گفتوگوی همدلی با مجید درخشانی؛ آهنگساز موسیقی ایرانی در یکصد و سی و ششمین زادروز علینقی وزیری:
کلنل عاشق ایران بود
همدلی| علی نامجو: « وزیری شاید اولین موسیقیدانی بود که برای موسیقی ارزشهای ویژهای قائل شد. وزیری همراه با ارکسترش به مهمانی دربار دعوت شد و در هنگام صرف شام وقتی در حضور میهمانهای خارجی از او خواستند با ارکسترش به اجرای موسیقی بپردازد، گفت اگر میهمانان شما میخواهند موسیقی بشنوند، به هنرستان موسیقی بیایند چون او و ارکسترش حاضر نمیشوند در چنین شرایطی، موسیقی بنوازند». این تنها یکی از ویژگیهای مردی است که عدهای موسیقی ایرانی را به پیش و پس از او تقسیم میکنند. امروز صد و سی و ششمین زادروز کلنل علینقی وزیری یکی از هنرمندانی است که هرچند در ارکسترهای دولتی کار کردند اما هیچگاه صدای حاکمیت نشد. وزیری و بسیاری دیگر چهرههای رفیعی در هنر این ملک بهحساب میآیند که باوجود بیبهره شدن از آنچه امروز از آن با نام رانت یاد میکنیم اما مردم را و هنر را برگزیدند و تا همیشه هم در تاریخ این سرزمین سربلند و مایه افتخار خواهند ماند.
در یادمان صد و سی و ششمین زادروز کلنل علینقی وزیری به سراغ مرور صفحهای از تاریخ موسیقی ایران رفتهایم و به همین بهانه با مجید درخشانی؛ آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی به گفتوگو نشستهایم؛ مردی که درباره کلنل میگوید: «این اقدام وزیری مدتها برایش مشکل ایجاد کرد اما او برای موسیقی ایرانی احترام ویژهای قائل بود پس به شیوه خودش مشغول کار بود.» از نظر آقای درخشانی دشمنان علینقی وزیری همیشه سعی کردهاند اهمیت حضور او در موسیقی ایرانی را کمرنگ کنند اما موفق به انجام این کار نشدهاند.
او برای این سخنش یک دلیل قاطع دارد: «خدمات وزیری به موسیقی ایرانی انکار نشدنی است». گفتوگوی همدلی با این آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی درباره ویژگیهای شخصیتی کلنل وزیری و دلایل دشمنی خیلیها با او را در ادامه میخوانید:
اولین باری که با شیوه علینقی وزیری در موسیقی ایرانی آشنا شدید، در خاطرتان هست؟
بله! از دوره دانشجویی به شیوه کار آقای وزیری علاقهمند بودم و فعالیتهای موسیقایی او را دنبال میکردم. خاطرم هست که یک دورهای حتی در پی جمعآوری آثار او بودم و درباره آثارشان مطالعه میکردم.
حالا که سالها از مرگ وزیری گذشته، حضور وزیری در تاریخ موسیقی ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
آقای وزیری آثار خیلی متفاوتی خلق کرد. خیلیها تصور میکنند او به موسیقی غرب نگاهی داشته و از موسیقی غرب الهام میگرفته، درحالیکه علینقی وزیری قبل از اینکه به اروپا برود، نزد میرزا حسینقلی ردیف کار کرده بود و در این زمینه تسلط کافی داشت. او در اروپا تحصیل کرد و با موسیقی کلاسیک آشنا شد و آن را یاد گرفت. اولین کسی بود که در ایران ارکستر موسیقی ایرانی تشکیل داد. ارکستری او تشکیل داد، شیوه تنظیم برخی از آثارش به شیوه هارمونیک کلاسیک بود اما درعینحال علینقی وزیری آثار صددرصد ایرانی هم اجرا میکرد. او در آهنگسازی متأثر از ردیفهای ایرانی بود و حتی تصنیفی دارد که بر اساس یکی از گوشههای شور به نام «زیرکش سلمک» است. خیلی از آثار و تصنیفهای آقای وزیری مثل سرود «ای وطن»، برگرفته از موسیقی سنتی ایران هستند. اهمیت علینقی وزیری در موسیقی ایرانی از جهات مختلفی قابلبررسی است. علینقی وزیری اولین هنرستان موسیقی در ایران را دایر کرد و شاگردان بسیار خوبی همچون استاد ابوالحسن صبا داشت. بسیاری از موسیقیدانهای این مملکت متأثر از آقای وزیری هستند. علینقی وزیری برای ساز تار قطعاتی نوشت که این قطعات هنوز هم بدیع و تازه هستند. درست است که علینقی وزیری قطعات «حاضر باش» و «بندباز» را متأثر از موسیقی اروپا میسازد اما قطعاتی چون «دخترک ژولیده» و «ژیمناستیک موزیکال» را هم میسازد که کاملاً برگرفته از موسیقی ایرانی هستند. او قطعاتی ساخت که خارج از تصور نوازندههای تار آن دوره بود و ارزش و کیفیت اجرایی تار را به حدی بالا برد که بعدها هنرمندان زیادی از تار آقای وزیری متأثر شدند. او برای اولین بار برای ربع پردههای موسیقی ایرانی علامتگذاری کرد و اسم گذاشت. در زمینه آهنگسازی هم فکر نمیکنم کسی بهپای آقای وزیری رسیده باشد. در زمینه پشتکار هم او آدم جدی و پر کاری بود و ساعتهای طولانی در یک زیرزمین تاریک کار میکرد و خودش را ازآنجا بالا کشید و به یک آدم متبحر تبدیل شد. حضور علینقی وزیری در عرصه موسیقی ایرانی خیلی مهم بود و شاید اگر او نبود، موسیقی ایرانی در برخی از زمینهها عقب میماند.
برخی از سنتگرایان فعال در موسیقی ایرانی معتقدند آن سازمان و متدی که آقای وزیری وارد موسیقی ایران کرد، با موسیقی دستگاهی قابلجمع نیست. درواقع آنها بر این باورند که موسیقی دستگاهی ایران ظرایفی دارد که آن را با ادوات و انگارههای موسیقی غربی نمیشود اجرا کرد. شما چقدر با این عقاید موافقید و اصلاً چقدر قبول دارید که آقای وزیری موسیقی غیر ایرانی کار میکرده است؟
من معتقدم که جملهبندی و ظرایف موسیقی آقای وزیری کاملاً به موسیقی ایرانی وفادار است. آقای وزیری یک سری نظریهها را مطرح کرد که جنبه تئوریک داشت. شاید آن نظریهها با موسیقی ایرانی فاصله داشت اما در اصل خود او هم در اجراهایش تحت تأثیر دستگاه و ردیف موسیقی ایرانی بود. اینکه علینقی وزیری تا حدودی از موسیقی غربی هم تأثیر میگرفت، یک امر طبیعی است چون او در جامعهای زندگی میکرد که همه جوانب فرهنگی و ادبی آن از غرب متأثر میشد. آن زمان نقاشی غرب هم روی نقاشان ایرانی تأثیر میگذاشت و این یک موضوع اجتنابناپذیر بود. آقای وزیری تا جایی که در توانش بود، سعی کرد آموختههای خود از موسیقی کلاسیک غربی را به خدمت موسیقی ایرانی دربیاورد. ارکستر «گلها» که توسط آقای وزیری شکل گرفت، فقط یکی-دو ساز ایرانی داشت اما برای موسیقی دستگاهی بهمراتب قویتر از ارکستر ایرانی بود و در آن خیلی جدی به ظرایف موسیقی ایرانی پرداخته میشد. نوازندههای آن ارکستر موسیقیدانهایی چون آقای ابوالحسن صبا بودند. آقای وزیری یک ارکستر دیگر هم داشت که در آن از ساز «تار باس» رونمایی کرد و سازهایی چون کمانچه و تار در آن نواخته میشد. بنابراین آقای وزیری خدمات بسیاری در زمینه موسیقی ایرانی ارائه داد اما طبیعی است که یک آدم سنتگرا نتواند علینقی وزیری را یک موسیقیدان سنتی فرض کند. علینقی وزیری موزیسینی بود که ضمن توجه به موارد اصولی در موسیقی ایرانی، دست به ابداعات مختلف هم میزد و موفقیتش باعث شده بود که یک عده به او غبطه بخورند. آقای روحالله خالقی در کتابش نوشته که در همان دوران یک روزنامه یک کاریکاتور ناخوشایند از آقای وزیری کشیده بود که در آن کاریکاتور آقای وزیری دارد سازهای ایرانی را خرد میکند. آقای وزیری هم وقتی آن کاریکاتور را میبیند، قطعه «بنشینم و صبر پیش گیرم/ دنباله کار خویش گیرم» را در دستگاه سهگاه میسازد. درواقع آن حسادتها و غبطهها باعث میشد آقای وزیری جدیتر راه خودش را پیش بگیرد. البته خیلی از موزیسینهای شناختهشده موسیقی ایرانی در آن دوره هم آقای وزیری را قبول داشتند. آقایان معروفی، صبا و خالقی از تحسینکنندگان آقای وزیری بودند. درنتیجه بنده اتهاماتی که به آقای وزیری وارد میکنند و میگویند او به موسیقی ایرانی لطمه زده را قبول ندارم و معتقدم او هر کاری که انجام داد برای ارتقاء موسیقی ایرانی بود و واقعاً هم موسیقی ایرانی را ارتقاء داد.
علینقی وزیری زمانی که در اوج فعالیتهایش بود و به گفته خودش برای موسیقی مدرن ایران برنامههای زیادی در ذهن خود میپروراند، در رادیو با یک سری مشکلات مواجه شد و عدهای جلوی کار او را گرفتند و از رادیو اخراجش کردند. احتمالاً میدانید که آقای وزیری در میان موزیسینها دشمنان بسیاری داشت.به نظرتان چرا چهرههایی مثل وزیری با این حجم از فعالیتها در دوره خودشان توسط جامعه پذیرفته نمیشوند؟
این اتفاق در جامعه دیروز میافتاد و در جامعه امروز هم میافتد. معمولاً آدمی را که خیلی قدرت و شهامت دارد تحمل نمیکنند و متأسفانه این موضوع در موزیسینها هم وجود دارد. آقای وزیری دشمنان زیادی داشت و آدمهایی بودند که نمیتوانستند او را تحمل کنند. زمانی که آقای وزیر «ارکستر نوین» را در رادیو تأسیس کرد، بسیاری از نوازندهها و خوانندههای آن را به علت اعتیاد و مشکلات دیگر اخراج کرد چون اعتقاد داشت که موزیسین باید پاک و سلامت باشد. آدمی که این کار را انجام میدهد، طبیعی است که مخالف پیدا میکند و در حقش دشمنی میشود. در آن دوره تمام موزیسینها آقای وزیری را بهعنوان یک استاد پذیرفته بودند و اگر به او بیمهری میشد، به خاطر جدی بودن کارش بود. متأسفانه از این نوع دشمنیها همین امروز هم وجود دارد و هنوز هم آدمهای موفق مورد هجمه آدمهای دیگر قرار میگیرند.
علینقی وزیری در عرصه موسیقی ایرانی، ارکستر ملی را از خودش بهعنوان میراث بهجا گذاشت. آن میراث هنوز زنده است؟
میراث علینقی وزیری تا زمان وجود ارکستر «گلها» خیلی زنده و تأثیرگذار بود و آقای خالقی و آقای معروفی از میراث آقای وزیری بهخوبی محافظت میکردند. ارکستر «گلها» توانست یک ارتباط وسیعی میان شنوندگان ایرانی به وجود بیاورد. معتقدم که جامعه هنوز هم به چنین ارکستری نیاز دارد. آقای فرهاد فخرالدینی در «ارکستر تلویزیون ملی» هم ادامهدهنده راه آقای وزیری بود. بعد از انقلاب هم «ارکستر ملی ایران» کارش را شروع کرد و استاد بزرگی چون آقای فخرالدینی آثاری را برای این ارکستر تنظیم کرد که همچنان میراث آقای وزیری را زنده نگه میداشت. حتی خیلی از خوانندگان امروزی به سراغ آهنگهای آقای وزیری رفتهاند و آن آثار را با حال و هوای ارکستر ملی اجرا میکنند و من دیدهام که آن آثار چقدر مورد استقبال مردم قرار میگیرد. نوع اجراها خیلی مهم است و یقیناً کاری که آقای وزیری انجام داده، اثرش از بین نمیرود چون او ایران را از همهچیز بیشتر دوست میداشت. ارکستر ملی ایران ممکن است در درون خودش متحول شود اما مطمئناً در سیستم این ارکستر، موسیقی غالب، موسیقی اصالتدار ایرانی است. تأثیر آقای وزیری هیچگاه از بین نمیرود و میراث او هم همیشه زنده میماند.