غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


خوانشی از مجموعه شعر «به دوباره‌ی تنش»

 یداله شهرجو- روایت در شعر «افسانه رئیسی» تشابهی به زبان‌‌بازی‌های رایج این روزهای شعر فارسی ندارد. مخاطب در مجموعه شعر «به دوباره‌ی تنش» با زبانی سلیس در خدمت معنا مواجه است. شاعر به جای تهور در حوزه‌ی زبان و جسارت‌ورزی‌های پیرامون آن، دغدغه‌ی معنا آفرینی دارد، از این رو در شعر افسانه رئیسی با یک نگاه اجتماعی مواجهید، نگاهی که در عین بیان لطیف خود، گاهی رنگ تند و تیز و انتقادی به خود می‌گیرد. «من» فردی در شعر افسانه رئیسی، دریچه‌ای برای پیوند با جهان جمعی است اگرچه در آغاز بسیاری از شعرها، «روایت» و عنصر «معناساز» با «من» فردی شاعر آغاز می‌شود اما در ادامه آنچه در برابر مخاطب شکل عینی به خود می‌گیرد جهان جمعی است. بهره‌گیری از روایت ساده و غیرمعمول زندگی در شعر بارها در مجموعه‌ی به دوباره‌ی تنش فرصت آشنایی‌زدایی را برای شاعر فراهم کرده است. فرصتی که مخاطب را در برابر یک روایت صادقانه قرار داده است. روایتی که کمتر تصنع و ساختگی بودن در آن راه دارد.... و شعر زیر یکی از شعرهای این مجموعه است:
«این پیری شتابزده/ در خواب‌های پروانگی/ با شاخه‌های انجیر سرکش کنار نمی‌آید!/ شب‌های سخت/ سراغم را می‌گیرد در برگ‌ها،/ با نفس‌های کش‌دار/ و این غم چند پهلو/ چگونه کنار بیایم؟»