، سیمین بهبهانی، سیمین دانشور، پوران فرخ‌زاد، شفیعی کدکنی، هوشنگ ابتهاج، هوشنگ گلشیری، هوشنگ چالنگی، سيروس نوذری، شمس لنگرودی، سیدعلی صالحی، بهرام بیضایی، حسین منزوی، مسعود کیمیایی، محمود دولتآبادی، جواد مجابی، حافظ موسوی و شاعران و شخصیت‌های جوان‌تر مثل سعید محمد حسنی، زهره یوسفی، بکتاش آبتین و غیره، دید و شناخت. فيض شریفی در این اثر پربار هم درباره شعر و آثار این شخصیتها حرف میزند و هم درباره شخصیت این افراد متعارف صحبت میکند. برش‌هایی از زبان و نگاه این شاعر، نویسنده و نمايش‌نامه‌نویس معاصر را برای نمونه برجسته‌ میکنيم: 
* اسلامی ندوشن در عنفوان جوانی، از سر و زلف و قامت یار، اشعار رمانتيک و آلوده به گناه! بسیار گفت. خانواده سنتی و مذهبی‌ ندوشن، او را از سرودن این نوع سروده ها برحذر داشت ...
* این داستان تقدس فقر استالينی، در تار و پود همه رخنه کرده بود ...شاملو فقط شاملو بود که تا حدودی با قلم، بار خود را بست، کاخی می‌گفت: فرح پهلوی حاضر بود کتاب کوچه را ۹ملیون از شاملو بخرد ولی شاملو می گفت: ۱۱ملیون. این اواخر شاملو به من گفت: برو بگو حاضرم بفروشم ولی انقلاب شد ...
* سياوش کسرایی تمام عمر به حزب توده‌ سوخت رساند و خود در این آتش سوخت. وقتی روابط ایران و شوروی سابق خوب شد. حقوقش را قطع کردند و چند ساعت تدریس را از او گرفتند. کاری که در هيچ کجای جهان سابقه ندارد. دخترش را به آمریکا فرستاد و ۱۴روز بعد رفت سر کار. بازی روزگار است. حقوق یک انقلابی دو آتشه را نمی‌دهند و دخترش دو هفته بعد در مرکز سوپر امپریالیسم استخدام می‌شود ...
* در سال ۱۳۵۶ جوانان انقلابی در ۱۰شب شاعران، حال مشیری را گرفتند و نمیگذاشتند شعر بخواند، اگر کسرایی وساطت نمی‌کرد، شاید کتک مفصلی هم می‌خورد. دلمرده رفت نشست، تا کسرایی به استمالت، او را برگرداند و چند شعر بلند خواند و یک برش شعری که هنوز در خاطرم هست: «حریم موی سفیدت را که پاس خواهد داشت...؟»
 فيض شریفی دراين اثر آموزنده، اشتباهات چند نسل را موشکافانه بررسی کرده و خود کنار کشیده تا خواننده درباره آن‌ها داوری کند.